فاقدِ هرگونه ارزشِ افزوده!
فحش را کی داده کی گرفته!!!
نویسنده:سهیلابانو
پس از گشت و گذاری چندان طولانی و به شدت آموزنده در فضاهای مجازی، انگشت تحیر را به نشانه تعجب بر دهان گرفته و به دیوار روبرو خیره گشتم!!! چه پیشرفت و ترقی عجیبی کردهایم؟ اصلا رتبه جهانیمان در این ترقی چند هست؟ آیا در گینس ثبت هم شدهایم؟ نکند خدای ناکرده حقمان را بخورند؟باز خداروشکر در این زمینه تحریم نشدهایم و همچنان تولیدات داریم!!! خلاصه هفت قرآن به میان، از گزند چشم بد به دور باشیم!!!
دارید با خود فکر میکنید که نویسنده دقیقا کدام ترقی را نشانهگیری کرده است؟!! خب لختی را بیندیشید شاید توانستید حدس بزنید.... بله، در جیب هم جا میشود اصلا یک عده از جیب هایشان انواع و اقسام این علم مترقی را بیرون میآورند....
کماکان در حال اندیشیدن هستید؟؟ از عنوان نوشته اینجانب معلوم بود که دربارهی کدام پیشرفت سخن بر زبان میرانم! اگر تازه متوجه مطلب شدید پس لازم است اندکی روی دقت و تمرکز بر محیط اطراف از جمله عناوین نوشتهها بیشتر دقت نمایید و سرسری عبور نکنید.(این هم از تذکره، که نگویید متن پند و نصیحت نداشت)
درست است، ترقیای به نام فحش!!!
اصلا فحش یعنی چه؟ (طبق معمول عینک را بر چشمان شهلایش زده، آستین ها را بالا داده و همانند تمامی محققان نامی جهان، صفحه جستجوی جناب گوگل را باز میکند!)
باز هم به دیوار روبرو خیره میشود! یعنی ما بدی را از حد گذراندهایم؟؟؟؟یعنی ما بسیار بدی کردهایم؟؟؟احساس میکنم دیگر خیره شدن به دیوار زبان بسته کافیست. اندکی راجع به پیشرفتمان به قول اجنبیها دیسکاس نماییم... داشتم میگفتم بعد از آنکه صفحات مجازی را تورق نمودم دیدم که تقریبا قشر زیادی در این تولید ملی سهیم هستند و بیربط و با ربط از جیبشان فحش بیرون میکشند آن هم چه فحش هایی، سرشار از خلاقیت و ابتکار! و فی الواقع به قول جناب معین، بدی را از حد میگذرانند. من باب مثال فردی نوشته بود:
امروز سالگرد ازدواجم با عشقم بود دوست داشتم شما نیز در شادی ام سهیم باشید :)
اما تولیدات ملی :
بوق......
بوووقققق.....
بوقق بوووققق.....
بوووققققققققققققق....
بوووووققققق بوووقققققققققق.......
(به دلایل مسایل اخلاقی و اینکه خانواده در جمع نشسته است قابل پخش نمی باشد.)
واقعا این همه خلاقیت و نوآوری در تبریک سالگرد ازدواج جای تقدیر و تشکر ندارد؟ جای ثبت ملی و چه بسا جهانی ندارد؟
این همه بدی را از حد گذراندن و بسیار بدی کردن آیا نیاز به یک دقیقه سکوت ندارد؟؟
این سوال را از فردی دیگر که فالوور( دنباله رو. من همیشه هوای دوستان فرهنگستانی را خواهم داشت)، به تعداد موهای سر اینجانب داشت پرسیدم و گفتم: فالوورهای گرامی شما در ذیل هر پستی تمامی خانواده و چه بسا عمه گرامی شما را مورد تفقد و دلجویی قرار می دهند، این همه بدی را از حد میگذرانند ناراحت نمیشوی؟ در پاسخ گفت بدی را از حد میگذرانند دیگر چیست؟ گفتم هان اوکی، منظور همان فحش میدهند بود!!! گفت آهاااننن، نه !!! فحش را کی داده کی گرفته!!!!
متاسفانه در آن لحظه دیواری روبرویم نبود تا به آن خیره شوم. آنجا بود که دانستم بدتر از بدی را از حد گذراندن و بسیار بدنمودن، بیتفاوتی و عادت کردن نسبت به بدی را از حد گذراندن و بسیار بدی کردن است. چقدر تلخ که برایمان همانند طلوع هرروز خورشید، همانند ترافیک هرروز تهران، همانند گرانیهای وقت و بی وقت، همانند صفهای طولانی و همانند دروغهای گاه و بیگاه، فحش دادن و فحش شنیدن نیز امری عادی شده است....
یاد شعری از ایرج میرزا افتادم که میفرمود:
ای کاش در دیزی ما باز نمی ماند...یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود
کاش فحش را کسی نمیداد تا کسی باشد که بگیرد. بدی را از حد نگذرانیم حداقل به احترام استاد معین :)
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه شرکت در کمپ!
مطلبی دیگر از این انتشارات
صفحه فرود یا لندینگ پیج چیست و چه اهمیتی در تبلیغات اینترنتی دارد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
اولین مشتری هایمان را چطور پیدا کنیم؟