از خانه تا سیاره ی پروکسیما پروکسیما:
بازتاب اولین جرقه های حضور در پروکسیما:
چون ورود به پروکسیما جدیدترین تجربه ی من نسبت به بقیه ی تجربه ها ویک محیط جدید بود،خیلی استرس داشتم،چون وارد یک محیط کاری غیر حضوری شده بودم، اصلاٌ فکر نمی کردم بتوانم این کار را انجام بدهم.
از اوج استرس تا بسته بودن صدا:
آن قدراسترس داشتم نمی دانستم صدای لب تابم بسته است، اولین مقاله در مورد خیابان استقلال بود.من مقاله ام را تو گروه فرستادم، ولی چون صدا نداشتم،چندبار گفتم استاد این مقاله من است ولی باز هم صدایم نمی رفت. مجبور به تایپ کردن شدم ،نوشتم استاد این مقاله من است.
چون ما همیشه با اعضای گروه در ارتباط هستیم ،تایپ ها در گروه زیاد شده بود،مقاله ی من بالا نمی آمد ، استاد به گفت: از جلسه خارج نشو،تو جلسه بمان کارت دارم ،چندد قیقه بعد متوجه شدم صدا بسته بود ومن از فرط استرس یادم نبود باید صد ارا بازکنم.
هندز فیری گذاشتم که صدای استاد را راحت بشنوم ولی باز هم صدا نداشتم.
خانم ابوقاسمی(استاد تولید محتوا) چون می خواست با همه ی بچه ها ارتباط برقرار کند،وقتی متوجه شد من با هندز فری هم صدا ندارم همان موقع بامن تماس گرفت،گفت عارفه مشکل خواصی داری حرف نمی زنی،من هم گفتم نه استاد من مشکل خواصی ندارم من معمولا دختر ساکتی هستم.
ازنصب برنامه تا یادگیری عمیق:
من قبلا برنانه نصب کرده بودم ولی در کلاس حضوری وبه صورت تکی،این که گروهی و مجازی برنامه نصب کنم برای من تجربه ی جدید وشرینی بود.من تا الان هر چی فیلم آموزشی تا الان دیده بودم از توی سایت های آموزشی ، و یا سرچ گردن توی گو گل پیدا می کردم ، من مدیا پلیر هارا برای بالا بردن وضو ح و
مطلبی دیگر از این انتشارات
پروکسیما نزدیکترین سیاره فراخورشیدی به زمین
مطلبی دیگر از این انتشارات
«چگونه هفت جلسه ابتدایی کارآموزی تولید محتوا در پروکسیما سپری شد»
مطلبی دیگر از این انتشارات
از الگوریتم های گوگل چه می دانید؟