چرا ما اسلام ناب رو نمی‌شناسیم!

#اسلام_ناب در بین عموم مردم شناخته شده نیست و یکی از مهم ترین دلایلش این است که حکومت های ظالم و طواغیتی که تعالیم اسلام را سد راه منافع و حاکمیت ناحق خود میدیدند، به ویژه #استعمارگران، تلاش گسترده ای را برای برداشتن این مانع یا حذف و تحریف بسیاری از حقایق آن به کار برده اند.


البته در این مسیر برخی از دوستان ناآگاه نیز ناخواسته به گسترش و تثبیت تفسیر استعماری از دین کمک کرده اند و میکنند...!
#سکولاریسم



برای مقابله با این طرح های دشمن باید توجه کنیم که تحریف اسلام به شیوه های مختلفی صورت گرفته و میگیرد:


۱.صریح ترین نوع تحریف وارد کردن مفاهیم غلط به دین و تغییر مفاهیم حقیقی آن است؛ تحریفی که هر چند مخرب است، اما شناسایی و رفع آن در مقایسه با سایر شیوه های تحریف آسان تر است.


۲.نوع دیگر تحریف که معرفی آن مشکل است، این است که بخشی از اسلام مثل بخش عبادی به طور صحیح مطرح و تبلیغ شود اما بخش ها یا ابعاد دیگر آن مغفول گذاشته شوند تا به تدریج این گونه القا شود که کل اسلام همان بخش محدود است.

۳. پیچیده ترین شکل تحریف که معرفی اسلام حقیقی را بسیار دشوار می کند این است که اجزای مختلف دین مطرح شوند اما ضریب اهمیت و جایگاه آنها تغییر داده شود. از این شیوه از تحریف، به ویژه بعد از انقلاب اسلامی که کتمان این اجزا آسان نبود بیشتر استفاده شده است. در این نوع از تحریف اسلام همچون یک تصویر کاریکاتوری همه یا اکثر اجزای خود را دارد، اما در ابعادی غیر از ابعاد حقیقی و یا جایگاهی خارج از جایگاه ساختاری خود؛ لذا نه تنها معرف درست حقیقت نیست بلکه گاهی مایه ی تمسخر شده و کارکردی علیه حقیقت اسلام پیدا کرده است.

تأکید امام خمینی در سال آخر عمر شریفشان بر تقابل #اسلام_ناب و #اسلام_آمریکایی و گوشزد کردن خطر بسیار جدی اسلام آمریکایی و سختی مبارزه با آن همچنین تذکرات مکرر رهبر انقلاب در این باره نشانه ی فعال بودن این برداشتهای غلط و خطرناک از اسلام در متن انقلاب اسلامی و حتی حوزه های علمیه است.

البته باید توجه داشت که اسلام ناب یک حقیقت واحد است اما اسلام آمریکایی دارای طیفی گسترده است که همگی آنها در مقابل اسلام ناب قرار دارند.