مطالب کارنکن را در وبلاگم بخوانید: aminaramesh.ir
از شغلم متنفرم چیکار کنم؟ ۴ نکته برای ناراضیان شغلی
از شغلم متنفرم. از کارم خسته شدم. شغلمو دوست ندارم. همۀ ما در برهههایی از مسیر شغلیمان ممکن است به شرایطی برسیم که این جملات را بگوییم. در این نوشته درباره عوامل نارضایتی شغلی و شیوههای برخورد با آن حرف خواهیم زد.
۱- به احساستان احترام بگذارید و نارضایتی شغلی را به رسمیت بشناسید
اگر این احساس منفی نسبت به شغل یا محل کارتان برای مدتهاست که با شماست، آن را جدی بگیرید. خودتان را بخاطر داشتن این حس سرزنش نکنید و سعی نکنید احساستان را کتمان کنید.
البته که منظورم احساسات زودگذر و لحظهای نیست. حتی در بهترین شغلی هم که برای خودمان تصور کنیم، لحظات و روزهایی وجود خواهد داشت که ما احساس نارضایتی کنیم.
اما اگر نارضایتی شغلی نه یک رویداد کماتفاق، بلکه حسی است که در اکثر روزها داریم، وقت آن رسیده که این احساس را جدی بگیریم و فکری برایش بکنیم.
۲- دلایل نارضایتی شغلی خودتان را پیدا کنید
صبر کنید. پیش از هرگونه تصمیم و اقدام باید ببینید دقیقا از چه چیزی ناراحت هستید. شاید در ظاهر خیلی ساده به نظر برسد. اما ممکن است با کمی تامل به عوامل عمیقتری برای نارضایتی شغلیتان برسید. هر مشکلی راه حل خودش را دارد و پیش از تجویز راهحل باید مشکل را به خوبی بشناسید.
در ادامه درباره تعدادی از عوامل مختلف نارضایتی شغلی به تفکیک حرف خواهیم زد. ببینید کدام مورد بهتر توصیفگر وضعیت شماست. در هر مورد سعی کردم سوالاتی هم مطرح کنم.
به این سوالات فکر کنید. هیچکس جز خود شما از درونتان آگاه نیست. و تنها با درونکاوی میتوانید عوامل نارضایتی شغلی را در خودتان کشف کنید. سوالاتی که در هر بخش آوردم، کمکی است برای تسهیل این درونکاوی.
از شغلم راضی نیستم؛ از محیط کاری بدم میاد
اگر چنین است، شاید بتوانید تنها با تغییر محیط کارتان، حالتان را بهتر کنید. (اگر امکانش باشد) شاید خواستید اتاقتان را کمی تغییر دهید. شاید هم جو موجود در محیط کاری را دوست ندارید. اگر مشکل دیگری نباشد، شاید این مورد را بتوانید در همین شغل فعلیتان هم رفع کنید.
از کارم راضی نیستم؛ از روابط با همکارانم گله دارم
شما چقدر در این روابط ناخوشایند سهم دارید؟ آیا سعی کردهاید اوضاع را بهتر کنید؟
آیا جمله از کارم راضی نیستم توصیف مناسبی برای وضعیت شماست؟ یا جمله از کیفیت ارتباطاتم در محل کارم ناراضیم؟
از شغلم متنفرم؛ تکراری و خسته کننده است
آیا تمام سعیتان را کردهاید تا در کارتان تنوع ایجاد کنید؟
آیا امکان یادگیری در محیط کارتان فراهم نیست؟ یادگیری روح آدم را تازه میکند.
از کارم خسته شدم؛ درآمدم به زحمتی که میکشم نمیارزد
آیا با میزان مهارتهای کنونیتان کاری با درآمد بیشتر هم برای شما وجود دارد؟ حواستان به میزان عرضه و تقاضای نیروی کار در بین همکاران شما هست؟ شاید واقعا میزان درآمد مهارتهای شما همینقدر است. در این صورت شاید بد نباشد به فکر افزایش مهارتهای خودتان باشید.
شغلمو دوست ندارم؛ به علایقم نزدیک نیست
حالا که از کارتان لذت نمیبرید، آیا میدانید از چه کارهایی لذت میبرید؟ آیا برای شناخت خودتان و علایقتان وقت گذاشتهاید؟
آیا میدانید شغل مناسب تلاقی سهگانه علاقه، مهارت و نیاز بازار است و تنها علاقه داشتن به یک شغل، ما را به شغل مناسب نمیرساند؟
۳- خانواده را در جریان بگذارید و علت نارضایتی شغلی را به آنها هم بگویید
آنها حق دارند که بدانند شما در چه وضعیتی هستید. اینگونه اگر تصمیم به تغییر شغل گرفتید، آنها هم همراه شما خواهند بود. مدیریت بخشهای دیگر زندگی در حین تغییر شغل بسیار مهم است. اصلا این مسئله را دست کم نگیرید. تعامل با افرادی که برای شما مهمند منجر به ایجاد جرات تغییر شغل در شما خواهد شد.
هشت نکته در مورد تعامل با اطرافیان در حین ایجاد تغییر در سبک زندگی
۴ – تغییر شغل برای همین روزهاست
اگر مواردی که گفتم را بررسی کردید و باز هم به این نتیجه رسیدید که باید تغییر شغل بدهید، خب دست به کار شوید و خودتان را برای تغییر شغل آماده کنید. تغییر شغل برای همین روزهاست. اصلا به خودتان سخت نگیرید.
در ادامه درباره دلایلی که ممکن است علیرغم تنفر از شغل، باز هم شما را سر کارتان نگه دارد حرف خواهیم زد:
از شغلم راضی نیستم اما بخاطر امنیت شغلی که دارم در آن میمانم
نمیخواهم حرفهای صرفا انگیزشی بزنم. اما یادتان نرود که تنها یک بار زندگی میکنید و شغل شما بخش بسیار بزرگی از زندگی شماست. آیا میخواهید بخاطر امنیت شغلی، یک عمر در کاری که از آن نفرت دارید بمانید؟
من از شغلم راضی نیستم اما بخاطر همکاران خوبی که دارم در آن میمانم
قطعا داشتن همکاران خوب نعمت بسیار بزرگی است. اما واقعا ارزش تحمل شغلی که از آن راضی نیستید را دارد؟ اگر از روابط با همکارانتان راضی هستید، میتوانید این روابط را در خارج از محیط کار فعلی هم ادامه دهید. هم دوستاننتان را داشته باشید و هم شغلی که دوست دارید.
از کارم بدم میاد اما سنم بالا رفته و تغییر شغل در سن بالا میسر نیست
در مورد داستان کارآفرینهای موفق در سنین بالا زیاد شنیدهایم. نمیخواهم بگویم همه تغییر شغلها در سنین بالا منجر به موفقیت میشود. اما اکتفا به این دلیل که «چون سنم بالاست، اصلا به تغییر شغل فکر هم نمیکنم.» ظلم به خودتان است. حداقل میسر بودنش را بررسی کنید.
از کارم خسته شدم اما یافتن شغل جدید میسر نیست
آیا تلاشتان را کردهاید؟ به فکر استفاده از سایر مهارتهایتان افتادهاید؟ شاید بد نباشد به زمینههای کاری متفاوتی فکر کنید. اگر مهارت دستنخوردهای دارید که از آن کسب درآمد نکردهاید، شاید الان وقتش رسیده که آن مهارت را بازاریابی کنید. بله. درست شنیدید. بازاریابی مهارت. علاوه بر کسب مهارت، باید برای بازاریابی آن هم وقت بگذارید.
شغلمو دوست ندارم اما کار دیگری بلد نیستم
هیچوقت برای یادگیری دیر نیست. قرار هم نیست همین الان استعفا بدهید و خودتان را بیکار کنید. میتوانید از وقتهای خالی روزتان برای افزایش مهارت و دانشتان استفاده کنید.
چی؟ وقتش را ندارید؟ باور نمیکنم. نگویید که در کل روزتان یک ساعت هم برای یادگیری وقت ندارید. اگر بخواهید، زمان برای یادگیری پیدا خواهید کرد. نخواهید که یک شبه صاحب مهارت شوید. آهسته و پیوسته.
من از شغلم متنفرم اما بخاطر فرزندانم در آن میمانم
فرزندان شما علاوه بر مایحتاج اولیه زندگی به والدینی شاد و سرحال هم نیاز دارند. حتما خودتان میدانید که این تنفر شما از شغلتان چقدر بر روی حال روحی شما اثر گذاشته است.
یادتان نرود که فرزندان شما حق دارند والدینی شاداب و راضی داشته باشند.
و اما برسیم به شیوه تغییر شغل. قبلا در مطلبی مستقل در این باره نوشتهام، امیدوارم با مطالعه آن ریسک تغییر شغل را برای خودتان حداقل کنید:
مطلبی که خواندید از مجموعه مقالاتی است که درباره شغل با عنوان «کارنکن» نوشتهام، برای آشنایی با «کارنکن» و خواندن باقی مطالب روی لینک زیر کلیک کنید:
مطلب از شغلم متنفرم چکار کنم اولین بار در وبلاگ امین آرامش منتشر شده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تقویت نهال نوآوری
مطلبی دیگر از این انتشارات
قانون پیتر – یا چرا اکثر مدیران سازمانهای بزرگ احمق و بیسوادند
مطلبی دیگر از این انتشارات
آینده دانشگاه ها، رشد یا افول؟