طراح تجربه کاربری/ توسعهدهنده نرمافزار/ طراح گرافیک
داستان جانبخشی دوباره به لوگوی نویسش
دیباچه
نویسش یک پلتفرم برای محتوا است. قراره کار تولید و سفارش محتوا را آسانتر و لذتبخشتر بکند.
داستان من با نویسش از جایی شروع شد که دوستان در این استارتاپ با بنده تماس گرفتند و قرار شد تا درباره بازطراحی هویت بصری و بهبود تجربه کاربری در نویسش با هم کاری را سامان دهیم.
هویت بصری نویسش مدتها قبل طراحی شده بود و وقت آن بود که با توجه به رشد استارتاپ و همینطور افزایش حوزههای فعالیت، انقلابی در آن شکل بگیرد.
در این نوشتار من داستان خودم را در به نتیجه رساندن دیزاین لوگو و لوگوتایپ نویسش تعریف میکنم.
گام اول: داده بهترین دوست شماست.
و اما بعد، یک دیزاینر همیشه باید با اطلاعات و داده ها رفیق باشد تا در نهایت دیزاینی که انجام میدهد به بهترین شکل بتواند با کاربران نهایی ارتباط بگیرد.
رفتم ببینم کاربران نویسش چه تیپ شخصیتیای دارند. خوشبختانه دوستان در خود نویسش تا حد زیادی اطلاعات کاربران و اهداف و حوزههای فعالیت مجموعه را مستند کرده بودند و این بزرگترین کمک در فرآیند جمعاوری اطلاعات است. خیلی جاها با اطلاعات ساختار یافته طرف نیستید و باید تلاش کنید تا پرسونا و افق دید را به شکل خوبی ترسیم و مستند کنید. در نویسش، این مرحله خیلی خوب پیش رفت.
لازم است ببینیم کسانی که با آنها کار میکنیم به چه نوع ترندی در دیزاین علاقهدارند. خود کارفرما هم بخشی از مخاطب هدف ماست. قرار است که با این لوگو تا سالها کار کنند و اگر تیمی که لوگو را را برای آنها دیزاین میکنیم با این لوگو نتوانند ارتباط بگیرند به نظر میرسد در نهایت کل فرآیند که برای آن دیزاین شکل گرفته است به مشکل میخورد.
گام دوم: روی کاغذ ایده ها را زنده کنید.
بعد از اینکه اطلاعات به اندازهای که لازم بود جمع شد، شروع کردم و روی کاغذ همه کلمه های مرتبط با موضوع را نوشتم. در مجموع سعی کردم ایده ها را از دل این کلمات بیرون بکشم. سه ایده اولیه که به نظر بهتر بودند را روی کاغذ بسط دادم. این سه ایده، سه اسکچ اولیه را ساختند:
نخستین ایده برای اسکچ، ترکیب حرف "ن" که اول نام نویسش است با علائم سجاوندی بود. در این ایده به محتوا، رشد و اسکیل کردن و همینطور حروف الفبا به عنوان بنمایه ساخت محتوا اشاره شده است.
در ایده دوم از ترکیب مداد به عنوان نمادی از محتوای نوشتاری و دکمه play معرف محتوای چندرسانهای، استفاده کردم. ترکیب اینها اسکچهای زیر است:
در ایده سوم و آخر هم روی علايم سجاوندی و ترکیبات آنها کار کردم. نقطه و ویرگول از اصلیترین عناصری بود که در این ایده نهایی رویشان کار کردم و اسکچ سوم را آماده کردم:
بعد از اینکه اسکچها به سامانی رسید برای برآورد اولیه آنها را برای تیم نویسش گسیل کردم. بعد از بازخوردها و جمع آوری نظرات مختلف، قرار شد اسکچها را کمی بسط بدهیم و روی ایده اول و سوم کار کنیم. همینطور ایده دوم که ترکیب مداد و دکمه play بود را از کار خارج کردیم.
در نهایت روی اسکچهایی که زده شد گفتگو زیادی انجام دادیم و به یکی از اسکچها که حرف N ابتدای کلمه نویسش بود و ترکیب آن با ویرگول برای کار نهایی انتخاب شد.
گام سوم: نهایی کردن قصه
بعد از اینکه شما روی اسکچ نهایی همفکر میشوید وقت آن میرسد که ببینید در اجرای نرمافزاری چهطور میشود ایده را بسط داد. ما کمی ایدهمان را بالا و پایین کردیم و به برخی از تصاویری که در ادامه میبینید رسیدیم. این ها البته بخشی از چیزهایی است که رویشان کار کردیم و کل ماجرا دامنه وسیعتری از اجراهای مختلف را شامل میشود.
در اجرای نهایی لوگو با نرمافزار مهم است که بتوانید روی یک سری قواعد دیزاین تمرکز کنید تا نتیجه نهایی قابل استفاده، تکثیر پذیر و مقیاس پذیر باشد.
بعد از اینکه لوگو را با تیم نویسش نهایی کردم به سراغ طراحی لوگوتایپ رفتم. در اینجا هم سعی شد لوگوتایپ در سادگی، از لوگو پیروی کند و چندین تایپ مختلف آماده شد.
ماجرا را خلاصه میکنم. بعد از برخی از بهبودهای جزيی و چندین مرحله رفت و برگشت، در نهایت به نشانه و نشانه نوشتار زیر رسیدیم:
آنچه خواندید تنها بخشی از فرآیند طی شده برای رسیدن به دیزاین لوگو و لوگوتایپ نویسش بود.البته کار روی هویت بصری نویسش و همینطور بهبود تجربه کاربری همچنان ادامه دارد. و در آینده احتمالا مطلبی هم در مورد فرآیند طی شده در آن بخشها خواهم نوشت.
مطلبی دیگر از این انتشارات
این بهار مهمان خودت باش، این بهار فقط خوش باش!
مطلبی دیگر از این انتشارات
بیزباله در نویسش
مطلبی دیگر از این انتشارات
صبر؛ نیرو محرکه ی تلاش های من در کارهایم شد!