جایی برای نگاه دقیق به فناوری، سینما، تئاتر، کتاب و موسیقی. من سعید رهنِما با نگاهی مستقل و تحلیلی، فراتر از ظاهر، از تجربه و فرم مینویسم؛ برای مخاطب جدی و دقیق
نقد فیلم خانه ارواح

خانه ارواح
کارگردان: کیارش اسدیزاده
روایت و مفهوم | بازی در اتاقهای تاریک روایت
«خانه ارواح» میخواست با ترکیبی از فانتزی، طنز و گذشتهگرایی، روایتی متفاوت از خاطرات تاریخی ارائه کند، اما در عمل، بیشتر درگیر نمایش ظاهری ایده شد تا پرداخت کامل آن. داستان دو دزد سادهدل که در جستوجوی گنج به خانهای مرموز وارد میشوند، ظرفیت آن را داشت تا همزمان به ساختار تعلیق، نقد اجتماعی و بازیهای ذهنی بپردازد، اما روایت هرگز عمق لازم را پیدا نمیکند.
قصهای که میتوانست لایهمند باشد، بهنوعی شوخی درازمدت تبدیل شده که نه در پیشبردش غافلگیری دارد، نه در بازخوردش تداوم. اسدیزاده، اگرچه ایدهای جالب را دستمایه قرار داده، اما از آن عبور نکرده؛ فیلم در سطح ایده باقی میماند و حتی نمیتواند در جهان خودش به قاعدهای منسجم برسد. در نتیجه، مخاطب با دنیایی کمجان مواجه است که نه وهم را القا میکند، نه خنده را.
اجرا و بازیها | در جستوجوی وحدت بیحاصل
در زمینه اجرا، فیلم بهنوعی بر ترکیب چهرههای آشنا با لحن نیمهطنز تکیه کرده است. پژمان جمشیدی و کاظم سیاحی در مقام دو سارق، لحظاتی نسبتاً هماهنگ دارند، اما این هماهنگی اغلب در سطح باقی میماند. کمدی موقعیت، که قرار است بر دوش این دو نفر باشد، دچار تکرار و پیشبینیپذیری میشود و از نیمه فیلم به بعد، بار جذابیت خود را از دست میدهد.
نادر فلاح، گرچه تلاش دارد با لحنی رازآلود وزن بیشتری به شخصیتش بدهد، اما شخصیتپردازی ناقص و غیردقیق، امکان شکلگیری تاثیر واقعی را از او میگیرد. دیگر بازیگران نیز، از رضا کیانیان گرفته تا نازنین بیاتی، در حد تیپهایی عبورکننده باقی میمانند. فیلم فاقد ریتم درونی در اجراست و همین موضوع باعث میشود هیچ نقشآفرینی بهدرستی در ذهن ماندگار نشود.
فرم و بیان سینمایی | ظاهر آراسته، محتوای پراکنده
«خانه ارواح» در طراحی صحنه و استفاده از فضاهای قدیمی، تلاش زیادی کرده تا یک محیط نیمهتاریخی را زنده کند؛ اما این ظاهر آراسته، بیش از آنکه از درون تغذیه شود، صرفاً یک طراحی سطحی و نمادین است. ترکیب نورهای کمجان، کنتراستهای مصنوعی و حرکات دوربین محدود، بیشتر از آنکه فضا بسازد، آن را خنثی میکند.
تدوین فیلم یکی از نقاط ضعف جدی آن است؛ اتصال صحنهها نه بر اساس منطق درونی، بلکه بهگونهای پرشدار و گاه بیربط پیش میرود. ریتم کند فیلم نه از نوع تاملبرانگیز، بلکه از جنس فرساینده است. موسیقی نیز، که میتوانست مکملی برای فضا باشد، اغلب به شکل تزیینی و بدون تاثیر واقعی استفاده شده است.
دریافت مخاطب و جایگاه فرهنگی | طرحی خام برای مخاطبی صبور
«خانه ارواح» در اکران با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. برخی مخاطبان آن را تجربهای متفاوت دانستند، اما بخش بزرگی از تماشاگران، فیلم را کند، خستهکننده و فاقد کشش روایی توصیف کردند. هرچند تلاش کارگردان برای تجربه فضایی متفاوت قابل ستایش است، اما نتیجه نهایی فیلمیست که نمیتواند نه سرگرم کند، نه به فکر وادارد.
از منظر فرهنگی نیز، فیلم با وجود نشانههایی از خاطرهنگاری یا نقد تاریخ، موفق نمیشود ارتباطی جدی با مفاهیم بسازد. «خانه ارواح» طرحی خام است از ترکیب خیال، طنز و روایت، اما این طرح هرگز به کیفیتی قابل دفاع نمیرسد.
امتیازدهی نهایی
روایت و مفهوم | ۵ از ۱۰
اجرا و بازیها | ۵.۵ از ۱۰
فرم و بیان سینمایی | ۵ از ۱۰
تاثیرگذاری فرهنگی و هنری | ۴.۵ از ۱۰
نوشته سعید رهنما | راوی مرزهای ناپیدای اجرا
پ.ن : «خانه ارواح» شاید در نگاه اول، جذابیتی در عنوان، طراحی و ترکیب عناصر بصری داشته باشد، اما این ظاهر نمیتواند ضعفهای بنیادی در روایت، اجرا و تدوین را پنهان کند. فیلمیست که میتوانست تبدیل به تجربهای ماندگار شود، اما در سطحی از تکرار و بیسرانجامی باقی مانده است. تماشای آن، تجربهای متوسط است برای مخاطبی که به فیلمهای پرشور و ساختارمند عادت دارد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم آبجی
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم پرویز خان
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم قیف