«چگونه هفت جلسه ابتدایی کارآموزی تولید محتوا در پروکسیما سپری شد»
اولین روز مصاحبه کارآموزی تولید محتوا در پروکسیما امید چندانی برای پذیرش نداشتم امّا با خود گفتم:«مطمئینم این همون مسیر موفقیتیه که سرنوشت جلوی پای من گذاشته، یا میشه یا نمیشه دیگه تیریه توی تاریکی.» تیرم در تاریکی به هدف خورده بود و عضو گروه شش نفره و منتخب کارآموزی پروکسیما شده بودم، پس تمام توانم را برای موفقیت در این مسیر جمع کردم.
در این هفت جلسه ابتدایی با کسب تجربیات و نکات بسیارمیتوانم با کولهباری سنگینتر به مسیر ادامه بدهم. نسبت به چند ماه گذشته با فکری بازتر و آموختههایی ارزشمندتر به مسیر خود ادامه میدهم. اکنون میخواهم چند تجربه ارزشمند خود را از صندوقچه اشیا ارزشمندم خارج کنم و با شما در میان بگذارم.
شروع مسیر کارآموزی تولید محتوا در جاده
20آبان1400 جشنی برای شروع زندگی مشترکمان تدارک دیده بودیم پس اولین جلسه آموزشی کارآموزی تولید محتوا من در جاده و در حال بازگشت به خانه جدیدم شروع شد. نگران قطعی اینترنت بودم، وقتی این موضوع را با خانم ابولقاسمی در میان گذاشتم استاد با آرامش خاصی به من گفتند که در کلاس شرکت کن انشاالله که مشکلی به وجود نمیآید، اگر هم مشکلی پیش آمد من تمام توضیحات را در واتسآپ برایت ارسال میکنم. خیالم راحتتر شد، نه فقط بخاطر قطعی اینترنت، بلکه برای حس خوبی که گرفته بودم پس مصممتر شدم، من باید تمام تلاش خود در برای انتخاب به عنوان فرد منتخب نهایی دوره کارآموزی تولیدمحتوا باشم تا بتوانم در کنار این تیم ارزشمند تجربه بهدست بیاورم.
ظهره یا زهره! نقطه شروع من در کارآموزی تولید محتوا پروکسیما
روزهای زوج هفته را با پیام صبح بخیر در گروه کارآموزی پروکسیما شروع میکنیم تا زمان جلسه آموزش و رفع مشکل مشخص شود. در اولین جلسه از ما خواسته شد تا درباره خودمان بنویسیم و محتوایمان را در ویرگول به اشتراک بگذاریم. اولین متن خود با عنوان «ظهره یا زهره!» شروع کردم. اولین کامنت دلگرم کننده به سراغ من آمده بود، دوستی عزیز برای من کامنتی تشویق کننده برای ادامه مسیر نوشته بود و تمام این عوامل مرا مصممتر از قبل میکرد.
مراحل سختتر، ادامه مسیر نویسندگی وب در پروکسیما
روزانه مطالبی برای مطالعه د اختیار ما گذاشته میشد اما گرفتن تصمیم برای مطالعه برخی از آنها واقعا سخت بود. برای یادگیری دو راهکار وجود دارد: 1)آموزش از طریق خواندن 2)آموزش از طریق مشاهده ویدئو آموزشی. و بدون شک گزینه دوم انتخاب من خواهد بود.
باید خواندن را شروع میکردم و چاره ای نداشتم. قطعاَ شروع کار کمی کندتر و دشوارتر بود اما قسمت پر لیوان این است که من به اجبار نکاتی ارزشمند فراگرفتم، نکاتی که شاید روزی بیاعتنا از کنارشان میگذشتم. پس محتواهای مربوط به نگارش محتوا و نویسندگی و قوانین مربوط به دستورخط را مطالعه کردم تا از این پس اصولیتر به نوشتن بپردازم.
تبریک، شما مقام اول بدترین محتوا نوشته شده در پروکسیما را به دست آوردید!
رفته رفته مسولیتها و وظلیف سختتر میشد و وظیفه بعدی من نگارش محتوایی درباره تلیویزیون سامسونگ مدلQ80A بود. موضوعی که حتی نمیدانستم چیست؟ آن را باید چگونه شروع کنم؟ شروع به نوشتن کردم که اصلا تلویزیون چیست و از کجا آمده و به کجا میرود. هرچیز بیربطی که به خیالم خیلی هم با ربط بود را به هم بافتم. با خود میگفتم «وقتی خانم ابولقاسمی محتوای من را میخواند مدام مرا تشویق خواهد کرد که باریکالله دختر تو اصلا از وقتی به دنیا آمدی نویسنده بودهای بعد دست و پا درآوردهای تو اصلا کجا بودی کاش زودتر پیدایت کرده بودیم!» داستان طبق تصورات من پیش نرفت و وقتی در جلسه کلاسی نوبت به اصلاح محتوای من رسید فهمیدم که نه تنها بهترین محتوا را ننوشتهام بلکه فقط چرندیات را به هم بافتهام.
اکنون میتوانم از خیابانی بنویسم که حتی قدم در آن نگذاشتهام
مطالعه محتواهای مختلف همچنان ادامه داشت و ما باید چند مقاله در این رابطه از سایت وبسیما مطالعه میکردیم. وقتی شروع به خواندنشان کردم با خود گفتم سایت وبسیما که همیشه در دسترس بود، چرا قبلاَ برای مطالعه این موارد به آن سری نزده بودم؟ با خود عهد بستم حتی اگر روزی قادر به ادامه همکاری با این تیم نبودم هفتهای چند ساعت را در میان این نکات آموزشی سپری کنم و اطلاعات خود را بهروز کنم.
موضوع بعدی نگارش محتوا درباره خیابان استقلال در استانبول بود، جایی که در گذشته حتی اسمش را هم نشنیده بودم. شروع به نوشتن کردم این بار دیگر فکر نمیکردم که بهترین محتوا را نوشتهام اما مشتاق بودم تا اشتباهاتم گرفته شود تا دفعه بعدی بهتر بنویسم. میخاستم اشتباه کنم و یادبگیرم تا دیگر اشتاهم را تکرار نکنم.
کارآموزی تولیدمحتوا ادامه دارد
الان دیگر فکر نمیکنم که بهترین دانشآموز دوره پروکسیما هستم و بعد از نگارش محتوایم دیگر به دنبال دهانی از تعجب باز مانده نیستم. اتفاقا َاینبار نمیخواهم بهترین باشم فقط دوست دارم زودتر به جلسه بعدی برسم تا ایراداتم را اصلاح کنم.
هرچقدر سخت دوست دارم که ادامه بدهم آنقدری اشتباه بکنم تا دیگر تاشتباهی برای یادگیری نمانده باشد تا دیگر عنوان اسمیم کارآموز نباشد.
.
بنظر شما چگونه در این مسیر موفق خواهم شد؟ اگر محتوا یا ابزاری میشناسید، خیلی خوشحال میشوم به من هم معرفی کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
زهره یا ظهره!
مطلبی دیگر از این انتشارات
از خانه تا سیاره ی پروکسیما پروکسیما:
مطلبی دیگر از این انتشارات
پس من مزاحمم