جایی برای نگاه دقیق به فناوری، سینما، تئاتر، کتاب و موسیقی. من سعید رهنِما با نگاهی مستقل و تحلیلی، فراتر از ظاهر، از تجربه و فرم مینویسم؛ برای مخاطب جدی و دقیق
نقد تئاتر «ایرج، زهره، منوچهر»

نقد نمایش «ایرج، زهره، منوچهر»
در «ایرج، زهره، منوچهر»، بیش از هر چیز، این همنشینی فرم روایی با موسیقی زنده است که ضرباهنگ اثر را شکل میدهد. اجرای گروه موسیقی جنوبی «آوای موج» بهجای آنکه صرفاً همراهیکننده باشد، خود بدل به یکی از شخصیتهای نمایش شده؛ صدایی که نه فقط حسی، بلکه داستانگوست. این جسارت در بهرهگیری از موسیقی، یک امتیاز بزرگ برای کارگردانی مهرداد آبجار محسوب میشود؛ تلفیقی که اگرچه میتوانست به اغراق بیانجامد، اما در اینجا با تعادل اجرا شده است.
تم اصلی اثر، درگیر شدن با حسرت و حس زوال در یک رابطه شکستخورده است. اما هوشمندی نمایش در این است که نه با ترحم، بلکه با زبان شوخطبع و گاه حتی گزنده، این زوال را روایت میکند. مونولوگهایی که با زبان منظوم ایرج میرزا همزیستی دارند، بخشی از زیبایی زبانی اجراست.
از میان بازیگران، آرزو کریمی زند با اجرایی نرم و چندلایه، شخصیت زهره را با ظرافتی قابلتقدیر روی صحنه آورده است. رضا صمدپور نیز در نقش ایرج، با لحنی کنترلشده، موفق شده است فاصله میان طنازی و درد را حفظ کند. مهدی رکنی در نقش منوچهر، با تن صدایی خاص و ایستایی حسابشده و حرکات ریز اش، به خوبی از تضاد درونی نقش بهره برده است.
صحنهپردازی ساده اما مؤثر، و استفاده هوشمندانه از نور، در فضاسازی موفق بودهاند. طراحی لباس هم از آن دست عناصر کمادعاییست که بیسروصدا به درستی نقش خود را ایفا کردهاند.
در پایان، باید از حضور امیر غفارمنش بهعنوان راوی تشکر کرد؛ صدایی که با روایت گرم و صمیمیاش، پلی میان مخاطب و صحنه ساخت و به انسجام کلی اجرا کمک شایانی کرد.
پارامتر | امتیاز :
اجرا و بازیها | ۸ از ۱۰
طراحی صحنه و نور | ۸ از ۱۰
روایت و فیلمنامه | ۸ از ۱۰
تأثیرگذاری کلی | ۸ از ۱۰
امتیاز نهایی | ۸ از ۱۰
پ.ن : تشکر از خانم دلارام راضیان و محسن عزیز برای گرمی صداشون
عکس از رضا جاویدی
نوشته : سعید رهنما
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل روانشناختی سیمین شمس در سریال شغال
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد کنسرت-نمایش «جان بیقرار»
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم آبجی