یک آدم معمولی و کنجکاو، همین
نمک سبز نهم - من، اله تنفر از خرید و دوری از موسیقی
در هفتهی گذشته آپدیتهای پادکست توی سایت ناملیک 24 تا بوده، شاید نسبت به هفتههای قبل کمی کم شده باشه، منتها همین کمها خیلی باکیفیت بودن که در مورد بعضی از اونهایی که گوش کردم صحبت خواهم کرد.
احسان حاجیان عزیز (پادکست شیرکاکائو) هم برای این هفته منتها به 26 بهمن 97 لیستی از پادکستهای آپدیت شده تهیه کرده که در زیر به این لیست اشاره میکنیم. به نظرم احسان هم میتونه برای این لیست یک کانال تلگرام برای اطلاع رسانی درست کنه، ولی خُب علی الحساب ما اینجا اطلاعاتش رو قرار میدیم تا آپدیتهای بعدی ببینیم چی میشه.
فهرست قسمتهای منتشر شدهی تعدادی از پادکستهای فارسی در یک هفته گذشته (20 تا 26 بهمن ۱۳۹۷) توضیح اینکه تمام عبارات داخل {} توسط بنده اضافه شده است:
? آمپاژ ? دوپسدوپسشناسی {در این اپیزود بررسی میشود}
?♀ اجنبی ? مای سوپرمن (My SuperMan) {در این یادداشت در موردش صحبت شده}
⚔️ پرچم سفید ? مقاومت بریتانیای تنها، سردرگمی آلمان {این قسمت در مورد دانکرک صحبت میشه و اهمال کاریهای هیتلر در جنگ که توقع داشت بریتانیا بدون جنگ تسلیمش بشه}
? تراولکست ? فصل دوم قسمت ششم - سحر محمدی {در اینجا در مورد این اپیزود صحبت کردم}
⚽️ جوکاتوره ? قسمت هجدهم {این قسمت به بازی یوونتوس-ساسولا و حواشی هفته 23 سری آ میپردازن و این هفته هم یووه دوباره سه تایی برده در برابر فروزینونه و قسمت بعدی جوکاتوره انشالله انتقادها کمتر بشه}
? داستان شب {هر شب ساعت یازده یه داستان از این پادکست بشنوید که تا این لحظه داستان "مرلین مونرو غمگین نیست به قسمت 22 رسیده }
?داستانی هزینهرازداری ? قسمت دوم
⚽️ رادیو آفساید ? قسمت بیستوچهارم فصل دوم با پروندهی فوتبال از نگاه کتاب {پروندهی کتاب این هفته رو دوست داشتم و به نظرم باید در مورد کتابهایی که در بازار ایران منتشر شدن هم صحبت میکردن که شاید در پروندهی دیگهای بهش بپردازن}
? رادیو پروژه ? قسمت بیستوهفتم
? رادیو رشدینو ? فصل سوم قسمت یکم
⚽️ رادیو فوتبال ? کیروش
? رادیو طُرقه ? داستان مامور خیابان بهشت
? فردوسیخوانی ? داستان مذاکره رستم و پیران
⚽️ فوتباللب ? قسمت بیستودوم
? کرن ? شهر خاموش {پادکست جدید این هفتهی من، که خیلی هم حرفهای بود و با داستان غمبار حلبچه شروع شد}
? لوح سفید ? طبیعت بشر
⚽️ مادریدکست ? دربی مادرید
? میم ? آمریکائیترین تروریست
? وقت خواب ? ادبیات از نوع سنگین
? هلیتاک ? مدیریت ذهن و زمان {در این یادداشت مورد بررسی قرار میگیره}
⏳ هیستوری پنل ? حروفیه - بخش دوم {در این قسمت به داستان بعد از مرگ فضل الله نعیمی داستانهای حروفیه بعد از موسسش میپردازه}
رادیو بندر تهران در لیست این هفتهی احسان نبود ولی ما بهش اشاره میکنیم. عنوان این هفته پناه بر خانوادهی خوشبخت هست و قطعهی اولش از کتاب پریدخت از حامد عسگری آغاز میشه که عالی بود.
حالا بریم برای بررسی چند اپیزود خوب که این هفته گوش کردیم.
گلی باید خرید میکرد، به همراه خواهران قرار گذاشته بودن که برن خرید و حسین آقا (اینجانب) قرار بود تا دم بازار برسوندشون! من هم الهی تنفر از خرید در یونان باستان هستم، برای همین کسی از من توقع همراهی نداشت، فقط قرار شد عیال و هیات همراه رو برسونم بازار و خودم توی شهر دور دور! بزنم تا اینکه خرید تموم بشه و دوباره هیات رو به خونه برگردونم.
پادکستهای آپدیت شدهی توی آپ کستباکس رو آماده کرده بودم تا به محض نشستن توی ماشین پلی کنم و همین کار رو کردم. اولین پادکست، قسمت ششم پادکست هلیتاک بود. بله دیگه، من دارم سعی میکنم به توسعه فردی اهمیت بدم و برای همین این پادکست رو گوش میکنم. مخصوصاً این قسمتش که از قبل هم خودم رو براش آماده کرده بودم. در حالی که تمام ماشین پُر بود از صحبت در مورد انواع مانتو و روسری و لباس و مغازه، هدفونی که توی گوشم گذاشته بودم، در مورد مدیریت ذهن و زمان برای من نقشهی راه ترسیم میکرد.
این قسمت هلیتاک با حضور آقای ایمان ابریشمچی (کوچتایم) بود که در مورد مدیریت زمان و کارها با هلی صحبت میکرد. همون اول هم آقای ابریشمچی گفتند که ساعت و تمام عقربههاش و تمام تقسیم بندیهاش تنها یه قرارداده و اونی که مهمه کارها و مدیریت اونهاس که اولویت داره. بعد در مورد این صحبت کردن که همهی ما گرفتار اهمال کاری هستیم، همهها. همین که به این فکر میکردم که همهی مردم کره زمین با من هم دردن، یکم از دردم رو کم میکرد!
گلی زد به شونهم که یعنی رسیدیم و باید نگه دارم. من هم با رعایت اصول رانندگی مثل راهنما زدن و نگاه به چپ و راست در مکان مخصوص پارک اتومبیل توقف کردم و مسافران اهل خریدم رو پیاده کردم. بله، چنین شهروند نمونهای در زمینهی راهنمایی و رانندگی هستم!
خُب از این به بعد تنها بحث توی ماشین، مدیریت زمان و ذهن بود که در جریان بود. اون چهار قدمی که آقای ابریشمچی عنوان کردن رو اینجا دوباره تکرار میکنم منتها اگر از موضوع خوشتون اومده برید پادکست یه ساعتهی هلی رو در این مورد گوش کنید و بدانید و آگاه باشید که این خلاصه و مرور جای گوش دادن پادکست رو نمیگیره!
چهار قدم:
1-آیا میتونم کاری که باید انجام بدم رو انجام ندم و بیخیالش بشم؟
2-آیا میتونم این کار رو به کسی دیگه بسپارم که انجام بده؟
3-آیا میتونم یه کاری کنم که کارم به صورت اتوماتیک انجام بشه؟
4-آیا میتونم کارم رو به بخشهای مختلف تقسیم کنم؟
توی توضیح و بسط همین چهار مرحله بودن که آقای ابریشمچی اشاره کردن به این موضوع که، هر آدمی در یک لحظه تنها و تنها میتونه یه کار انجام بده، مثالی هم که زدن این بود که اگر کسی همزمان رانندگی کنه و با موبایل صحبت کنه، در واقع مغزش داره یه کار در لحظه انجام میده و در واقع داره بین دو کار پشت سر هم سوئیچ میکنه و هر دو کار هم به خوبی انجام نمیده.
تا اینو شنیدم عذاب وجدان گرفتم ولی خُب خودم رو کنترل کردم و دلداری دادم که حالا پادکست گوش دادن با موبایل صحبت کردن فرق داره و حواسم به رانندگی هست که خودِ هلی گفت، این همزمان دو کار انجام دادن نیست، دو کار خراب کردنه. دیگه دلداری فایده نداشت، اون روح شهروند نمونه بودن در من جوشید، راهنما زدم، ماشین رو کم کم و با احتیاط به منتها الیه سمت چپ خیابون بردم و جای مطمئن پارک کردم. پادکست هلی تاک رو متوقف کردم و پادکست آمپاژ رو پلی کردم. یه آهنگ تکنو تنها چیزی بود که منو به جاده برمیگردوند. (شکلک نیش باز با عینک دودی)
آمپاژ این هفته کامران نبود و شاهین تنها پادکست رو اجرا کرد. هر دو قطعه آهنگی هم که در موضوع دوپس دوپس پخش میکرد این نبودن کامران رو به ما یادآوری میکرد. (شکلکی که عرق از جبین پاک میکند).
من همیشه در موسیقی سلیقهی خاصِ خودم رو داشتم، سلیقهم هم این طوره که اصلاً سمت موسیقی نرم! یعنی هزار کیلومتر رانندگی میکنم و حتی یک آهنگ از ضبط ماشین پلی نمیکنم. میدونم خیلی رابطهی ایدهآلی محسوب نمیشه برای همین اول هم گفتم که بدونید در موسیقی با چه کسی طرف هستید. (شکلک نیش باز تا بنا گوش).
اما همین آدم دور از موسیقی وقتی داشت آمپاژ این هفته رو گوش میکرد، نیشش تا بناگوش باز میشد و یاد خاطراتی میافتاد که پراید هاچبک (هنگام تلفظ، آکسان روی چ است) ته ماشین خفن بود و تهِ تهِ آهنگی که باید ازش میشنیدیم و خیلی خیلی هم خفن بود همین آهنگهایی بود که داشتم از آمپاژ گوش میکردم. حالا در نوشتار نمیگنجه ولی اینطوریه دیگه: دوپس دوپس دوپس دوپس دوپس دوپس دوپس دوپس (بارا) دوپس دوپس دوپس دوپس (حالا) دوپس دوپس دوپس دوپس (شکلک نیش باز تا بنا گوش) دوپس دوپس دوپس دوپس.
آره همین تکرار بیس چیزی بود که ما به اسم تکنو میشناختیم و ظاهراً در اشتباه بودیم. یه جورهایی این اپیزود باورهای من رو به موسیقی زیر سوال برد و باید بگم وقتی فهمیدم اون آهنگی که آقاهه وسط موسیقی زارت و زرات میگفت آدلانته و من رو یاد دوران سیبیل فابریکم مینداخت، تکنو نیست، دیگه اون آدم سابق نشدم.
این بخش اشاره به تکرار که شاهین تنهایی (اشاره به نبود کامران) اجرا میکرد، خیلی توی ذهنم برجسته شد، شاهین میگفت ما به عنوان آدم مدرن وقتی حالمون خوب نیست ریسک نمیکنیم و به آهنگها و موسیقیهایی گوش میکنیم که امتحانشون رو پس دادن و اهل ریسک نیستیم. هم از جومونگ و هم از پادکست مثال زد و توی بخش پادکستش من بر خود لرزیدم و همون لحظه و وسط دور دورم تصمیم گرفتم هر هفته یه پادکست جدید گوش کنم.
در انتهای پادکست هم شاهین با یه دیجی داخلی (وداد) مصاحبه کرده که به نظرم خیلی فنی بود و من چیز خاصی در مورد این همه فن موسیقی نمیتونم صحبت کنم. خوبیش این بود که وداد تکنو واقعی پلی میکنه و توی این کار قراره خلاقیت رو وارد کنه!
موقع برگشت به سمت بازار و برگشتن به خونه تمام مسیر به این فکر میکردم که اگر شاهین اسم هنری هومن رو برای خودش انتخاب میکرد، آمپاژ چی میشد؟ شاید توی قسمتهای قبل در این مورد صحبت کرده باشن اما من نشنیده باشم. پس پروژهی آهنگ جدید هفتگی از شنبهی بعد کلید میخوره و این هفته آرشیو بازی با آمپاژ داریم تا ببینیم به این پیشنهاد ما قبلاً فکر شده یا نه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نمک سبز چهاردهم - عید آمد و عید آمد
مطلبی دیگر از این انتشارات
نمک سبز پنجم - بندر متروکه تهران
مطلبی دیگر از این انتشارات
نمک سبز چهارم - من حسینم و 5 دقیقهس که پاکم