عروج به پروکسیما سیاره علم و دوستی
من همیشه آماده سفر و رفتن هستم. بیقراری و شوق حرکت همیشه در من بیدار است و معمولاً در پاییز و بهار زیاد میشود. گاهی فکر میکنم شاید در زندگی قبلیام پرندهای بودم که در فصل مهاجرت آنقدر بیقرار میشوم. روز اولی که اطلاعیه پروکسیما رو دیدم خیلی سریع و بدون وقفه فرمها رو پر کردم. فرمهای مهاجرت پاییزی. مطمئن بودم دیدن آن فرمها تصادفی نبود. بعد از چند روز خبر رسید که میتوانم با پرندگان دیگر به سرزمین جدیدی مهاجرت کنم. به من بپیوندید تا به شما بگویم در طول مسیر چه اتفاقی افتاده است.
رویارویی با موجودات فضایی سیاره پروکسیما
از امروز خودم را برای تمام چالشهای شیرینی که قرار است در حین کار با آنها روبرو شوم آماده کردهام، زیرا میدانم که این چالشها هستند که تجربه و مهارتهای من را افزایش میدهند. مطمئنم در این سه ماه در کنار تیم فوقالعاده و حرفهای پروکسیما که همان موجودات فضایی هستند مسیر برای من هموارتر و روشنتر خواهد شد چرا که وقتی اساتید حرفهای در کنار خود داشته باشید میتوانید مسیر یادگیری را زودتر طی کنید و این مسیر جذاب را با پشت سر گذاشتن چالشهای شیرین بپیماید.
خیلی هیجانزده از خواب بیدار شدم، قلبم از شدت هیجان شدیدتر میتپید. اولین تکلیف اعلام شد با اشتیاق خاصی داشتم اولین مقاله را میخواندم. شاید باور نکنید اگر بگویم خودم را در فضا معلق دیدم. احساسی عجیب اما خیلی خوب و لذتبخش داشتم.
بعد از خواندن مقاله اول با خودم گفتم: اعظم کمتر از یک ساعت از دوره کارآموزش شما گذشته اما موفق شدهای حداقل ۱۰ نکته عالی و کاربردی را یاد بگیرید. اگر این اولینبار است، پس ببین آخرش چیست؟ فکر کنم استاد تولید محتوا شوی، خلاصه تا پایان اولین روز کاری همه کارها را بهخوبی و باانرژی بالا انجام دادم.
وقتی از پای میز بلند شدم، فردی متفاوت از چند ساعت پیش را دیدم. چون در مدتی کوتاه اطلاعات زیادی به دانش قبلی که داشتم اضافه شده بود و من از این بابت بسیار خوشحال شدم. گزارش روزانه را ارسال کردم و منتظرجواب در چند روز آینده ماندم.
کشف دومین ستاره در مدار سیاره پروکسیما
دنیای پیچیدهای است، مسیر ما همیشه آنطور که دوست داشتیم پیش نمیرود. گاهی اوقات خیلی چیزهای بهتری اتفاق میافتد، وقتی من اصلاً به حضور در یک مکان اختصاصی توجه نکردهام که هرچقدر هم که بخواهم توضیح دهم چقدر خاص است، اما انگار فهمیدهام که باید حضور داشته باشم. البته تا زمانی که آن را تجربه نکنید متوجه حرفهای من نخواهید شد.
مسیر تمرین در هم برهم نیست و نیازی به جستجوی پله نیست، پله ها را افراد مجرب جلوی پایم می گذارند و فقط باید راه بروم و خستگی ناپذیر باشم
من در این مسیر تنها نیستم، هر جا که با دوگانگی و ابهام مواجه می شوم، راهنمایی وجود دارد که راه درست را به من نشان می دهد.
کسانی که مانند من سال ها سردرگمی را تجربه کرده اند، ارزش داشتن یک هدف و نقشه راه روشن را می دانند.
با یک ماه تجربه در پروکسیما، دومین دوره کارآموزش خود را با نگرانی کمتر آغاز می کنم و می دانم که این نگرانی ها دوباره تجربیات ارزشمندی خواهند بود. فراز و نشیب هایی که در این مدت داشتم راهنمای من برای کشف دومین ستاره از سیاره پروکسیما و قرار است بدون "ترس از شکست" به سفرم ادامه دهم زیرا اینجا هیچ شکستی وجود ندارد و هیچکس این سیاره را ترک نمی کند مگر اینکه کوله باری از تجربه داشته باشم.
روز آزمون، روز رسیدگی به عمل و کارکردها
بعد از ۲۰روز کاری بالاخره باید خودمان را نشان دهیم
امروز کمی با استرس از خواب بیدار شدم، برای امتحان طبیعی است. قبل از امتحان یکبار دیگر مطالب را دوره کردم ده دقیقه قبل از امتحان استراحت کردم تا بهتر تمرکز کنم.
سه دو یک
امتحان شروع شد؛ بیخیال استرس؛ به جاش تمرکز کردم و سؤالها رو یکییکی جواب دادم. سعی کردم جواب کامل و جامعی داشته باشم. به وسط آزمون که رسیدم ناگهان متوجه شدم آزمونم پرید باید همه را از ابتدا انجام میدادم؛ نگاهی به ساعت انداختم و دیدم زمان آزمون روبه اتمام است باعجله به سؤالات پاسخ دادم که نفهمیدم چه نوشتم استاد پیام فرستاده بود زمان آزمون به اتمام رسیده اما دیگر وقت نبود و مجبور شدم آزمون رو ارسال کنم. حالا صبورانه منتظر نتیجه آزمون ۲۰ روزه هستم.
دادن نامه اعمال به دست راست
انتظار به پایان رسید، زمان اعلام نتایج فرارسید و استاد از حضور آقای اسماعیلی مدیر رسمی آژانس خلاقیت وب سیما در جلسه خبر دادند. وقتی وارد جلسه شدم کمی بیشتر استرس داشتم. با شروع صحبتهای آقای مهندس امین اسماعیلی جرقهای از امید در من بیشتر شد من مجوز سیاره پروکسیما را گرفتم. قلبم کمکم داشت از دهانم بیرون میآمد. من خیلی خوشحالم؛ چون قرار است دوباره همه اطلاعات ناب و دستاول را یاد بگیرم. اما از فردا قرار است باانرژی بیشتر اسپرینت سوم را شروع کنم. حالا که دوباره مجوز گرفتم، باید بیشتر از همیشه تلاش کنم تا بهترین باشم. میخواهم نسخه بهتری از اعظم محمدی را در اسپرینت سوم ارائه کنم.
متن زیبا ودلنشین برای تشکر وقدر دانی
با تشکر از پروکسیما که با صرف زمان و هزینه بدون هیچ چشم داشتی فرصت یادگیری و کسب تجربه را در اختیار ما قرار داده است. امیدوارم من و تمامی اعضای آموزش تولید محتوا بتوانیم از این فرصت بی نظیر به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و با سربلندی و موفقیت پاسخگوی اعتماد پروکسیما باشیم.
اگر شما نیز تابه حال به این سیاره رفته اید تجربیات خود را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
از خانه تا سیاره ی پروکسیما پروکسیما:
مطلبی دیگر از این انتشارات
پس من مزاحمم
مطلبی دیگر از این انتشارات
من با جانا زندگی می کنم