تجربه شرکت در اولین همایش بازاریابی محتوا CMconf97

بعضی وقت ها از بعضی تصمیم ها مطمئن نیستی. در این موارد دو دو تا چهار تا می کنی که اگه انجامش بدم چی بدست میارم و چی از دست می دم و اگه انجامش ندم چی.

شرکت تو اولین همایش بازاریابی محتوا ایران هم از اون تصمیم گیری ها بود. اگه شرکت کنم و کنفرانس خوبی باشه چند تا ایده خوب و کانکشن های جدید بدست میارم و شاید مسیر کاری من عوض بشه! در بدترین حالت چند ساعت عمرم حروم شده و به شوخی و خنده با دوستان تلف شده به علاوه هزینه ثبت نام! اما اگه شرکت نکنم چی؟ نکنه کنفرانس خوبی باشه؟ نکنه چند تا فرصت شغلی خوب توش مطرح بشه؟ نکنه شام سلف سرویس باشه؟! . . .



بعد این که تصمیم گرفتی تو همایش شرکت کنی و چند نفری رو هم گول زدی که تنها نباشی، منتظر شروع همایش میمونی.

طبق معمول به همایش دیر می رسی. اصلا هر جوری تنظیم کنی بازم تهش یه ربع دیر می رسی.

سخنران اول محمد طلوعی: یک نویسنده

حس خوبی به سخنران داری. اما جابجا شدن هاش وقتی صدای سالن خوب نیست و نصف دیدتو ستون ها گرفتن، اذیتت می کنه. نصف سخنرانی با ذکر این نکته که من آمادگی ندارم و به کسی بر نخوره میگذره. به نظر من آقای طلوعی بیشتر به دنیای نویسنده های چاپی تعلق دارن تا محتواسازهای دیجیتالی. یه نکته گفته میشه. روی برند شخصی خودتون کار کنید نه شرکت. مشخص باشه این متن رو شما نوشتین. رزومه شخصی خودتون رو قوی کنید (حرف هایی با این مضمون). این حرف منو یاد یه دوستی میندازه که سال ها فروشنده برتر یه شرکت بود و با شرایط تعدیل نیرو کنار گذاشته شد. فقط یاد گرفته بود فروش اون شرکت خاص رو بالا ببره و حالا تو اواسط میانسالی باید دنبال کار با حقوق وزارت کار باشه. همین یه نکته منو از اومدن به کنفرانس راضی می کنه اما قانع نه!

نکته جذاب کنفرانس وقتی بود که مجری توییت های با هشتگ CMconf97 رو میخوند. برای منم جذاب شد و بعد حدود یه سال شروع به توییت زدن کردم. توییت زدن و دیدن اثربخشیش مثل اینه که تجربه زندگی تو محیطی مثل بیگ بنگ تئوری رو داشته باشی!

سخنران دوم رسول فاتحی: یک نرد جذاب

ظاهر نرد و گیک طور سخنران جذبت می کنه. اما آماده نبودن برای ارائه بازم تو ذوق میزنه. ارائه آقای فاتحی خلاصه و مختصر و مفید کتاب گاو بنفش سث گادوین بود که قبلا خونده بودم. برای کسایی که با موضوع تمرکز بر روی اقلیت و یک بازار هدف خاص و استراتژی اقیانوس آبی آشنا نبودن میتونست الهام بخش باشه اما ما ته این جاده مغازه داشتیم! در کل موضوع و ارائه مثال عملی اسنپ کیو خوب بود و باعث شد من یکی حداقل اسنپ کیو رو نصب کنم.

سخنران سوم میلاد اسلامی زاده: فراتر از فاجعه

نقش ستون!
نقش ستون!

وقتی سالن مشکل صدا داره از پای میکروفن تکون خوردن صد در صد اشتباهه. وقتی تن صدا تغییر نمی کنه. وقتی اسلاید رو با مقاله اشتباه گرفتی و هیچکسی نمی تونه درست متن چهار پنج خطی اسلاید رو بخونه اشتباهه. وقتی شروع جذابی نداری و آرامش سالن در عدم همراهی با سخنران یعنی ارائه ات بده و نتیجش میشه توییت بازی مستمع یا بهتر از اون خواب! اگه تا قبل از این ارائه میخواستم با نویسش همکاری کنم و پروژه ای باهشون کار کنم با این ارائه یکی از مدیراشون صد در صد منصرف شدم. نه سلیقه و نیاز مخاطب رو می شناسه نه حتی سلیقه گرافیکی و بصری. تنها نکته مثبت این ارائه اجماع نظر دوستان توییتری تو بد بودن ارائه و آشنایی با سطح کاری نویسش بود و لا غیر! نویسش با همین ارائه کلی به برندش ضربه وارد کرد.

سخنران چهارم: علی آجودانیان: آمار ارائه شده جذاب

شروع خوب. تکون نخوردن از پای میکروفن. لهجه زیبای اصفهانی و ارائه آمار واقعی از سایت ویرگول. هدف شرکت اکثر افراد تو این همایش دسترسی به آمار و اطلاعاتی بود که تو اینترنت پیدا نمیشه. رموز و اطلاعات خصوصی شرکت های موفق ایرانی. ویرگول با سخاوت بخشی از این اطلاعات خصوصی خودش رو در اختیار گذاشت و این دوست داشتنی بود. انقدری ارائه خوب بود که من الان تو ویرگولم و دارم پست میزارم! و برای جمع بندی:

تو دنیا نویسش ها تو ویرگول باش!

استراحت و پذیرایی

حدود 40 دقیقه تایم پذیرایی و استراحت بود. 5 دقیقش تو صف آب جوش گذشت. این نکته رو یادت باشه که قبل از این که تو صف بایستی چک کن ته سالن میز خالی پر و پیمون بدون صف هست یا نه!

ارتباط جدیدی بین شرکت کننده ها خیلی سخت شکل می گرفت چون اکثرا همه با کسایی که از قبل می شناختن داشتن صحبت می کردن. شاید اگه اسم و محل کار افراد شرکت کننده روی آی دی کارت هر فرد میومد ارتباطات خیلی خوبی بین افراد شکل میگرفت و بازده کنفرانس چندین برابر می شد.

پخش فیلم

تو چند بازه فیلم های تبلیغاتی اسپانسرها پخش شد که تایم پر کن بود همین! فقط یک نکته:

بعد اتمام فیلم تبلیغاتی، دست نمی زنن!!!

پنل گفتگو: اتحاد در تخریب نی نی سایت

بعد پخش فیلم هم پنل گفتگو بود یه سری کلیات گفته شد که کاربردی نبود. شاهکارش هم پرسیدن سوال محتوا چیه در اواسط کنفرانس بود!!! کلا به جز تکرار ان باره پلتفرم و PR ، اصرار و انکار این که سایت چطور پلتفرم هست یا نه، اعلام ترند بودن موضوع مادر شوهر و خواهر شوهر در نی نی سایت، گیر دادن های سخنران و دو سه نفر به زرد بودن نی نی سایت و ... به نتیجه گیری خاصی نرسید و حداقل بازده خاصی برای من یکی که نداشت و باز داشتم تایمم را با توییتر پر می کردم.

انتظار من با توجه به اسم ها و مسئولیت های پنلیست (فرانش، چطور، نی نی سایت، هفته نامه شنبه، اخبار رسمی، پیامرسان بله و ...) ها نه تنها برآورده نشده بلکه پنل مایوس کننده هم بود.

استراحت کوتاه

دوباره تایم استراحت و البته با تجربه شدن و رفتن به میزهای انتهایی سالن! D:

فقط نکته ای که بی تجربه بودن برگزارکنندگان همایش رو اثبات کرد. پیش بینی سه تا دستشویی بود برای 250 نفری که قراره 7 ساعت یه جا باشن. تازه این سه تا سرویس بهداشتی به صورت مختلط استفاده می شد و در یکیش هم بسته نمی شد!!! نتیجش ایجاد صف و منصرف شدن یه سری افراد!

سخنران چهارم آرمان صفایی: یک ارائه کلاسی بد


حجم بالای اطلاعات هدف گذاری داده شده و تایم کم. عدم توانایی در همراه کردن سالن و شرکت کنندگان نتیجش میشه مثله یه کنفرانس درسی که تو دانشگاه ارائه شده باشه و جز ضعیف ترین ارائه های کلاسی باشه! اگه انقدر تیتر گفته نمی شد و چند تا مبحث درست توضیح داده میشد بهتر نبود؟ ارائه با روخونی تیتر اسلاید یا کاتالوگ فرق داره! یه امتیاز منفی برای یکتانت. آشنایی با خدمات یکتانت از طریق بروشور ایجاد شده بود اما داشت این ارائه مثل ارائه نویسش باعث تصمیم به عدم همکاری می شد که خدا را شکر ادامه پیدا نکرد و یکتانت بوکمارک باقی موند!

سخنران پنجم یوسف فراهانی: منجی کنفرانس!

شاید تا اینجا کنفرانس خیلی ها ناامید شده بودن از وقت و پولی که صرف این همایش کرده بودن و منتظر شام بودن! اما یوسف فراهانی ورق رو برگردوند! موضوع ارائه اش درباره بازار کار محتوا بود . دلیل اصلی حضور منم تو این همایش فهمیدن همین موضوع بود. حسن مطلع این سوال بود: کارشناس تولید محتوای خوب سراغ داری و جواب که اگه سراغ داشتم به تو نمی گفتم! (مضمون) مشکلی که خیلی از مدیرهای سایت باهش درگیرن. نویسنده پیدا میشه اما تولید محتوا متفاوته و فاکتورهای دیگه ای هم به جز توانایی نوشتن داره.

یادآوری این که ما معتاد نوشتنیم و باید نوشته های شخصی هم داشته باشیم نه فقط نوشته های کاری. رزوممون باید سرشار از خلاقیت تو محتوا باشه نه مثله یه مهندس برق!

و این نکته که همه کاره و هیچ کاره نباشیم و از گزینه های روی میز تو یه فیلد خودمون رو قوی کنیم.

ارائه حرفه ای و مطالب کاربردی، انتظاری که ما از همه داشتیم که متاسفانه فقط دو نفر قابل قبول بودن و آقای فراهانی فراتر از انتظار.

سخنران ششم احسان طریقت: ماست بخورید!

ارائه آقای طریقت جز خوب های کنفرانس بود. اما حقیقت فقط شوخی ماست بخورید و آمار ورودی گوگلشون برای من جذاب بود و بقیش سرم تو گوشی بود و حواسم به این که شام چیه؟!

سخنران هفتم امیرحسین موسوی: ماموریت غیر ممکن دیجی کالا

نمیدونم دلیلش چی بود اما سخنران آخر دیر اومد و مجری مجبور شد به قول خودش تفت بده تا مدعو برسه!

سر عقب موندن از زمانبندی اسلایدها تند تند رد میشد. فقط چند تا نکته مهم داشت:

  • ورودی روزانه دیجی کالا: 3.5 میلیون
  • تعداد فروشنده ها: 15 هزار
  • تعداد محصولات دیجیکالا: یک میلیون

بعد داستان بی اعتمادی به دیجی کالا سر قضیه بالارفتن قیمت ها و کنسل شدن زیاد سفارشات و زمزمه های نارضایتی از دیجی کالا، مدیران دو تا انتخاب داشتن:

1- توجه نکردن به انتقادات چون پاسخ دادن به این نظرات توسط دیجی باعث بیشتر بولد شدن انتقادات و داغ شدن موضوع میشد.

2- پاسخگویی به همه نظرات مخالف

دیجی کالا روش دوم رو انتخاب کرده و یه تیم 11 نفره تو چند ماه همه مشکلات و نارضایتی ها رو بررسی می کنه و جواب میده تا برند دیجیکالا همچنان محبوب بمونه!

و نکته بعدی این که:

اگه خودت داستان شرکتت رو نگی، بقیه میگن که احتمالا داستانی که بقیه میگن چندان خوشایند هم نیست.

شام

توزیع شام نظم خوبی داشت. غذا هم شنیسل مرغ بود. به قول بچه ها اگه سیر هم نمی شدی میتونستی از بربری بغل دانشگاه خاتم، نون بگیری!

جمع بندی

در کل وجود همچین همایش هایی اتفاق مثبتیه. ناهماهنگی ها تو امکانات سالن، سرویس بهداشتی و زمانبندی و ... قابل اغماضه برای اولین همایش اما محتوای ضعیف (نوع ارائه، نشناختن مخاطب و ...) تو کنفرانس بازاریابی محتوا قابل قبول نیست و نخواهد بود!

اگه این همایش ادامه دار باشه نمیشه با قطعیت گفت که تو بعدیش هم شرکت می کنم یا نه؟ باید ببینم فایل های ارائه روی پنل ایوند یا از طریق ایمیل به دست ما میرسه یا نه!