نتیجه مطالعات مرتبط با کسب و کار همراه نیم نگاهی به مفاهیم اقتصادی، آیدی تلگرام SepehrMo23 هست برای ارتباط بیشتر.
تولید محتوا توسط کاربر یا UGC
وقتشه که یواش یواش راجع به مسائل تخصصی تر مارکتینگ صحبت کنیم بنظرم.
شاید معروفترین و صدالبته کاربردی ترین جمله توی دنیای مارکتینگ جمله ی "محتوا پادشاه است" باشه.
دغدغه ای که خیلی ها دچارش هستند تولید محتوای ارزون، باکیفیت و هدفمند با قابلیت وایرال شدن هستش.
فرض کنید که تمام، یا حداقل بخش زیادی از، محتوای تبلیغاتی شما توسط کاربرهاتون به صورت رایگان تولید بشه. بیاین چندتا از مزیت های این فرض رو باهم بررسی کنیم:
- تولید محتوا تا حد زیادی به صورت رایگان انجام میشه
- کاربر هایی که تولید محتوا میکنند به صورت عمومی وفاداری بیشتری نسبت به برند ما پیدا میکنند
- تعداد زیاد محتوا های تولید شده، احتمال وجود شاهکار محتوایی بین اون ها رو بالا میبره
- پخش یا اصلاحا promotion این محتوا های تولید شده روی پلتفرم های مختلف تا حد زیادی توسط خود کاربران و باز هم به صورت رایگان انجام میگیره
- وقتی که یک کاربر عادی، تبلیغ محصول شما رو انجام بده، تاثیر این تبلیغ بر روی آشنایان اون کاربر، ده ها بار بیشتر از کمپین های تبلیغاتی پرهزینه هستش
- کمک به تازه ماندن محتواهای منتشر شده توسط شرکت یا برند
بازم میشه این لیست رو ادامه داد، ولی من به همین 6 مورد بسنده میکنم.
تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که اگر تولید محتوا توسط کاربر انجام بشه علاوه بر هزینه ی کمتر، تاثیر بیشتری هم روی مخاطبین فعلی و مخاطبین بالقوه ی ما میزاره و نرخ تبدیل به طور قابل توجهی افزایش پیدا میکنه.
حالا میرسیم به مفهوم UGC یا User Generated Content.
محتواهای UGC دارای سه ویژگی اصلی هستند، این ویژگی ها به ترتیب عبارتند از:
- توسط کاربران تولید میشوند
- محتوای تولید شده خلاقانه است
- به صورت آنلاین به اشتراک گذاشته میشوند(به طور معمول در شبکه های اجتماعی)
به طور کلی محتواهایی که توسط کاربران تولید میشوند یا همون UGC ها، به دو نوع
الف. نظر راجع به محصولات
ب.محتوا های منتشر شده در شبکه های اجتماعی
تقسیم میشوند. یعنی یا نظری که کاربران راجع به محصول شما میدن، روی سایت شما، صفحه ی آیتمی که خریداری کردند در فروشگاه های آنلاین مثل دیجی کالا و ... هستش یا محتواهایی هستش که کاربران خودشون به صورت داوطلبانه در شبکه های اجتماعی شخصیشون به اشتراک گذاشتن.
همه میدونیم که نظرات کاربران راجع به یک محصول یکی از کلیدی ترین فاکتور های تصمیم گیری مشتریان بالقوه جدید هستش.
محتواهای منتشر شده در شبکه های اجتماعی شخصی کاربران هم که همونطور که قبلا گفتم تاثیر بسیار بیشتری روی اطرافیان اون فرد داره تا کمپین هایی که برای پرسوناهای مدنظر شرکت طراحی شدن و این هم یک نتیجه گیری ای هستش که نیازی به فکر خیلی زیاد نداره!!
حالا سوال اینه که من چطوری میتونم کاربرای خودم رو تشویق کنم به تولید محتوای رایگان برای من بکنم؟!
دو تا از محبوب ترین و کار راه انداز ترین روش های تشویق مشتریان در مشارکت با برند، همونطور که توی متن قبلیم تحت عنوان اقتصاد مشارکتی هم بهش اشاره کردم، اینه که در وهله ی اول به کاربرایی که این لطف رو در حق شما میکنند که براتون به صورت رایگان محتوا تولید کنند و بعدشم همون محتوا رو بازم به طور رایگان روی اکانت های شبکه های اجتماعی خودشون منتشر میکنن، ارزش اجتماعی بدید.
ارزش اجتماعی یعنی توی اکانت های رسمی شرکتتون ازشون تشکر کنید، کامنت بزارید براشون و اگر محتواشون ارزشمند تر از بقیه ی محتوا ها بود اون محتوا رو روی اکانت خودتون به اشتراک بزارید و حتما اون کاربر رو تگ کنید.
راه های دیگه اینه که به کاربرایی که تولید محتوا کردن فیدبک بدید، یعنی به اطلاعشون برسونید که این محتوا چقدر بازدید خورده، چقدر تاثیر مثبت برای برند شما داشته، مطمئن باشید که این حرکت باعث میشه که کاربر ترغیب بشه بازم تولید محتوا انجام بده، نکته ی جالب اینکه توی مقاله ای تحت عنوان
Motivating UGC with performance feedback
ارائه ی فیدبک روی کاربر های خانم تاثیر بیشتری میزاره و برای مردان، مقایسه ی محتوایی که اون ها تولید کردند با محتوا های تولید شده توسط دیگر کاربر ها موثر تره، اصلا انگار حس رقابت طلبی توی گوشت و پوست ما مرد ها نهادینه شده و کاریش هم نمیشه کرد!!
خب، بریم سراغ دومین راهکار برای ترغیب کاربران به تولید محتوا، که اون هم چیزی نیست جز ارائه ی جایزه به محتوای برتری که توسط کاربران تولید شده.
این جایزه میتونه پول نقد باشه، میتونه یکی از محصولات خودتون باشه، میتونه کد تخفیف باشه یا هرچیز دیگه ای.
اگر این روش مد نظرتونه باید به صورت دوره ای مسابقاتی برای تولید محتوا برگزار کنید و به برندگان علاوه بر ارزش اجتماعی، جوایز مادی هم تقدیم کنید.
شاید شگفت زده بشید ولی طبق تحقیقات انجام گرفته، راه اول، یعنی ایجاد ارزش اجتماعی برای کاربران، تاثیر بیشتر در انگیزه دادن به کاربر ها در تولید محتوا داره، حتما این روش رو امتحان کنید و اگر نتیجه ی مطلوبی نگرفتید، با من در میون بزارید تا با هم ببینیم که ایراد کار از کجا بوده.
این نکته هم جالبه که کلا ما آدم ها با احساساتمون خرید میکنیم، و UGC به علت اصالتی که در ذات خودش داره باعث ایجاد حس بهتری در عموم مردم میشه تا انواع دیگه ی تبلیغات، و در UGC ها نرخ تبدیل بالاتر از انواع دیگه ی تبلیغات هستش.
حالا بریم سراغ چندتا توصیه ی عمومی، اولین قدم توی راه UGC اینه که از مخاطبینتون درخواست کنید که با محصولات شما یا، با محصولات شما تولید محتوا کنند، هر محتوایی که دوست دارند، با یه حساب سرانگشتی میشه متوجه شد که از هر چهار نفری که به اینترنت وصله، یک نفر داره UGC تولید میکنه، پس چرا اون یک نفر برای شما اینکار رو نکنه؟؟؟؟ اولین و موثرترین قدم در این راه درخواست کردنه.
گفتم که اگر شما درخواست کردید برای UGC، و یکی از کاربر هاتون منت بر دیدگانتون گذاشت و این کار رو برای شما انجام داد، حتما نسبت به اون واکنش نشون بدید، لایک کنید، کامنت بزارید، ری پست کنید و برای اون کاربر ارزش اجتماعی ایجاد کنید. با طی کردن این مراحل علاوه بر ترغیب اون کاربر به تولید دوباره ی UGC، افراد دیگه رو هم ترغیب میکنید تا به اینکار روی بیارند تا از مزایای ارزش اجتماعی ای که شما براشون ایجاد میکنید بهره مند بشند.
نکته ی دومی که باید در نظر داشته باشید قانون پارتو هستش(Pareto Principle)، این قانون تقریبا همه جا کاربرد داره ولی به صورت کلی میشه اینطوری تعریفش کرد که 80 درصد نتایج توسط 20 درصد افراد تعیین میشن، توی موضوع UGC این قانون به صورت اینکه 90 درصد UGC شما توسط 10 درصد کاربراتون تولید میشه تغییر شکل میده، روی اون 10 درصد از کاربر هاتون که براتون UGC تولید میکنند تمرکز کنید، هر کاری از دستتون برمیاد براشون انجام بدید تا تاثیر شگفت انگیر UGC رو در کسب و کارتون ببینید.
در نهایت هم این رو بگم که استفاده از UGC به معنای دور انداختن بقیه ی روش های تبلیغ نیستش، سعی کنید که از UGC در کنار بقیه ی روش ها استفاده کنید تا بتونید پیام برند خودتون رو به گوش همه ی جامعه ی هدفتون برسونید و لول آگاهی از برند خودتون رو هم در این حین افزایش بدید.
شرکت های زیادی توی دنیا هستند که هسته ی بقاشون وابسته به UGC هستش، تمام شبکه های اجتماعی، یوتوب، شرکت تولید و فروش فریم و عینک Warby Parker، و شرکتی که توی این مقاله میخوایم راجع بهش صحبت کنیم، شرکت GoPro.
شرکت GoPro کارش تولید دوربین های با کیفیت بالا و کوچیک هستش، این دوربین ها معمولا توسط ورزشکار های ورزش های هیجانی، مثل اسکی یا قایق سواری یا... استفاده میشه.
این شرکت در سال 2002 تاسیس میشه و اون موقع تقریبا رقیب جدی ای در این زمینه براش نبود ولی با گذشت زمان شرکت های بزرگ و پولداری مثل سونی و شیامی وارد این بازار شدند.
طبیعتا شرکت GoPro توان مالی برای رقابت در عرصه ی تبلیغات با این غول های تکنولوژی رو نداشت، چاره چیه؟؟
یکی از بهترین راه ها استفاده از UGC بود.
شرکت GoPro با استفاده از UGC های خارق العاده ای که کاربر های مشتاقش براش ایجاد میکردند به لول بینظیری از آگاهی برند در جهان رسید. حالا استراتژی های شرکت برای استفاده از UGC رو سعی میکنم به صورت خلاصه و لیست وار بگم:
- پخش UGC های تولید شده در شبکه های اجتماعی توسط خود شرکت و اصطلاحا promote کردن محتوا های تولید شده توسط کاربران به خصوص در یوتوب
- برگزاری مسابقات UGC به همراه جوایز نقدی و اهدای محصولات شرکت به برندگان
- کمک به کاربران در تولید محتوا با انتشار نکات استفاده از محصولات شرکت و دسترسی دادن به کاربراش به یک آرشیو موسیقی رایگان(در کشور هایی که کپی رایت به صورت دقیق اجرا میشه، امکان استفاده ی رایگان از موسیقی های تولید شده توسط هنرمندان وجود نداره)
خب، رسیدیم به آخر این متن، ممنونم که تا اینجا همراه بودید، امیدوارم که تونسته باشم مفهوم رو درست انتقال داده باشم و راهکار های مفیدی رو ارائه داده باشم، طبق معمول اگر مقاله براتون مفید بود ممنون میشم که لایک کنید و اگرم سوالی هستش توی کامنت های منتظرتونم.
سپهر محمدی-تیم بازاریابی شرکت نگار
سایت شرکت نگار: https://negarteam.com
صفحه ی شرکت نگار: https://virgool.io/negarteam
مطلبی دیگر از این انتشارات
استفاده از حسادت شغلی!?
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا باید بیزنس پلن داشته باشیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
اقتصاد مشارکتی