نمک سبز هفتم - وقتی تبر، مدافع حق صنوبر است

توی ترافیک به این فکر می‌کردم که این هفته در مورد چه پادکستهایی باید صحبت کنم. در مورد قسمت جدید مبل قرمز، یا رادیو گیک؟ بین این رادیوها در رفت آمد بودم و داشتم به پادکست "بندر تهران" گوش می‌دادم. به خودم اومدم و دیدم که این ترافیک به اندازه‌ی قبل روی اعصاب نیست. منم آرام‌تر بودم، بله دیگر نتیجه‌گیری اخلاقی من می‌شود اینکه پادکست گوش کنید و ترافیک را قابل تحملتر کنید. (شکلک نیش باز تا بنا گوش).

جوکاتوره و باقی فوتبالی‌ها

در مورد پادکستهای فوتبالی و آپدیت این هفته‌شون در پستی جداگانه صحبت کرده بودم. اما از اون وقت تا الان جوکاتوره و رادیو آفساید و فوتبال لب یه اپیزود دیگه هم منتشر کردن، جوکاتوره‌ای‌ها! در تحلیل بازی یونتوس-پارما، یه بازی که خدیرا به نسبت تمام قسمتهایی که ازش بد تعریف کرده بودن، موقعیت گلزنی داشت و من هم چون طرفدارش هستم، خوشحال بودم. ولی ظاهراً دوستانی که فوتبال و بررسی یونتوس کار حرفه‌ای‌شون هست، از این عملکرد راضی نبودن، از رونالدو که دو گل هم توی بازی زد راضی نبودن. به قول فامیل دور که می‌گفت: من دیگه حرفی ندارم. والا. آفسایدها هم این هفته فقط مرور بازی‌ها رو داشتن و پرونده‌ی ویژه‌ی هفته نداشتن، خدایی ناراحت شدم. این هفته بازی آرسنال-من‌سیتی رو دیده بودم و کمی در مورد حرفهایی که در پادکست زده می‌شد دید داشتم و خوب بود، انگار می‌فهمیدم که چی می‌گن.(شکلک نیش باز تا بنا گوش).

کودتا – پرده‌ی آخر

پادکست EpitomeBook که داشت کتاب کودتا (نوشته یروان آبراهامیان) رو به صورت خلاصه تعریف می‌کرد، توی این هفته به پرده‌ی آخر کتاب رسید، خلاصه‌ی این کتاب توی سه قسمت منتشر شد و کتاب خوبی بود، من به واسطه‌ی همین پادکست کتاب رو تهیه کردم و مطالعه‌اش کردم. به درستی از موسیقی غمناک هم توی این قسمت استفاده شده بود. موسیقی که درد ماجرا رو برامون یادآوری می‌کرد و پایان تلخ صنعت نفت رو به رُخمون می‌کشید.




بیچاره ندانست که یارش سفری بود

توی این هفته تراولکست آپدیت نداشت، اما یه دفعه توی یه روز و تقریباً توی یه ساعت دو تا دیگه از پادکستهایی که با موضوع سفر منتشر می‌شن، یعنی رادیو جولون و رادیو آهنگ سفر منتشر شدند.

من تقریباً هیچ پادکستی رو توی خونه و پشت سیستم گوش نمی‌کنم، توی خونه تلاش می‌کنم موقعی که کار جانبی برای انجام دادن داشته باشم، مثل جارو کشیدن و تمییزکاری و غیره، اون وقتهای مرده‌ای که سعی می‌کنم تبدیل به احسنتش بکنم.

اما وقتی قرار بود که قسمت جدید رادیو جولون منتشر بشه، کارهای دیگه رو رها کردم و منتظر نشستم تا منتشر بشه، همین جا بود که اعلان کست باکس اومد که رادیو آهنگ سفر آپدیت شده. هنوز نیم ساعتی تا زمان انتشار جولون مونده بود. آهنگ سفر رو دانلود کردم و گوشش دادم.

خانم کمپانی در مورد خاطرات سفر هندشون حرف می‌زنن و این قسمت اولین قسمت از داستانهای سفر هند بود. سه قسمت به سفرههای خانم کمپانی اختصاص داره و این دنباله‌ی هند تا ده قسمت هم ادامه خواهد داشت. خانم کمپانی هم توی رادیو دستت رو می‌گیره و همراه خودش می‌بره تا جاهایی که خودش رفته، در مورد قیمتها حرف می‌زنه، در مورد بنا، در مورد زمانی که صرف کرده و همه به صورت خطی.

یعنی از روز اول سفر می‌گه که کجا رفته و چیکار کرده و چی شنیده تا روز آخری که مربوط به این اپیزود می‌شد. خوبی این خطی تعریف کردن اینه که نظم داره، متوجه‌ای که الان کجا رفت ، الان کجا داره می‌ره و چه خواهد شد. انگار خود ما هم سفر خانم کمپانی هستیم.

رادیو جولون هم که اومد، از همون اول معلوم بود که با اپیزود متفاوتی طرفیم. به جای اینتروی همیشگی رادیو با صدای دو گوینده‌ش که شامل سلام و اینها هم بود، این بار با یه تقدیم نامه شروع شد. این طوری:

کاووس، هومن، سپیده، سام، نیلوفر، امیرحسین، طاهر، مراد، عبدالرضا به پاس همه‌ی زحمتهایی که واسه‌ی محیط زیست ایران کشیدین، این اپیزود تقدیم می‌شه به شما.

این اپیزود در مورد جزایر جادویی جنوب ایران یعنی قشم و هرمز هست، این اپیزود جزو قسمتهای پُر مصاحبه‌ی جولونی‌ها هم محسوب می‌شه، فقط به اسامی یه نگاهی بیاندازید. بیژن فرهنگ دره شوری، پروین فرهنگ دره شوری، دکتر کیمیا عجایبی، دکتر احمد نادعلیان، جیما فتاحی، انسیه نجار زاده و پرویز امینی.

آدمهایی که برای احیای اون جزایر کارهایی کردند و میکنن که قابل ستایش هست و البته دوست داشتنی. توی این اپیزود در مورد غذاهای این جزایر حرف می‌زنه که توی اون بخش رسماً بنده دهنم آب افتاده بود و چون قبل از شام بود، به شدت اشتهامو برای شام باز کرد.

اما اصل حرف این اپیزود، همون طوری که از اینترو هم معلوم بود، محیط زیست اون جزایر بود، محیط زسیتی که ما ذره ذره در حال نابود کردن اون هستیم و خودمون هم داریم با این نابودی سلفی می‌گیریم. از مباحث علمی تا مباحث صنعت گردشگردی در این مناطق صحبت می‌شه و تاکیدی هم روی خاک هزمز وجود داره، خاکی که چون رنگی رنگیه، داره نابود می‌شه، توسط هممون، چه اون کسی که در حد تُناژ خاک رو برده و چه که با ناآگاهی مشت مشت از این خاک برداشتیم و به عنوان سوغاتی آوردیم به شهر و دیار خودمون.

تا یادم نرفته بگم که در مورد لاکپشت پوزه عقابی قشم هم صحبت می‌کنه که خیلی برای من جالب بود، چطور اینقدر دیر به فکر این شلمن‌های دوستداشتنی افتادن هم باید داستان جدایی داشته باشه، اونچه که در این اپیزود صحبت می‌شه، (حداقل در این مورد) مثبت و عالی هست.

حرکتگاه رادیویی

شماره‌ی 90 رادیو گیک هم منتشر شد و این شماره هم بی‌تاثیر از داستان محیط زیستی‌ها نبود، اصلاً عنوان ببینید: وقتی تبر، مدافع حق صنوبر است.

مبل قرمز

قسمت قبلی مبل قرمز در مورد کودک همسری بود، این قسمت ادامه‌ی همون قسمته، که با یکی از کسانی که کودک همسر بوده و متاسفانه شوهرش فوت شده صحبت می‌کنه و خُب خیلی واقعی با موضوع برخورد می‌کنیم.