مینویسم؛ پادکست میسازم , سعی میکنم در مورد ارتباطات بیشتر بدونم
قسمت سوم: رابطهٔ هوش هیجانی و بهبود عملکرد سازمان
چطور هوش هیجانی به بهبود عملکرد در سطح سازمان کمک میکند؟
تیم فنی مایکت، الهه هنرور و جواد رحمتی: شفافیت و کاهش تنش بین تیمی
قسمت اول این مجموعه یادداشت با کمیل کمال از هوش هیجانی و تاثیرش بر عملکرد تیم حرف زدیم. برای اینکه ببینیم تیمی که کمیل با آنها کار میکندِ چقدر همسو و هم نظر هستند یا به عبارت بهتر بدانیم هوش هیجانی را چطور در روابط تیمی به کار میگیرند؛ سراغ الهه هنرور و جواد رحمتی(senior android developer) رفتیم. با هنر و رحمت (این اسمیه که برای صدا زدن همدیگه استفاده می کنند) آنلاین به رسم این روزها، نشستم به گفت وگو.
من حدیث خسروی برای نگارش این مجموعه یادداشتها بر اساس کتاب هوش هیجانی که گزیده مقالات HBR است و نشر هنوز منتشر کرده با تیمهای مختلف مایکت گپ میزنم تا پیدا کنم در مایکت، هوش هیجانی چقدر به بهبود عملکرد کمک میکند؟
- فک میکنم مثل بقیه گپ و گفتها از اینجا شروع کنیم که چه زمانی به مایکت اضافه شدید…
جواد: من تابستان 6 سال پیش به مایکت اضافه شدم.
الهه: آره تقریبا همزمان اومدیم
- همین اول کار احساس میکنم کار سختی دارم، و با درونگراترین طیف شخصیتی سروکار دارم. با دورکاری چطورید؟ چند وقت شد؟
الهه: 9 ماه حدودا، عالی اصلا فوق العاده است.
جواد: آره اوکیه. من راضیم.
- من دورکاری برام مثل تنبیه میمونه، می تونم بگم گاهی به مرز دیوانه شدن میرسیدم خصوصا اوایل پاندمی و عید. یعنی فک میکنم من برون گرا ترین عضو مایکت باشم.
الهه: ببین من دیروز داشتم فک میکردم که چقدر سخته یه ساعت حرف زدن… (میخنده) حتی به این فک کردم کنسل کنم.
جواد: آخه ما قبل از این موضوع دورکاری هم واقعا توی اتاق تیم دائما در حال حرف زدن نبودیم. تمرکز رو کاره، گاها هم حرف و شوخی و الان با دورکاری وضعیتمون تغییر نکرده همون فضا رو حفظ کردیم
الهه: اره. راستش شکل ارتباطی توی تیمهایی مثل تیم ما اصلا اینطور نیست که وقتی هم حضوری کار میکردیم مداوما باهم در حال خوش و بش و صحبت باشیم، سکوت برقراره و درعین حال فضا خشک نیست؛ به همین دلیل دورکاری خیلی تاثیر ویژهای توی روابطمون نداشته.
- من یه بحثی با کمیل داشتم در مورد هوش هیجانی و اینکه چقدر فاکتورهای هوش هیجانی توی روابط تیمی و مدیریت تیم تاثیر داره؛ و خب الان میخوام یه بخشی از اون گفت و گو رو اینجا ادامه بدم با شما. از اون روزای اول هم شروع کنیم اینکه اصلا چه مواردی هست که آدم ها رو نگه میداره؟ چی انگیزه بخشه؟
الهه: اوایل که کار رو شروع کردیم اصلا یه پوزیشنهایی توی تیم نبود. مثلا ما ux دیزاینر نداشتیم یا کسی که موشن بسازه؛ یادمه یه عیدی بود من گفتم خب اوکی وقت میذارم و موشن ساختن یاد میگیرم چون میخواستم اون کار انجام بشه و اون موشن رو داشته باشیم. اصلا مهم نیست که الان کی دقیقا چه جایگاهی داره. تسک ها رو تقسیم میکردیم و خودمون بر میداشتیم برای انجام دادن. انگیزه اصلی انجام دادن کار بود و جلو رفتن بود.
جواد: کم بودن تنش و تبدیل نشدن تنش به بحران؛ این خیلی کمک میکنه کار جلو بره. اینکه همه چی شفافه و میشه در موردش صحبت کرد.
الهه: مثلا یه تایمی بود من داشتم ازدواج میکردم و خب ذهنم خیلی درگیر بود. بعد داشتیم نسخه جدید هم میدادیم، کار میرفت، باگ داشت. باگ هم مال من بود. دوباره و دوباره … خب من خیلی عذاب وجدان داشتم که هر بار این عدم تمرکز من داره دوباره کاری درست میکنه. حتی اومدم و گفتم که مقصر منم و موضوع اینه. اما چیزی که ارزش داشت برام؛ همراهی و همدلی تیم بود که من در اون بازه درک شدم و تونستیم کار و انجام بدیم.
جواد: یکی از انگیزهها واقعا خود کمیل هستش…
- میخواستم همین رو بپرسم. کمیل گفت یه سری فیلتر و راهکار داره تا افراد مناسب به تیم اضافه بشن و تیم منسجم بمونه…
جواد: من فک میکنم درسته و این فیلترها رو کمیل تونسته اجرا کنه
الهه: آره موافقم… واقعا این فیلترها کمک کرده تیم منسجم و همراه باشن.
- به هر ترتیب نمیشه گفت همیشه همه چیز عالیه، بالاخره افرادی از تیم جدا میشن، بحران هست مشکل پیش میاد
جواد: ما خروج از تیم زیاد داشتیم. ولی تا جایی که یادمه خروج با تنش و دعوا، زیر آب زنی نه واقعا. چسبندگی به تیم و انگیزه هم لزوما مالی نیست. برای من حس راحتیه خیلی مهمه. من میتونم برم خیلی ساده و شفاف حرف بزنم و نیاز نیست صدتا ماجرای پیچیده رو حل کنم. وقتی اون شفافیت که گفتم باشه هم راحت میشه حرف زد هم تنش به حداقل میرسه.
الهه: آره. دقیقا من راحتم حرفم فهمیده میشه. میتونم حرفم رو بزنم و موضوع بغرنجی هم باشه همین جوری حل میشه. واقعا نیازی نمیبینم بخوام از تیم جدا بشم پس همکاری ادامه پیدا کرده.
امنیت و همدلی دو فاکتور مهم هستند که انگیزه و شفافیت را به دنبال دارند. قطعا تفکیک کردن حوزه تاثیرگذاری هر کدام از این فاکتورها ساده نیست. اما حین گپ و گفت با همکاران و هم تیمیها میتوانیم زوایای مختلفی که افراد به مقولهٔ هوش هیجانی نگاه میکنند را بررسی کنیم و به مرور به درک درستی از تیم و رابطهمان با تیم برسیم.
ادامهٔ این یادداشت سراغ دانشگاه مایکت میریمِ دپارتمانی که این لقب را به مرور گرفته و حسام سلیمانی مسئولیتش را برعهده دارد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
انتشار تدریجی، یک تفکر استراتژیک
مطلبی دیگر از این انتشارات
قسمت چهارم: رابطهء هوش هیجانی و بهبود عملکرد سازمان
مطلبی دیگر از این انتشارات
زمانبندی اعمال محدودیتهای Target SDK برای توسعهدهندگان مایکت