مروری کوتاه بر جایگاه سفال در ادبیات فارسی
سفال یکی از قدیمیترین دستساختههای بشر است. سفال و هنر سفالگری که از دیرباز در ایران رواج داشته است، همواره ابزاری برای بیان اعتقادات و تخیل آدمی بوده است.
سفال در ادبیات ایران جایگاه بهخصوصی دارد. سفال گاه ابزار طبعآزمایی شاعران بوده و سوژه اشعارشان میشده، گاه دستمایه ساخت ضربالمثلها و حکایتها بوده تا تجربیات و پیام گذشتگان را به گوش آیندگان برساند و گاه لوحی بوده که روی آن پند و اندرز و اشعار زیبای شاعران را مینوشتهاند. گاهی هم بوم نقاشی میشده تا داستانهای حماسی، اسطورهای و عاشقانه را روی آن به تصویر بکشند. در ادامه نمونههایی از موارد کاربرد سفال در ادبیات فارسی را با هم مرور میکنیم.
خوشنویسی روی سفال
شعر و اندیشه ایرانی با سفالنگاری پیوند دیرینه دارد. اشعار، ضرب المثل، پند و اندرز، نصایح بزرگان دین و سیاست از جمله مواردی هستند که روی سفال نقش زده میشدند.
نوشتن اشعار و خوشنویسی روی سفال علاوه بر جنبه زیبایی، از جنبه ادبی و فرهنگی هم حائز اهمیت بوده است.
برای خوشنویسی روی ظروف سفالی از انواع مختلف خطوط اسلامی مانند کوفی، نسخ و ثلث استفاده میکردهاند.
نوشتههای روی سفال در سدههای نخستین اسلامی عباراتی چون آرزوی سلامتی و برکت برای مصرفکنندگان بوده است، اما در سده های میانی اشعار حماسی، اسطورهای، عارفانه و عاشقانه به سفالها زینت میبخشیدهاند.
از جمله شاعرانی که اشعار آن ها روی سفال آمده میتوان به فردوسی، خیام، بابا افضل کاشانی، ظهیر فارابی و سنایی اشاره کرد.
نقاشی و نگارگری روی سفال
نقوش مذهبی:
بعضی نقوش روی سفال مرتبط با مراسمهای مذهبی بودهاند؛ مثل اعیاد، ماه محرم و ماه رمضان. سوگواری فاجعه کربلا هم در سفالهای ادوار گوناگون اسلامی دیده میشود.
داستانهای شاهنامه، داستانهای حماسی و اسطورهای
زمانی که مردمان سدههای گذشته هجری، در کوچه و بازار اشعار حماسی فردوسی را میخواندند، سفالگران هنرمند هم از این آیینها بهره میگرفتهاند و ضمن همراهی با آنان تصویر حماسههای فردوسی را روی سفالینه طراحی میکردهاند.
تصاویر هنرمندانه و متعددی از داستانهای مختلف شاهنامه روی ظروف سفالین دیده میشود. روی تعداد قابل توجهی از این سفالها صحنههایی از داستان بیژن و منیزه، فریدون و کاوه، داستان ضحاک به تصویر کشیده شده است. تصاویر مختلف از بهرام گور هم به چشم میخورد؛ مانند بهرام گور بر تخت شیرها، یا سوار بر فیل همراه با عروس هندیاش.
داستانهای عاشقانه:
از دیگر سوژه هایی که روی سفالینهها نقش بسته است، داستانهای عاشقانهی معروف مانند لیلی و مجنون و خسرو و شیرین است. این علاقه به نگارگری داستانهای عاشقانه به حدی بود که حتی در دورههایی مانند سلجوقیان علی رغم منع تجسدگرایی حاکم، این تصویرگریهای عاشقانه انجام میشده است.
روی سفالینهها صحنههای متنوع از داستان عاشقانه لیلی و مجنون را میتوان پیدا کرد؛ مانند دیدار لیلی و مجنون در مکتبخانه، زاری مجنون بر مزار لیلی، دیدار نزدیکان مجنون با او در بیابان و غیره.
اشعار شاعران ایرانی با مضمون سفال و کوزه
در دیوان شعرای ایرانی اشعار زیبایی با مضمون سفال، گِل، کوزه، سبو و هنر سفالگری به چشم میخورد. ستارگان آسمان ادب پارسی مانند فردوسی، حافظ، مولانا، خیام و ظهیر فاریابی اشعاری زیبا و خواندنی دارند که در آنها به سفال و سفالگری اشاره شده است.
در این میان شاعری که اشعارش بیش از همه با کوزه و سفال و کوزهگری پیوند خورده، خیام است:
در اشعار شاعران دیگر هم شعر با مضمون سفال بهوفور یافت میشود. برای مثال:
حکایتها و ضربالمثلهای مربوط به سفال و کوزه
قصهها و حکایتها راهی هستند برای انتقال تجربیات زندگی به آیندگان. در این میان سفال چون در زندگی روزمره مردم نقش پررنگی داشته است، رد پای آن در حکایتها و ضربالمثلها هم دیده میشود. معروفترین ضربالمثلهای آموزنده با موضوع سفال:
کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.
این ضربالمثل به معنای آن است که اغلب کسی که هنر و مهارتی دارد، خودش از آن بهره چندانی نمیبرد.
خیاط هم در کوزه افتاد.
این ضربالمثل ماجرای جالبی دارد. میگویند در شهری خیاطی بود که دکانش در مسیر گورستان بود. هر بار که شخصی در آن شهر فوت میشد، او را از کنار دکان خیاط به گورستان میبردند. خیاط هر بار که این صحنه را میدید، سنگی را در کوزهای میانداخت. از قضا روزی که خود خیاط مرد، گفتند: خیاط هم در کوزه افتاد و از آن زمان این حرف تبدیل به ضربالمثل شد.
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
این ضربالمثل به معنای بیاطلاع بودن از داشتن نعمتی یا قدر نعمتی را ندانستن است.
از کوزه همان برون تراود که در اوست
این ضربالمثل زیبا به آن معناست که رفتار و گفتار هر شخص براساس درونیات و محتویات ذهنی اوست.
جمع بندی
سفال و ادبیات فارسی ارتباطی ناگسستنی دارند. سفالینهها از دیرباز ابزاری برای نشان دادن ذوق و خلاقیت در زمینههای شعر، خوشنویسی و نقاشی بودهاند. سفال بهعنوان شیئی رایج در زندگی روزمره گذشتگان، جای خود را در اشعار، حکایتها و ضرب المثلهای شیرین فارسی هم باز کرده است.
منابع:
[1] مقاله مطالعه جایگاه اشعار فارسی در سفال زرین فام سده های میانه کاشان (با نگاهی به آثار موزه آبگینه و سفالینه های ایران)
[2] مقاله تصویرسازی ادبیات حماسی و اسطورهای بر سفالینههای اسگرافیاتو با معرفی نمونه سفالینههای مؤسسه موزههای بنیاد
[3] مقاله تاثیر شاهنامه فردوسی بر نقوش سفال های دوره سلجوقی
[4] مقاله آیکونولوژی نگاره لیلی و مجنون در سفال سلجوقی
[5] کتاب پیشینه سفال و سفالگری در ایران، محمدیوسف کیانی، انتشارات نسیم دانش
[6] مقاله بررسی انسان شناختی نقوش سفال کلپورگان سراوان
[7] مقاله نمونه هایی از نقوش زنان بر سفال دوره اسلامی
[8] مقاله هنر سفالگری در لینک زیر:
https://www.navidclay.com/maghallat/azad/
اگر به سفال علاقه دارید، خواندن مطالب زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
چرا و چگونه برای دکوراسیون خانه از سفال استفاده کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایده خاص برای دکوراسیون منزل شما
مطلبی دیگر از این انتشارات
صفر تا صد تکنیک راکو در سفالگری + انواع سبکهای راکو
مطلبی دیگر از این انتشارات
راکوی بالتیک (اَبوارا) چیست؟