همون مینوت هستم. اینجا توییتامو بلندتر مینویسم.
چرا نباید حقالتحریر کار کنیم؟
اولین باری که کارم رو شروع کردم در قالب حق التحریر بود. اون روزها حتی نمیدونستم حقالتحریر چیه و کلمهای چند باید بگیرم. گفتن بیا حق التحریر بنویس منم که عشق نوشتن داشتم گفتم باشه. بین خودمون بمونه حتی اگه پول هم نمیدادن صدام در نمیاومد اما خودشون یه مبلغی دادن که دلم خوش شد.
اوایل که خجالت میکشیدم بپرسم اصن چقدر میخواهید پول بدید. مورد پیش اومده بود که غروب سهشنبه زنگ زدن گفتن یه مصاحبه ۱۷ هزار کلمهای هست پیاده و تنظیم کن تا صبح شنبه تحویل بده. ۱۷ هزار کلمه شوخی نیستها! یه مجله کامله و من با ۴ ساعت خواب در شبانه روز تونستم ۸ صبح شنبه تحویلش بدم. فکر میکنید چقدر گیرم اومد؟ ۳۵۰ هزار تومن!
بله. این واقعیت حقالتحریره. خرکاری برای هیچ!
اصولا قراردادهای حقالتحریر شفاهیه و همه چیز مرامی جلو میره. یعنی کارفرما آدم باحالی باشه بلافاصله بعد از تحویل مطلب پولت رو میده. نباشه دو هفته بعد پولت رو میده، دو ماه بعد و گاهی کلا پولت رو نمیده!
قشنگ به تعداد موهای سرم مجله و روزنامه وجود داره که واسشون مطلب نوشتم و پولم رو ندادن و منم دیگه انقد جواب نگرفتم که حوصله پیگیری نداشتم. اینجور وقتا به خودم میگم عیب نداره تمرین نوشتن بود.
ولی خیلی زورم میاد. کارفرما، نویسنده رو برده میبینه.
مطلب رو باید به موقع تحویل بدی (سر ساعت و اکثرا هم کار دقیقه نودیه. یعنی شب زنگ میزنن و تا فردا صبح یا ظهر مطلب رو میخوان) جملهها باید مرتب و منظم باشه و کوچکترین عیبی نداشته باشه اما پول؟ زشته بابا. نباید چیزی بگی وگرنه کارفرما ناراحت میشه!
از اول ۹۶ تصمیم گرفتم واسه کارم احترام قائل شم و نرخ حقالتحریرم رو از اول شفاف بگم و اگه رقم مناسبی نبود زیر بارش نرم.
به همه هم گفتم بسته به اینکه گزارش، مقاله یا مصاحبه باشه، کلمهای ۱۰۰ تا ۲۰۰ تومن میگیرم. بعضیا قبول کردن و الان داریم کار میکنیم و همه چیز اوکیه. اما بعضیا رقمهایی میگن که واقعا گریهت میگیره.
مثلا همین یکشنبهای که گذشت. حوالی غروب از یه جا زنگ زدن که کار شما رو دیدیم و خوشمون اومده. در ادامه مکالمه ما رو بخونید:
+سلام خانم... ما نمونه کار شما رو دیدیم خیلی خوب بود. میخواستم سفارش کار بدم.
- حتما در خدمتم. توضیح میدید چی میخواهید؟
+درباره گردشگری و سفر ۵ تا مطلب ۸۰۰ کلمهای کاملا تولیدی میخواهیم. ویراستاری شده با کلمات سئو شده و تر و تمیز، فقط کار فورسه. تا سهشنبه اول صبح میخواهیم. (یعنی برای نوشتن ۴ هزار کلمه تولیدی ویراستاری شده، ۳۶ ساعت وقت داشتم که اگه ۱۰ ساعت کار و حداقل ۸ ساعت برای خواب دو شب و استراحت و رفت و آمد سرکار رو کم میکردم، میموند ۱۸ ساعت)
- خیلی زمان کمیه اما باشه سعی خودم رو میکنم. فقط ما درباره رقم حقالتحریر صحبت نکردیم. شما چه رقمی مد نظرتونه؟
+ (سکوت) پولش؟ (با اکراه) توی سایت هست میتونید ببینید.
رفتم توی سایت دیدم نوشته واسه ۵ تا مطلب ۸۰۰ کلمهای تولیدی در ۱۸ ساعت، نوشتن ۸۱ هزار تومن! یعنی کلمهای حدود ۲۰ تومن (رقمی که حتی سال ۹۳ هم باهاش کار نمیکردم)!
دوباره زنگ زدم:
-سلام خانم من ... هستم. الان توی سایتتون هستم. نوشتید ۸۱ تومن برای ۴ هزار کلمه یا چشمام اشتباه میبینه؟
+ (با تعجب) نه درسته. همینه رقم ما
-آهان. پس شرمنده کار نمیکنم. من الان دارم با رقم کلمهای ۱۰۰ به بالا کار میکنم تازه اونا کارشون فورس نیست. اصلا نمیتونم با این رقم بنویسم
+ (با ناراحتی) خداحافظ
خیلی ناراحت و متاسفم که کار ما انقدر بیارزشه که واسه حقالتحریر مطلب تولیدی کلمهای ۲۰ تا تک تومن در نظر میگیرن. یکی از دلایلی که از نوشتن و رسانه بیزار شدم همین نگاه از بالا به پایینه.
باور کنید ما برده نیستیم.
منی که تا ۱۰ بار بعد از نوشتن متن و ارسالش باز هم مطابق سلیقه شما کارفرمای عزیز متن رو ویراستاری میکنم تا اون لحنی که دلت میخواد و نمیدونی چیه ازش دربیاد گدا نیستم که با منت میخوای ۸۱ تومن برای کار فورس بندازی جلوم. اونم اگر وجدانت بیدار شه و پرداخت کنی!
واقعا اگر کسی نیاز به کمکم داشته باشه حاضرم رایگان بنویسم اما با کلمهای ۲۰ تومن هرگز!
دارم میرم پشت دستم رو داغ کنم دیگه با هرکسی کار نکنم. حق التحریر واقعا ارزش نداره
مطلبی دیگر از این انتشارات
چه زمانی کسب و کار خودمان را راه بیاندازیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
10 رمان برتر دنیا به همراه خلاصه رمان ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
خسته از اکوسیستم مریض استارت اپی ایران