نمک سبز شانزدهم - یوری vs لایکا

طبق آمار دیوار پادکست فارسی، این هفته 36 اپیزود از 25 پادکست مختلف منتشر شده است. یعنی هر روز هفته به طور متوسط چیزی حدود 5 پادکست منتشر شده است. نسبت به هفته گذشته که هر روز کمی بیشتر از 7 پادکست در روز منتشر شده بود، کاهش تولید پادکست داشتیم.

و اما پادکستهای این هفته که در اولین هفته اردیبهشت 98 یعنی از تاریخ 31 فروردین تا 6 اریبهشت منتشر شده‌اند و ما قصد داریم در این یادداشت کمی در موردشان صحبت کنیم، بدین شرح است:

چیروک

از اولین شماره انتشار پادکست چیروک، روزبه استیفای گفته بود که بعضی از داستان‌های شفاهی ایرانی که در این پادکست آنها را روایت می‌کند، به دلایل مختلف برای کودکان مناسب نیست. مشخصاً چیزی شبیه این قسمت از چیروک منظورش بود و در همان ابتدای پادکست هم تاکید می‌کند که اگر می‌خواهید این قسمت را با کسی به اشتراک بگذارید، بهتر است یک بار آن را به تنهایی گوش کنید و بعد این کار را انجام دهید.

بنده هم ابتدا به تنهایی این اپیزود چیروک را گوش کردم و آنقدر خندیدم و در و دیوار را از زور خنده گاز زدم که احساس کردم این شادی مفرط نباید تنها در خودم جاری باشد. برای همین چند تن از همکارانم را جمع کردم و در یک اکران نیمه خصوصی، با هم پادکست چیروک را گوش کردیم. آنها هم خوششان آمده بود و تا پایان وقت کاری، هر وقت بنده را می‌دیدند، بلند بلند می‌گفتند: قربانی مه ریام.

گفتن ندارد ولی خُب عکس العمل همکاران به بنده بعد از گوش دادن به این اپیزود به شرح بالا بود و یکی هم نبود که به دوستان ما بگوید، عزیزان هر کاری کردید که نباید بلند جار بزنید. خوبیت ندارد. والا.

ساگا

پادکست ساگا این هفته به اساطیر آفریقایی می‌پردازد. حسین رضوی در ابتدای این اپیزود تاکید می‌کند که اگر فکر می‌کنید کل آفریقایی‌ها باورهای اسطوره‌ای مشترک دارند، اشتباه است. برای دسته بندی اسطورهای آفریقایی محققان از ابزار زبان استفاده کرده‌اند و با این کار داستانهای آفریقایی را در چهار دسته قرار دادند. این چهار دسته خارج از بحث یادداشت ماست و در این پادکست، داستان شخصیت معروف اساطیری غرب آفریقا، یعنی آنانسی که عنکبوت هم هست را می‌شنویم.

داستانی که از آنانسی در این پادکست روایت می‌شود، جذاب است و برای من جالب بود. آنانسی شخصیت خدا گون دارد و چون عنکبوت هم هست، خیلی طبیعی تار می‌بافد! آنانسی شخصیتی است که باعث شد داستان در سراسر زمین منتشر شد و وجه مشترکی که شاید در فرهنگ ما نفوذ کرده باشد، همین عبارت: داستان بافتن است.

پاپریکا

طه حسین‌نژاد این بار گفتگویی کرده با کسی که اهل سینما نیست. اما گفتگوی جذابی است. اسماعیل آذری‌نژاد یک روحانی است، کسی است که زمانی در قم کار پژوهشی می‌کرده ولی حالا در بین روستاهای مختلف استان کهگیلویه و بویراحمد می‌گردد برای بچه‌ها قصه می‌خواند. در نگاه اول شاید کار بزرگی به نظر نرسد. برای کسی که به این مناطق سفر نکرده و با دردهای مردم آشنا نیست، شاید متوجه بزرگی کار این مرد نباشد. اما گوش دادن به این قسمت از پاپریکا باعث می‌شود که بفهمیم در این مملکت نیازهایی وجود دارد که فردی مثل آذری‌نژاد تصمیم گرفته یکی از آنها را به صورت پایه و در وسع خودش مرتفع کند. شاید اشتباه کردم که ایشان را یک فرد روحانی معرفی کردم، باید با عنوان قصه‌گوی کودکان معرفی‌شان می‌کردم.

با طه در مورد تغییر رویه پادکست پاپریکا صحبت کردم. تاکید کرد که از ابتدا دوست داشته با افراد مختلف گفتگو کند و چون طی سالهای گذشته کار و فعالیتش تماماً در سینما بوده، طبیعتاً افرادی که با آنها گفتگو کرده، از جامعه سینمایی کشور بوده‌اند. طه برای ادامه کار پاپریکا ترجیح می‌دهد از عبارت "پادکست گفتگو محور" استفاده کند تا "پادکست سینمایی". هر چند باز هم از میهمانان سینمایی در این پادکست حضور خواهند داشت. به نظرم پاپریکا جامعه مخاطبانشان را گسترش می‌دهد و از موضوعی خاصی به سمت موضوعات عام پیش خواهد رفت.

ده صبح

دو قسمت آخر پادکست ده صبح همراه است با مصاحبه امید اخوان با سعید لطفی (هم بنیان گذار زودفود و اسنپ فود) که خیلی شنیدنی و جالب است. اما عنوان قسمت 24 را که نگاه می‌کنیم به این موضوع اشاره‌ای نکرده است. عنوان این قسمت از پادکست ده صبح، "ارائه آسانسوری چیست؟" است که این عنوان ارتباطی به مصاحبه با آقای لطفی ندارد. قبل از مصاحبه، گفتگوی امید و میثم را می‌شنویم که در مورد ارائه آسانسوری صحبت می‌کنند و همین صحبت کوتاه برای من دو نکته مهم داشت. اول اینکه برای شروع یک کسب و کار چقدر باید برای ارائه‌های مختلف در زمان‌ها و مکانهای مختلف آمادگی داشته باشیم و دوم اینکه همین تکنیک نه تنها برای یک استارت‌آپ که برای یک آدم معمولی و در زندگی معمولی هم کاربردی است. مثلاً خود پادکسترها به یک مورد اشاره می‌کنند که اگر قرار است یک فرد دولتی مهم را در اداره‌اش پیدا کنید بهترین زمان وقت نماز و در نمازخانه است. در مورد ارائه آسانسوری نگفتم؟ ارائه‌ای است که شما قرار است از خودتان و کسب و کارتان برای فردی بدهید که زمان کوتاهی با او هستید، به اندازه زمانی که در آسانسور با آن فرد هم مسیر هستید. در این زمان کوتاه باید خودتان را پرزنت کنید و به اهدافتان برسید.

آهنگ سفر

راستش را بخواهید از پارسال تا امسال دلمان برای خاطرات خانم نسیم کمپانی تنگ شده بود. خدا را شکر که آهنگ سفری‌ها این قسمت را منتشر کردند و ما را کمی از خماری بیرون آوردند. خانم کمپانی در ادامه سفرش در جنوب هند به اقیانوس و شهر پوندی‌چری (Puducherry) می‌رسد. شهری که مستعمره فرانسه بوده است و به همین دلیل تفاوتهای فرهنگی زیر پوستی با سرزمین هند دارد. چیزی که خانم کمپانی در این سفر زیاد نقل کردند و آه و افسوس ما را بلند کردند، این بود که در این شهر، تلاش و سعی بر حفظ آثار باقی‌مانده از گذشته به شدت جریان دارد. طوری که خانه، هتل و رستوران‌هایی در این شهر هستند که سعی شده با شیوه‌ی سالهای اوجشان اداره شوند. برای همین برای خانه‌ای که میراث گذشتگان است، برای راحتی خودشان دستکاری نکردند و شاهد مثالش هم خانه‌ای بود که حتی آب لوله کشی هم نداشت. نه به این خاطر که توان انجام لوله کشی به ساختمان را نداشتند، بلکه به این خاطر که مجموعه‌های قدیمی را دست نخورده نگه‌داری می‌کنند و منبع درآمد توریست و بخشی از هویت خودشان را با این کار می‌سازند.

استرینگ کست

بخشی از جنگ سرد، جنگ فضایی بوده است. آمریکا و شوروی بعد از جنگ دوم بین الملل، یکی از غنیمتهایی که از آلمان به کشورشان می‌آورند، موشکهایی وی‌-2 بوده که زمانی بر سر مردم لندن ریخته می‌شد. این دو کشور اول به قصد ساخت موشک برای جنگ از این فناوری استقبال کردند و سپس در رقابتی تگاتنگ تصمیم گرفتند که فضا را فتح کنند و هر کدام در این راه تلاشهایی کردند که داستان این تلاشها را می‌شود در سه گانه استرینگ کست، داستان جنگ فضایی گوش کرد. البته این سه گانه به قسمت دوم رسیده است و داستان موفقیت‌های شوروی را روایت می‌کند. در این قسمت داستان ارسال اسپوتنیک و یوری گاگارین به فضا را می‌شنویم و البته شکستهای آمریکا در این رقابت را.

همیشه یوری گاگارین برای من مرد افسانه‌ای بوده است. بعد از گوش دادن به این قسمت از پادکست استرینگ کست به این نتیجه رسیدم که افسانه یوری گاگارین برای من به اندازه داستان لایکا (اولین سگ فضانورد) اهمیت دارد، کار اصلی دست سرگئی کرالیوف بوده است. شاید شما هم بعد از گوش دادن به استرینگ به همین نتیجه برسید.

روزن

هندفون را در گوشم گذاشتم و روی دکمه پلی کلیک کردم. صدای آهنگ کودکانه پخش شد و برای چند لحظه مبهوت بودم که دارم به چه چیزی گوش می‌دهم؟ مفهوم آهنگهای کودکانه پخش شده، چیزی بود در این مایه‌ها که به پسرها اسباب‌بازی پسرانه و به دختران اسباب‌بازی دخترانه داده می‌شود. خوب شد که هدیه میرمقدم زودتر گفت که درست آمده‌ایم، وگرنه کانال را عوض می‌کردم.

به نظر شما مغز زن‌ها و مردها با هم فرق دارد؟ این اولین قدم در این قسمت پادکست روزن است. پاسخ من کلمه "نه" بود ولی پاسخ درست "بله" است. همین ابتدای پادکست خورد توی ذوقم. میرمقدم از یک پزشک هم دعوت کرده تا در مورد ساختار مغز و تفاوت‌های آن در زن و مرد صحبت کند و پزشک هم تاکید می‌کند که در کل مغز زنان از مردان کوچکتر است. داستان از این به بعد جالبتر خواهد شد. اگر این تفاوت بیولوژیک درست است، پس صحه‌ای است بر داستان اینکه زن ناقص العقل است و الخ. البته که روزن اینجا تمام نمی‌شود. این ابتدای کار است. ادامه توضیح را از زبان خانم میرمقدم بشنوید بهتر است. این قسمت روزن را خیلی دوست داشتم.

متالیکا و سایر دوستان

در پایان دوست داشتم در مورد پادکست لوح سفید هم صحبت کنم. بعد از مدتها این پادکست منتشر شده است و این بار در مورد دو زبانی و چند زبانی. هر چقدر مسلمانان به تفاوتهای جوامع مختلف به عنوان نعمت الهی نگاه می‌کنند، جوامعی هم هستند که چند زبانی را به عنوان نفرین تقبیح می‌کنند. هر چقدر این قسمت را بیشتر گوش می‌کردم، احساس می‌کردم که ناوکست تا حد زیادی در ساختن فونداسیون ذهنم برای پذیرش‌های زبانی این پادکست بیشتر بوده است.

پادکست آلبوم هم به داستان شکلگیری متالیکا پرداخته است و چقدر داستان داشتند و ما بی‌خبر بودیم. حتی اگر به این سبک از موسیقی هم علاقه نداشته باشید، گوش دادن به روایتهای بردیا برجسته‌نژاد در مورد شکل‌گیری این گروه باحال و فوق العاده است.

پادکست اپیتومی‌بوکس هم بعد از مدتها منتشر شد و محمدرضا عشوری عزیز در این شماره، دیگر سراغ تاریخ و فلسفه نرفته است، این بار همراه محمدرضا چهار داستان کوتاه و جذاب از دینو بوتزاتی را گوش می‌کنیم که خدایی خیلی خوب بودند. من که اولین بار بود داستانهایی از دینو بوتزاتی را می‌شنیدم و همه هم به جانم چسبید.