بنیانگذار استارتاپ ایران کنتو ، دانش آموخته MBA و فلسفه، عاشق تحلیل و نقد و فهم، مشاور استراتژی های کسب و کار
آغاز فروپاشی استبداد در شرکت های خصوصی ایرانی
آغاز فروپاشی استبداد در سازمان ها و شرکت های خصوصی در ایران
برخی از اندیشمندان سریال " پدرسالار" را آغاز پایان پدرسالاری در بسیاری از خانواده های سنتی ایرانی می دانند. استبداد،خودکامگی و خودرایی در لایه های گوناگون فرهنگ و جامعه ایرانی رسوخ چند هزارساله داشته است. در حکمرانی و تصدی گری دولت، در اصناف، قبایل و اقوام، خانواده ها، زندگی های زناشویی و روابط زن و مرد در عرصه عمومی.
بوروکراسی حاکم در سازمان های ایرانی نیز از این سنت قدیم حکمرانی و کارسپاری به شدت تبعیت کرده است به نحوی که برای بسیاری از کارکنان ساختارهای متصلب سازمانی نه در معنای وبری Weberian بلکه در چارچوب سنت خشونت ورز مدیریت ایرانی معنا و مفهوم پیدا می کند که وازدگی ها و دلزدگی های بسیاری را پدید آورده است. فضای به شدت سیاسی، سلسله مراتبی و ناکارآمد سازمان ها و شرکت های خرد و کلان ایرانی چه چیزی جز تضعیف اذهان جسور و خلاق، بی میلی کارکنان صادق و وفادار و خاک خوردن ایده ها و تحلیل های ناب پرسنل شرکت ها را در میانه ایمیل ها، گزارش ها و صندوق های انتقادات و پیشنهادات را در پی داشته است. تاکنون فضای سرشار از سالوس و ریا به کارکنان و مدیران ضعیف اما سیاسی و بادمجان دور قاب چین فرصت ترکتازی داده است. اخلاق گرایی و روحیه همکاری با آمد و شد مدیران نالایق اما وابسته روز به روز کم رنگ تر گردیده است. مهاجرت بسیاری از نخبه های ایرانی نه به دلیل فضای سیاست و اقتصاد کلان کشور بل به دلیل همین سدهای ستبر سلسله مراتبی در شرکت های خصوصی و لابی های قدرت و تمامیت خواه بوده و هست ؛ به نحوی که سازمان های ایرانی هر اندازه بله قربان گوتر می شوند بازدهی و بازگشت سرمایه کم تری را تجربه می نمایند. نقاب ضخیم کارکنان در همه سطوح فرصت هرگونه تغییر بنیادین را از مدیران تحول خواه می ستاند. سرمایه های خصوصی بسیاری از کارآفرینان دلسوز را بر باد می دهد. منحنی تجربه را در شرکت ها به صورت چشمگیری پایین نگه می دارد. خلاصه آن که فضای کسب و کار و مدیریت منابع انسانی در ایران به شدت کوتاه مدت، شلخته و ضد انگیزشی گشته است.
بر همین اساس کارکنان نیز به جای تمرکز بر انباشت دانش و تجربه سردرگم از شایعات سیاسی و توهمات همکاران خود یکی به نعل و یکی به میخ می زنند و با در جا زدن خویش تخم بی انگیزگی و بی رمقی را در سازمان خویش می پراکنند.
اما غمناک نباید بود، ورود فناوری های جدید و دیجیتال، پیوستن نسل دهه هفتادی به بازار کار ایران و گسترش استارتآپ ها در صنایع مختلف به ویژه آی تی و آی سی تی نویدبخش ورود سرمایه انسانی جدید، روحیه کاری به شدت همدل، فرهنگ سازمانی مدرن، در تقابل با سلسله مراتب و پیچیدگی بسیار، خلاق، جسور و به غایت مستقل است.
دیگر مدیران ارشد سازمان ها روش های فرماندهی و پادگانی را کارا نمی یابند. سربازان دست و پا بسته در صف و ستاد دیگر به کار نمی آیند. مهم ترین تصمیمات مدیریتی نه در فضای بسته و محدود مدیران بلکه با مشارکت مشتریان، شبکه های توزیع و سطوح متلون کارکنان سازمان شکوفا، مستدل و نهایی می گردد. این فضای شاداب و با نشاط، مسطح flat، انتقادی و خلاق نقاب های کارکنان و مدیران را فرو می ریزد و سرمایه های محدود ایرانی را با روحیه جستجوگری و نقادانه و جسور خود حفظ و ارتقا می دهد. این موج مهیب و همایون چند سالی است که فراز گشته و می رود تا همه سدهای پوشالی سازمانی را درنوردد. ایدون باد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
تاثیر شبکه های اجتماعی و ایجاد بک لینک در خدمات سئو و بهینه سازی وب سایت
مطلبی دیگر از این انتشارات
7 استارتآپ عجیب و غریب، بخش پایانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور یک برنامه ریفرال مارکتینگ را بسازیم؟