هر دردی شروع درک جدیدی از مفهوم زندگی است.
کتاب کار عمیق - قسمت اول
ناشر این کتاب نشر نوینه و اصلا نیازی به تعریف و تمجید نداره و فکر نمیکنم کسی باشه که اسمشونو نشنیده باشه نویسنده کتاب آقای کال نیوپورت و مترجم خانم ناهید ملکیه. وقتی روی جلد کتاب رو نگاه میکنید یاد ضرب المثل: رنگ رخساره گواهی دهد از سر درون! می افتید. اونجا که نوشته: "قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته."
ترجمه کتاب خوب و روان صورت گرفته البته در بعضی موارد که بحث اصطلاحات تخصصی به میان میآد باید بگم ترجمه به صورت نه چندان مطلوبی انجام شده ولی در یک جمعبندی منصفانه باید اذعان کرد که ترجمه کتاب خوبه. در حین بیان موارد و رخدادها مثالهای نویسنده خیلی بجا و مناسبه و بیشتر مثال ها هم جنبه علمی و آزمایشگاهی داره و میشه به صحت و درستی شون اعتماد کرد که همین امر باعث میشه مطلب بهتر در ذهن خواننده کتاب جا بیوفته. وقتی کتاب رو تموم میکنید با کلی اصطلاحات جالبِ جدید آشنا میشید و طرز تفکرتون نسبت به خیلی کارهایی که تا الان انجام میدادید و فکر میکردید درست بوده عوض میشه و نسبت به خیلی کارها بیشتر عمیق خواهید شد. نویسنده کتاب برای تموم چالش هایی که ایجاد میکنه راه حل هم داره و بعضی جاها پا رو فراتر میزاره و چک لیست هم تحویلتون میده پس بی درنگ کتاب رو از سایت نشر نوین سفارش بدید و مطمئن باشید حالشو میبرید.
من سعی دارم در این نوشته خلاصه ای از مطالب کتاب را گردآوری کنم. این خلاصه ها از نظر بنده مهم بوده و صرفا دیدگاه های شخصی منه و بیشتر تلاشم اینه که کتاب رو بخرید و بخونید و لذتشو ببرید. (سه فعل خریدن، خواندن، لذت بردن رو صرف کنید)
در همون ابتدای کتاب، کلمات کار عمیق و سطحی تعریف میشه و باید سعی کنید این تعریف رو حسابی به خاطر بسپرید چون تا انتهای این کتاب 250 صفحه ای با این تعریف ها درگیر هستید. بعد از این تعاریف نویسنده میره سراغ شخصیت های معروف و موفق از وودی آلن تا بیل گیتس ... نویسنده اعتقاد داره در دنیای امروز سه دسته از انسان ها میتونن موفق باشن:
اول: کارگران با مهارت های بالا.
دوم: فوق ستاره ها.
سوم: مالکان
برای رسیدن به دو مورد اول فقط کافیه یاد بگیرید که چطور کار عمیق انجام دهید و در مورد آخر کمتر اظهار نظر میکنه بعد توضیح میده که چطور علم ثابت میکنه که با تمرکز شدید میتونیم مهارتی خاص در بدن ایجاد کنیم. مثال های زیادی در کتابه که چطور افراد توانستند موفق شوند. برای اینکه تولید کنندهی بهترین چیزها باشید نیاز دارید که در مدت طولانی با تمرکز کامل و بدون حواس پرتی روی یک وظیفه کار کنید. تمام این مدینه فاضله رو برای شما میسازه و یکدفعه میاد یه مثال نقض با جک دورسی میزنه! و توضیح میده که چرا آقای دورسی نیازی به انجام کار عمیق نداره . نویسنده اعتقاد داره بخش های زیادی از کار و اقتصاده هست که اصلا نیازی به کار عمیق نداره. بعدش کلی در مورد اوپن آفیس و سیستم همکاری های امروز و مزایاش توضیح میده و بعد میگه اینا همه هزینه های حواس پرتی بزرگی هم به همراه داره و خبر ندارید این کارها چقدر میتونه بد و هولناک باشه.
در مورد پیام های فوری و وقفه های کوتاهی که در زندگی ما ایجاد میکنه میگه و اعتقاد داره گسیختگی های این پیام رسان ها ویرانگره. و همین گسیختگی زمان تکمیل کار رو بشدت طولانی میکنه. اگر ما در محیطی کار کنیم که بلافاصله بعد از هر پرسشی پاسخی وجود داشته باشه یا به بخش خاصی از اطلاعات دسترسی داشته باشیم این کار سبک زندگی را ساده تر میکنه. بعد نویسنده خانم مایر مدیرعامل یاهو رو مثال میزنه که در سال 2013 کارمندانش رو منع کرد تا در زمانی که در منزل هستند کارهای شرکت را انجام بدهند. زیرا اعتقاد داشت کارمندانی که در خانه کار میکنند به اندازه کافی به سیستم متصل نمیشوند. نویسنده دوباره میره سراغ شبکه های اجتماعی و اینجا مستقیم توییتر رو هدف میگیره یه مثال از خانم آلیسا رابینز میزنه ایشون یه خبرنگار معروف و چیره دسته اما دائما مجبوره کارشو رها کنه و توئیت کنه تا خواننده هاش از این توئیت ها خرسند بشن. و اعتقاد داره این روش رو اصلا نمیشه درست دونست.
توضیح میده که برای رسیدن به کار عمیق باید خیلی موارد رو در زندگی کنار بزاریم مواردی مثل: لایک کردن، تگ کردن، توئیت کردن، رابرا عکس گذاشتن و ... دردنیای امروز اگه میخوای موفق باشی، اگه میخوای فرق داشته باشی باید اولویت اول زندگیت کار عمیق باشه اما متاسفانه نیست!
ادامه دارد ...
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب کار عمیق - قسمت دوم
مطلبی دیگر از این انتشارات
عادت های اتمی
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب کار عمیق - قسمت آخر