بازاریابی سنتی در حال مرگ است ؟؟

دیجیتال مارکتینگ و تبلیغات آنلاین این روزها، بیش از هر وقت دیگری زنده و سرشار از زندگی است. اما بازاریابی سنتی در حال مرگ است، و مرگی آهسته، دردناک و بسیار عمومی را تجربه می­کند.

دلیلش ساده است: مشتریان می­‌خواهند، و انتظار دارند صدایشان شنیده شود. متاسفانه بازاریابی سنتی قابلیت ارتباطی دوسویه بین تبلیغ و مشتریان را ندارد چون بر اساس پیش فرض پخش و اشاعه پیش می­‌رود: پارادایم یک به هزار. و این یعنی تنها تبلیغ­ کننده است که می­‌تواند از طریق صحبت با مشتریان تاثیرگذار باشد و یا توجهات را به خودجلب کند حالا به هر روشی، تبلیغات چاپی، رادیو، تلویزیون و حتی برخی از روش­های دیجیتالی. به این ترتیب مشتری نمی­‌تواند ارتباط متقابلی با تبلیغ کننده برقرار کند و به همین دلیل است که بازاریابی سنتی در حال مرگ است.

مرگ بازاریابی سنتی و حضور شبکه‌­های اجتماعی

این روزها مشتریان و تبلیغ­ کنندگان می­‌توانند در مکالمه­‌های جذاب و تعاملی شرکت کنند که ارتباطی دوسویه را امکان­‌پذیر می‌­سازد. به این ترتیب، شبکه­‌های اجتماعی مقیاسی برای تبلیغات دهان به دهان محسوب می‌شوند و در نهایت، مشتریان به تبلیغات دهان به دهان بیش از هر نوع رسانه بازاریابی اعتماد دارند.

حالا برندها می‌­توانند به مشتریان وفادارشان، هواداران موثر برند، تکیه کنند تا پیا‌‌م ­رسانی را تعیین کنند که به بهترین صورت در فضای شبکه‌­های اجتماعی عمل می‌کنند. در صورتی‌ که توئیتی بین هواداران بارها تکرار شود، برند می‌تواند بودجه بازاریابی برای تسهیل اشتراک­ گذاری آن در بین مشتریان استفاده و آن را برای ایجاد فروش بیشتر تقویت کند. مثلا کمپینی که مشتریان را تشویق می‌کند با اشتراک هرچه بیشتر هشتگ کمپین، شانس خود را برای برد ماشین افزایش دهند.

تبلیغات بومی محجوبانه:

این نوع تبلیغات به صورت یکپارچه شکل و عملکرد تجربه کاربرهایی را دنبال می­‌کند که محصولی مخصوص آن‌ها طراحی شده ­است، این نوع تبلیغات بسیار موثرتر از تبلیغات سنتی هستند از این لحاظ که تعامل بین مشتری و تبلیغ را تسهیل می­‌کنند، چون مشتریان از اینکه بازاریابی شوند، متنفرند و چون آن‌ها خواستار تبلیغاتی هستند که محتوا و تجربه­ کالا یا خدماتی را با هم ترکیب کنند که آنها در حال مصرف و یا استفاده­‌اش هستند. و وقتی این نوع تبلیغات در بستر شبکه­‌های اجتماعی دیده می­‌شود، تبلیغات بومی بسیار قوی­‌تر ظاهر می­‌شوند و برای برندها بهترین فرصت را به منظور ارتباطی دوسویه با مشتری فراهم می­‎کنند که امروزه بسیار برای مکالمات فروش ضروری به نظر می­‌رسد.

شبکه­‌های اجتماعی به دو دلیل خاص موثر هستند. یک، برندها می­‌توانند محتوای ارگانیک موجود را برای خلق آگهی­‌های اسپانسر شده استفاده کنند و دوم اینکه انها می‌­توانند محتوایی را خلق و پخش کنند که دقیقا به صورت ارگانیک از محتوایی پیروی می­‌کند که پیشتر موفق ظاهر شده بود. گرچه، هنوز چالش‌های بسیاری بر سر راه است.

اولین و مهم­ترین این چالش‌­ها این است که برندها باید مانند مشتریان بیندیشند و حتما باید اینگونه اندیشیدن را شروع و درک کنند که مشتریانشان چگونه در حال اشتراک و مصرف محتوا هستند.

خلق تبلیغات سنتی نیازمند بازاریابان، هنرمندان، طراحان و کپی رایترهای توانمند و با استعدادی است که در دفاترشان می‌نشینند و از هوش و مهارتشان برای پیش‌بینی بعضی از عوامل تقویت بازار هدف استفاده می‌­کنند. اما اکنون با وجود شبکه­‌های اجتماعی، تبلیغ­‌کنندگان می­‌توانند از گفتگوهای مداوم و موجود بین مخاطبانشان‌ استفاده کنند تا به این ترتیب بفهمند چه موارد و عواملی در تبلیغ کالا و خدماتشان برای جذب مشتری مفید و موثر هستند و دوباره تبلیغ را بررسی کنند تا کاملا آن را با ویژگی­‌های برند تطبیق دهند. گرچه، درنهایت فرایند خلاقانه تبلیغ و آگهی به مشتری ختم نمی‌شود بلکه از مشتریان آغاز می­‌شود.

با این وجود، برندها برای موفقیت در این نوع استراتژی باید خود را در در نقش ناشر ببینند، و این همان نکته کلیدی است. اگر برندها خود را به جای تبلیغ­ کننده، ناشر تصور کنند، آنها باید خلق محتوایی را آغاز کنند که برای گفتگو آغاز شده ­است نه برای پخش و انتشار در رسانه­‌ها.

از آنجا که سخن و کلام مشتریان قوی­ترین راه افزایش فروش است و شبکه­‌های اجتماعی این فرآیند را نیز در بر می­‌گیرند، برندها باید تمام تلاش و تمرکز خود را بر روی تسهیل ایجاد این نوع گفتگوهای اساسی بگذارند. اما برندها، برای اینکه در این نوع تبلیغات واقعا موفق و تاثیرگذار باشند، باید کاملا پتانسیال توسعه را درک کنند، و آن دسته از محتوای ارگانیک را شناسایی کنند که تاثیرگذاری آن ثابت شده است و سپس پخش این محتوا را افزایش دهند.

یکی از راه‌­های اجرای این ایده، جستجو و یافتن تمام محتوای تولیدشده توسط کاربران و انتشارشان از طریق کانال­‌های شبکه­‌های اجتماعی و نمایش نمونه­‌های آن در سایر دارایی­‌های دیجیتال است، به عبارت دیگر ایجاد نوعی تبلیغات کلامی به شیوه­ای برند دار شده، بسته­‌بندی شده و کلی که به نیازهای برند دسترسی دارند.

بهترین بخش بازاریابی مدرن این است که واقعا به سود مشتری بوده و این مسئله در طول تاریخ بازاریابی بی­‌نظیر است. زیرا بازاریابی دیگر آن بازاریابی قدیمی که ما با آن آشنا بودیم، نیست بلکه بازاریابی مدرن را می­‌توان تعامل [مشتری و تبلیغ کننده] در [خلق] محتوای مطلوب و ارگانیک دانست. و این به روشنی مرگ بازاریابی سنتی را رقم می­زند.


منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ جورچین