این روزها در تلاشم زباله کمتری تولید کنم...
بیزباله در نویسش
بعضی آدمها هستند که وقتی وارد یک محیط جدید میشوند، سعی میکنند تا حد امکان محیط را مطابق میل خود تغییر دهند. مثل من که از اولین روز ورودم به نویسش سعی کردم آنجا را به سبک زندگی خودم نزدیکتر کنم.
من مدتی است که سعی میکنم زباله کمتری تولید کنم. در جلسه مصاحبه نویسش، وقتی برایم یک بطری آب معدنی آوردند خواهش کردم که برایم یک لیوان آب بیاورند. در مدت کوتاهی که در نویسش هستم سعی کردم زبالهها را تفکیک کنم، زبالههای تر را رطوبت گیری کنم و از تولید پسماند تا حد امکان پیشگیری کنم.
هنوز تا آرمانشهر خودم فاصله زیادی دارم. با این وجود همکاری دوستان تیم نویسش ستودنی است. در همین چند روز میبینم که بچهها هم به زبالهها حساستر شدهاند و برای مدیریت زبالهها به من کمک میکنند. شاید عبارت مدیریت زباله به نظرتان ترکیب عجیبی بیاید، ولی کافی است تا کمی با زبالهها سر و کله بزنید تا متوجه شوید که سر و سامان دادن به زبالهها واقعا نیاز به مدیریت دارد. بگذارید کمی با جزییات بیشتر برایتان توضیح دهم.
اولین کاری که انجام دادم تفکیک زبالههای تر و خشک بود. میلاد زحمت تهیه یک سطل برای زباله تر را کشید. قبل از این یک سطل بزرگ برای تمام زبالهها در نویسش وجود داشت. این سطل را برای زبالههای خشک گذاشتیم. قرار دادن یک سطل کوچک برای زبالههای تر مزیتهای مختلفی دارد. خصوصا برای فضاهای کوچکی که تعداد نفرات کم است. این کار باعث میشود تا سطل سریعتر خالی شود و به خاطر تجمع زبالههای چند روز، بوی بدی در فضا نپیچد. علاوه بر این میتوان از پلاستیکهایی که در خریدهای روزمره دریافت میکنیم به عنوان کیسه زباله استفاده کرد و دیگر نیازی به تهیه کیسه زباله نیست.
کار دیگری که انجام میدهم، رطوبت گیری از زبالههای تر است. خوشبختانه در دفتر نویسش فضای کافی برای این کار داریم. پسماند تر زیادی هم تولید نمیکنیم، برای همین خشک کردن زبالههای تر چندان کار دشواری نیست.
زبالههای تری که در دفتر نویسش تولید میشوند بیشتر شامل تفاله چای و قهوه، پوست میوه و گاهی هم بقایای غذا است. یکی از ظرفهای آلومینیومی حاصل از سفارش غذا را شستهام. زبالههای تر را داخل آن میگذارم و پشت پنجره قرار میدهم تا خشک شود.اگر مهمانی نداشته باشیم، این ظرف را روی شوفاژ قرار میدهم تا سریعتر رطوبت گیری شود.
رطوبت گیری از زبالهها مانع از تولید شیرابه میشود. علاوه بر این بوی بد زباله هم حذف میشود. فایده دیگر خشک کردن زباله کاهش حجم زباله است که نیاز به کیسه زباله را کاهش میدهد. اگر مدتی زبالهها را خشک کنید متوجه میشوید که اصلا نیازی به کیسه زباله نخواهید داشت. البته این کار نیازمند حدی از بلوغ پسماند صفری است که هنوز در نویسش به آن دست نیافتهایم. امیدوارم رسیدن به این مرحله در نویسش زیاد طول نکشد.
کارهای دیگری هست که امیدوارم در آینده بتوانم در زمینه مدیریت زباله در نویسش انجام دهم. اینجا به آنها اشاره میکنم به امید این که چند ماه بعد بیایم و خبر از انجام آنها بدهم.
حذف کیسه برای زبالههای تر
اگر خشک کردن زباله خوب پیش برود و پسماندهای غذایی را حذف کنیم به راحتی میتوانیم زبالههای تر را در سطل بدون کیسه بریزیم.
جایگزین کردن دمنوشهای کیسهای با دمنوشهای باز
هر دمنوش کیسهای یک نخ، مقوا، منگنه و کیسه را به زبالهها اضافه میکند. بعضی برندها هم یک لایه پوشش غیر قابل بازیافت دور هر دمنوش میپیچند. با جایگزین کردن دمنوشهای باز به راحتی میتوان از تولید این زبالهها پیشگیری کرد.
تفکیک انواع مختلف زبالههای قابل بازیافت
زباله های قابل بازیافت شامل کاغذ، مقوا، آلومینیوم، درب بطری، شیشه و…هستند.
تفکیک زبالههای خشک بر اساس نوع آنها باعث میشود بازیافت بهتر انجام شود. برخی از مواد با کیفیت بالا بازیافت میشوند مانند؛ آلومینیوم و شیشه.
شستن ظروف یکبار مصرف آلومینیومی و شیشهای پیش از قرار دادن آنها در سطل برای بازیافت ایدهال است.
کاغذ و مقوا هر کدام جداگانه قابل بازیافت هستند و بهتر است جداگانه نگهداری شوند.
درهای بطری هم جداگانه قابل بازیافت هستند و خیریههایی مانند هستمت درهای بطری را تحویل میگیرند و با پول حاصل از فروش آن برای نیازمندان ویلچر تهیه میکنند.
قبل از شروع تفکیک زباله لازم است زبالههای تولیدی را شناسایی کنم و ببینم کدام آنها قابل حذف هستند.
از زمانی که حرکت در مسیر پسماند صفر را شروع کردهام، مرحله به مرحله سعی کردهام تولید زباله را در زندگیام کاهش دهم، تدریجی بودن این کار باعث شد تا این مسیر برایم دشوار نباشد. همکاری دوستان نویسش برای کنار آمدن با خرده فرمایشات زبالهای من، شایسته تقدیر است. توجه آنها به خواستههای مختلف من برای سامان دادن به زبالهها دلگرمی بزرگی برای من است که باعث میشود هر روز قدم دیگری در این راه بردارم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تماشای آدمها و کشف روایتها
مطلبی دیگر از این انتشارات
صبر؛ نیرو محرکه ی تلاش های من در کارهایم شد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
گزارههایی در باب خیال، رویا، آرزو یا هرچیز دیگری که صدایشان میکنیم