جایی برای نگاه دقیق به فناوری، سینما، تئاتر، کتاب و موسیقی. من سعید رهنِما با نگاهی مستقل و تحلیلی، فراتر از ظاهر، از تجربه و فرم مینویسم؛ برای مخاطب جدی و دقیق
نقد فیلم بازی را بکش

نقد فیلم: «بازی را بکش»
کارگردان: محمدابراهیم عزیزی
روایت و فیلمنامه | اشکالات در انسجام درامیک
«بازی را بکش» از همان ابتدا وعدهای بزرگ به مخاطب میدهد؛ روایت از دل فساد در فوتبال ایران، با محوریت مرگ مشکوک یک بازیکن. فیلم میکوشد تا با دستمایه قراردادن این سوژه حساس، بین درام خانوادگی و افشاگری اجتماعی حرکت کند، اما از همان نیمه اول مشخص است که طرح داستانی فیلم نمیتواند این بار را به دوش بکشد. روایت در میانه راه سرگردان میشود، نه آنقدر جسارت دارد که در دل فساد نفوذ کند، نه توان آن را دارد که قصهای انسانی و همدلانه روایت کند. فیلمنامه، علیرغم در اختیار داشتن موقعیتی پرکشش، بیشتر به گزارشهای روزنامهای و مونولوگهای توضیحی شبیه است تا درام سینمایی. ضرباهنگ روایت نیز به شکلی نامتوازن افتوخیز دارد و در بخشهایی با کندی آزاردهنده مواجه میشود.
بازیگری | چهرهها هستند، شخصیت نیست
محسن کیایی در نقش موسی، تلاش میکند از شخصیتش چهرهای تراژیک بسازد، اما ضعف در شخصیتپردازی اجازه نمیدهد مخاطب با او همدل شود. او در برخی سکانسها قدرت بازیگریاش را نشان میدهد، اما به دلیل عدم عمق شخصیت، این توانمندی به بار نمینشیند. هدی زینالعابدین نیز در نقش همراه موسی، بازیای روان و کنترلشده ارائه میدهد اما رابطهاش با نقش اصلی آنقدر پرداخت نشده که واجد تضاد یا همدلی جدی باشد. سایر بازیگران نیز بیشتر به «حضور» محدود شدهاند تا «کنش» و همین باعث میشود بازیها در ذهن نمانند.
کارگردانی و فرم | میان واقعگرایی و محافظهکاری
محمدابراهیم عزیزی در نخستین تجربهاش، تلاش کرده فضای واقعگرایانهای برای روایت ماجرایی ملتهب خلق کند. استفاده از لوکیشنهای طبیعی، نورپردازی ملایم و طراحی میزانسنهای خلوت، در خدمت این هدف است. اما آنچه در اجرا نمایان میشود، محافظهکاری در نزدیکشدن به مسئله فساد و ترس از ورود به تعارضهای اصلی است. فرم فیلم بیشتر به بازسازیِ یک خبر شبیه است تا خلقِ یک تجربه سینمایی. میزانسنها اغلب ایستا و بیتحرکاند و دوربین، بیشتر شاهد است تا مفسر. از همین رو، کارگردانی فیلم نه تنها جلوبرنده روایت نیست، بلکه در مواردی، بر ایستایی و کندی آن میافزاید.
نقاط قوت و ضعف | امتیازی بین جسارت و بیدقتی
فیلم در انتخاب موضوع جسور است؛ فساد، تبانی، مرگ، بیعدالتی. اما آنچه در اجرا میبینیم، محصولی است که از این جسارت تهی شده و با بیدقتی در پرداخت، به اثری محافظهکار بدل شده است. در عوضِ ساختن درامی پرتنش و پرفراز و نشیب، فیلم به مونولوگها و صحنههای گزارشی تکیه کرده است. بازیها، هرچند حرفهای، اما فاقد عمقاند. تدوین، ریتم درستی ندارد و فرم بصری اثر، بیشتر شبیه سریالهای اجتماعی است تا سینمای بلند. در مجموع، «بازی را بکش» فیلمی است با نیت خیر و اجرای ضعیف و مخاطب را جذب نخواهد کرد ...
امتیازدهی:
بازیگری | ۵ از ۱۰
فیلمنامه | ۵ از ۱۰
کارگردانی | ۴.۵ از ۱۰
تأثیرگذاری | ۴ از ۱۰
نوشته سعید رهنما | راوی مرزهای ناپیدای اجرا
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد نمایش صلح عباس آباد
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل روانشناختی سیمین شمس در سریال شغال
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم رمانتیسم عماد و طوبا