یک آدم معمولی و کنجکاو، همین
نمک سبز پانزدهم - بازگشت اژدها
در آخرین هفتهی فروردین 98 یعنی از 24 تا سیام، طبق اطلاعات دیوار پادکست فارسی 51 اپیزود منتشر شده است. یعنی تقریباً هر روز هفت پادکست انتشار داشتند. علاوه بر اخبار پادکستی، اتفاقات دیگری هم رُخ داده که به پادکستها مربوط میشود. مثلاً اگر اخبار هیجان انگیز انتشار تصاویر سیاهچاله را دنبال کرده باشید. دو تا پادکست مربوط به این موضوع هم منتشر شدند. یکی استرینگ کست و دیگری "تد و بیشتر" بودند. یا وقتی که یونتوس 2 به یک از آژاکس باخت، اولین کسی که در ذهنم بود، امین هوشمند از پادکست جوکاتوره بود. جوکاتوره پادکست هواداری تیم یونتوس است و اگر این پادکست را دنبال کنید از تیتر این هفتهی پادکست تعجب نخواهید کرد. تیتر چیست؟ کنترل + آلت + دیلیخت. فصل آخر سریال بازی تاج و تخت هم منتشر شده و خُب اگر طرفدار سریال باشید، پادکست وستروس در این روزها میچسبد، علاوه بر اینکه وستروسیها برای تماشای هر قسمت از سریال یک ایونت کوچک تشکیل میدهند و با هم سریال میبینند و چه کار خوبی! (از اتاق فرمان اشاره میکنند که جلوی این تحرکات معلوم الحال گرفته شد و برگ زرینی در کارنامه جلوی همه چیز گرفتن ورق خورد)
رادیو فول استک
رادیو فول استک از پادکستهای مورد علاقه من است. پادکستی که به همت بهزاد مرادی و با میزبانی سایت سکان آکادمی منتشر میشود و موضوع اصلی آن برنامهنویسی و کسب و کار است. در هفته گذشته این پادکست بعد از مدتها آپدیت شد و دو مصاحبه فوق العاده آموزنده با "امین کاشیها" و "رضا غیابی" داشت. آقای کاشیها دکترای بیو سیستمز دارد و فعال در حوزه هوش مصنوعی است. در شرکت فیلیپس کار میکند و آقای غیابی به عنوان مشاور، سرمایهگذار، کار آفرین و فرصت آفرین در سیستم استارت آپی ایران مشغول به کار است.
خوبی بهزاد مرادی این است که وقتی با کسی مصاحبه میکند، دامنه موضوعات مرتبط دیگر را هم تحت پوشش قرار میدهد و مصاحبه را جذاب تر هم میکند. مثلاً وقتی با امین کاشیها صحبت میکرد از زندگی در بلژیک و چالشهاش هم حرف میزند. خیلی طبیعی است وقتی کسی خود را فرصت آفرین معرفی میکند در مورد این واژه مورد سوال واقع شود، اما تجربیات و ترفندهایی که از زبان چنین میهمانی بیرون میآید به نظرم سطح کار آقای مرادی را هم نشان میدهد.
در سایت سکان آکادمی در مورد این دو اپیزود بیشتر خواهم نوشت. :)
پاپریکا
پاپریکا هم بعد از مدتها آپدیت شد و این بار گفتگویی است با آناهید آباد. کارگردان فیلم یهوا که این روزها در سینمای هنر و تجربه در حال اکران است. خانم آباد کار خود را با فیلم خلع سلاح (1373) و با دستیاری علیرضا داودنژاد شروع کرده است. در این اپیزود در مورد مسیری که طی کردند تا به فیلم بلند یهوا برسند را برای ما تعریف میکنند. در جایی از پادکست باید خون گریست به حال و روز سینمای ما ولی آخر شاهنامه نسخه پاپریکا خوش بود.
بهترین بخش پادکست جایی بود که طه از خانم آباد سوال میکنند، شما تحت تاثیر چه کسی هستید در فیلمسازی. خانم آباد بی معطلی پاسخشان این است که تحت تاثیر زیبایی هستند و شاهد مثالی که میآورد این است که روزی در خیابان پیرزنی زیبا را میبیند و به خاطر تعقیب این زیبایی از قرارش جا میماند.
رادیو دال
رادیو دال هم بعد از مدتها آپدیت کرد. آرش از سربازی برگشته است و دست و جیغ و هوراا در فضا تنین انداز است. در واقع از این به بعد رادیو دال را با مدرک پایان خدمت سربازی گوش میکنید و تعجبی ندارد که وقتی حرف از سربازی میشود، همدلانه همراهی میزبان را میشنویم.
این بار آرش همراه هوشیار در مورد کشور پرتغال و دوره دکتری صحبت میکند. همین دو نکته هم برای اولین بار در رادیو دال اتفاق افتاده است. هم کشور پرتغال و هم مصاحبه با کسی که دوره دکتری را تمام کرده است. چطور کسی شهر پورتو را برای زندگی انتخاب میکند؟ در این پادکست به این سوال حیاتی و کلی سوال دیگر در مورد مهاجرت و تحصیل و زندگی پاسخ داده میشود.
اجنبی
وحیده در این قسمت به موضوعی اشاره کرده که در زندگی من رسوخ کرده. شخصاً به خاطر اینکه محیط کارم هیچ پنجرهای ندارد و همیشه هم در خانه میمانم و از نور گریزانم، شنیدن این اپیزود تاثیر خوبی روی من داشت. نبود نور میتواند روی روحیه ما تاثیر منفی بگذارد. بله شاید در کلام گفتن و قبول کردن این جمله ساده باشد. اما وقتی از زبان یک کارشناس در این مورد میشنویم و بحث دیگر فرق دارد. وحیده از مینا (فوق لیسانس معماری با تخصص پژوهشی و اجرایی در زمینه بهداشت نور و استفاده از نور در فضاهای اداری و کلی چیز دیگه که برید اجنبی گوش کنید تا بقیه شو بدونید. والا) دعوت کرده تا در این مورد صحبت کند. از دست ندید این اپیزود را.
چسب زخم
چه اتفاقی میافتد که ما هوادار یک تیم خاص فوتبالی هستیم. ما چرا چنین کاری انجام میدهیم؟ اصلاً کل این جریان هواداری در فوتبال یعنی چه؟ این سوال برای من خیلی وقت بود که وجود داشت، منتها هیچ وقت جدی نشده بود تا اینکه در قستمی از جوکاتوره، امین با کسی صحبت کرد که طرفدار تیم لاتزیو بود. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که چرا لاتزیو؟ چه میشود که یک نفر در ایران، در شهری کوچک یا بزرگ، ناگهان طرفدار تیمی در آن سوی آبها میشود؟ چه میشود که در یک خانه پدر طرفدار پرسپولیس و پسر طرفدار استقلال میشود؟
این قسمت از چسب زخم به اندازه قسمت اجباری به من چسبید و با آن ارتباط برقرار کردم، مخصوصاً اینکه از صدای کارشناس (کارشناسان) هم استفاده شده بود. هر چند به نظرم به این سوالهای بالا پاسخی واضحی داده نشد، شاید چون پاسخ مشخصی ندارد و اصلاً پادکست هم قرار نبوده تنها به این موضوع بپردازد، اما این پادکست دید خوبی از طرفداری در فوتبال را به شنونده میدهد. مخصوصاً از نوع ایرانی آن.
سایر دوستان
پادکستهایی که دنبال میکنم و موفق نشدم در هفته گذشته آنها را گوش کنم بدین شرح است. قبل از آن یک آمار بدهم از میزان پادکستهایی که در این هفته گوش کردم و با تمام این اوصاف از گوش دادن به این تارگتها جا ماندم، طی هفته گذشته 780 دقیقه پادکست گوش کردم که به جز اجنبی بقیه را در زمانهای مُرده گوش کردم و اما داستان جا ماندههای من:
آمپاژ: این اپیزود با عنوان "شو سر بالا" بر وزن تفِ سر بالا منتشر شد و من هنوز وقت نکردم گوش جا بسپارم به این قسمت از پادکست، فقط کمی از ابتدای پادکست به گوشم خورد که کامران داشت باز در مورد خبر مرگ دادن در آمپاژ ابراز ناراحتی میکرد.
جوکاتوره بعد از لیگ قهرمانان حتماً شنیدنی خواهد بود. این را در برنامه داشته و دارم که حتماً گوش کنم. خداحافظ لیگ قهرمانان، خداحافظ الگری. البته باید بابت قهرمانی بی چون و چرای یووه در سری آ به طرفدارانش تبریک گفت.
فردوسی خوانی هم به آخر داستان بیژن و منیژه رسیده است، یک ویژه نامه در مورد روز سعدی هم منتشر کرده که به شخصا عاشق این ویژه نامههای پادکست فردوسی خوانی هست.
استارت باکس به قسمت سوم رسید. یکی از حرفهای ترین پادکستهایی که در حوزه استارتآپی دنبال میکنم، همین پادکست است به همراه پادکست گفتگو محور ده صبح. همینجا هم بگویم که قسمت 23 این پادکست را که در مورد کسب اطالاعات توسط VCهاست را از دست دادم و باید گوش کنم.
پ.ن: از انتخاب تیتر راضی هستم، تیتری مرتبط به آپدیتهای جدید پادکستهای غولی که گوش میکنم. حتی میتواند به فصل جدید گات هم نسبت داد یا حتی قهرمانی یووه بعد از باخت به آژاکس. والا.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مثل کشتی در بندر
مطلبی دیگر از این انتشارات
نمک سبز ششم - جنسیت یک رُبات!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نمک سبز پنجم - بندر متروکه تهران