15 دلیل که فریلنسری یا دورکاری مناسب شما نیست!

https://img.freepik.com/free-photo/
https://img.freepik.com/free-photo/

استقلال مالی، رئیس خود بودن، ساعت کار انعطاف‌پذیر، آزادی عمل در انتخاب کاری که می‌خواهید انجام بدهید، عدم وابستگی به زمان و مکان و حتی درآمد ارزی و دلاری در شرایط فعلی اقتصادی در کشور، کلید واژه‌هایی هستند که این روزها برای معرفی شغل دورکاری، فریلنسینگ یا فریلنسری زیاد شنیده می‌شوند. در اینجا برخلاف آنچه این روزها میشنویم و میبینیم که در مورد مزایای فریلنسینگ صحبت میشود، میخواهم روی دیگر سکه را به شما نشان دهم و بگویم چنانچه ویژگی‌های ذیل را در خود دارید، ممکن است فریلنسینگ مناسب شما نبود و بهتر است که در مورد ورود به این کار دوباره فکر کنید.

هر کسی نمی‌تواند یک فریلنسر موفق باشد، اما همه پتانسیل تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق را دارند.

موفقیت در این زمینه، همانند کوه یخی است که تنها بخش کوچکی از آن دیده می‌شود. برای موفقیت بهتر است که هر دوی سکه را ببینید. این‌ها را نمی‌گویم که شما را از انجام این کار منصرف کنم، اتفاقا می‌خواهم ذهنتان را روشن کنم که بهتر تصمیم بگیرید.

1- از شکست خوردن می‌ترسید.

باور ندارید که شکست بخشی از هرکاری است. با شکست خوردن است که شما یاد می‌گیرید و برای پیروزی بزرگ به اندازه کافی آماده می‌شوید. اگر در کودکی بعد از هر بار زمین خوردن از روی زمین بلند نمی‌شدید، قطعا الان راه رفتن بلد نبودید.

2- به اندازه کافی خودتان را خوش شانس نمی‌بینید.

باور دارید که افراد خوش‌شانس، خوش‌شانس به دنیا آمده‌اند و چرخ گردون می‌گردد تا همواره این افراد را خوشحال کند و شما فقط در این جهان هستید تا در سرشماری‌ها شمرده شوید.

3- از صحبت کردن در مورد پول احساس راحتی نمی‌کنید.

از اینکه مذاکره و چانه‌زنی کنید، احساس خوبی ندارید. خدمات و کار خودتان را آنقدر با ارزش نمی‌دانید که برای قیمت بالاتر مذاکره کنید. یا شاید هم فکر می‌کنید صحبت کردن در مورد پول و قیمت باعث از دست رفتن جایگاه اجتماعی شما خواهد شود.

4- دچار سندروم خود ویرانگری هستید.

سندرم ایمپاستر یا خود ویرانگری، یک پدیده روانی است که در آن افراد نمی‌توانند موفقیت‌هایشان را بپذیرند. بر خلاف آنچه شواهد بیرونی نشان می‌دهد که فرد با رقابت و تلاش به موفقیت رسیده، خود فرد تصور می‌کند که لیاقت موفقیت را ندارد و کلاهبردار است. در واقع، این پدیده باعث می‌شود که باور کنید این موفقیت‌ها براساس شانس، زمانِ اجرا یا دیگر فاکتورهای خارج از اختیارتان دست آمده است. سندرم خود ویرانگری باعث می‌شود که راجع به شایستگی‌ها و توانایی‌های خودتان دچار تردید شوید، استعدادهای خود را باور نکنید و به خودتان، اهدافتان و نتایج به دست آمده شک کنید.

5- مهارت‌هایتان را می‌فروشید نه راه‌حل‌ها.

راه‌حل‌ها ارزشمندتر از مهارت‌ها هستند. مثلا این که به یک مشتری بگویید، من یک ویدیو برای شما می‌سازم یا یک لوگو طراحی می‌کنم یک راه حل نیست بلکه پیشنهاد یک محصول یا خدمات است. ولی این که بگویید من یک لوگو برای شما طراحی می‌کنم که با القا حس اطمینان در مشتری، فروشتان بیشتر شود، یک راه‌حل ارزشمند برای مشتری می‌تواند باشد.

6- در نه گفتن مهارت ندارید.

عموما فریلنسرها، خصوصا در ابتدای کار، ممکن تمایل داشته باشند که هر پروژه‌ای که به ایشان پیشنهاد می‌شود، را بگیرند و انجام دهند. این کار در بلند مدت ممکن است، کنترل اوضاع را به هم بریزد. بدترین کار ممکن این هست که حجم زیادی کار را قبول کنید و نتوانید آن‌ها را در سر موعد مقرر تحویل دهید. ضمنا از آنجا که متعهد به حضور در تایم مشخصی در سرکار نیستید مکن است وسوسه شوید، به پیشنهادات دوستان و آشنایانتان برای تفریح و سرگرمی، بله بگویید و از زمانبندی در نظر گرفته شده عقب بیفتید.

7- بیش از حد نگران نظر دیگران در مورد خودتان هستید.

اگر برده احساسات خود هستید و دائما نگران این هستید که دیگران در مورد شما و کار شما چه نظری دارند، این کار مناسب شما نمی‌باشد. در فریلنسینگ شما باید بتوانید بر احساسات، نگرانی‌ها و ترس‌هایتان غلبه کنید. همواره افرادی آن بیرون هستند که از شما خوششان نمیاید.

8- مدیریت زمان بلد نیستید.

از آنجایی که فریلنسرها خودشان مسئول زمان‌بندی کارهایشان هستند، مدیریت موثر زمان در این کار کاملا ضروری است. اگر یک فریلنسر سازماندهی نداشته باشد، اوضاع می تواند به راحتی از کنترلش خارج شود. همچنین باید زمان کافی را برای اولویت‌بندی کارها صرف کرده تا بتوانید کارآمدی‌تان را حفظ کنید. کوچک‌ترین خللی باعث می‌شود اوضاع از کنترل خارج شود؛ و اگر چنین شود، باعث ایجاد یک دومینوی وحشتناک خواهد شد. ضمنا پایبند ماندن به سررسیدها (Deadlines) ممکن است باعث شود تا مرز بین زندگی کاری و شخصیتان از بین برود. باید برای آن آمادگی داشته باشید.

9- رزومه کاری خوبی ندارید.

حقیقت این است که بدون داشتن تجربه کاری کافی و مرتبط موفق شدن در این کار، اگر نخواهیم بگوییم غیر ممکن، واقعا دشوار خواهد بود. تقریبا در هر رشته‌ای تعداد زیادی فریلنسر آن بیرون هستند که برای مدت طولانی است که مشغولند، در نتیجه پورتفولیو قوی دارند و در این کار برای کارفرمایان نام آشنا هستند. برای ایجاد یک رزومه قوی و حرفه‌ای ممکن است تا چند پروژه اول را رایگان یا با قیمت پایان انجام دهید، یا در جایی مشغول به کارآموزی شوید، یا نمونه کارهای زیادی برای خودتان انجام دهید.

10- از ارزش واقعی هر یک ساعت خود ناآگاه هستید.

این که شما هر پروژه‌ای مرتبط با مهارت‌هایتان ما به ازای قیمتی پایین‌تر از انچه که ارزش هر ساعت شماست، قبول کنید که کاری بسیار اشتباه است. شاید برای شناخته شدن در مارکت در ابتدای کار، این استراتژی موفق و توصیه شده‌ای باشد، اما در بلند مدت فقط باعث هدر رفت زمان و انرژی شما می‌شود. خصوصا اگر می‌خواهید در سطح بین المللی کار کنید، توجه به این مساله بسیار حائز اهمیت هست. فریلنسرهای برخی کشورهای آسیایی تمایل زیادی دارند که کارها را سریع و ارزان انجام دهند.

11- بیش از حد درونگرا هستید.

اگر بیش از حد درونگرا هستید و تمایلی ندارید که دائما با افراد غریبه ارتباط بگیرید، شاید باید در مورد این کار دوباره فکر کنید. شبکه‌سازی در این کار اهمیت بسیار بالایی دارد. گاهی باید به مشتریان بالقوه ایمیل بزنید یا طی یک تماس تلفنی خودتان را معرفی کنید. مطمئنا همه آنها پروژه‌های باز برای تحویل به شما در همان لحظه ندارند، اما باید ارتباطاتتان را حفظ کنید، رزومه بفرستید و کاری کنید که در زمانی که پروژه‌ای تعریف می‌شود، کارفرمایان قبل از هرکس به یاد شما بیفتند.

12- بیش از حد برونگرا هستید.

کار در تنهایی یکی از مواردی است که باید حتما در نظر بگیرید. ممکن است لازم باشد ساعت‌ها تنها در یک جا بنشینید و کار کنید تا بتوانید سر وقت پروژه‌تان را تحویل دهید. اگر شخصیتی برونگرا دارید، شاید باید راهکاری برای این مورد اندیشه کنید.

13- تمایل به بازکاری ندارید.

بازکاری، دورباره‌کاری، اصلاحیه، رِویژِن(Revision) یا هرچه شما می‌نامید، بخش جدایی ناپذیر این کار است. ممکن است پس از تحویل اولیه کار، کارفرما تغییرات اساسی در درخواست اولیه اش بدهد. ممکن است کارفرما به دفعات تغییرات جزیی را در کار لحاظ کند. به هر حال باید برای این اتفاقات اماده باشید و استراتژی‌های لازم را در نظر بگیرید. مثل اینکه تا چند بار اصلاحیه مجاز است، و هر بار چند درصد از کار را میتوان تغییر داد، یا مهم تر از همه با پرسشگری کافی و مناسب از کارفرما در ابتدای کار، ضمن نشان دادن تمایلتان به انجام کار، به درک نسبتا کاملی از نیازها و خواسته‌های وی برسید.

14- از امنیت شغلی لذت می‌برید.

امنیت شغلی از جمله مواردی است که در این کار از آن بی‌بهره هستید. جریان نقدی ورودی ثابتی ندارید و ممکن است یک ماه درآمدتان بسیار بالا باشد و ماه دیگر هیچ درآمدی نداشته باشید. مرخصی با حقوق نخواهید داشت و از پاداش و مزایایی که شرکت‌ها و سازمان‌ها به پرسنلشان می‌دهند بی‌بهره خواهید ماند.

15- تمایلی به برعهده گرفتن تمام مسئولیت‌های یک کسب‌و‌کار ندارید.

در یک کسب و کار معمولی، هرکس وظیفه ای بر عهده دارد. این در حالی است که در این کار، تمام وظایف بر دوش خود شماست. گاهی باید کلاه مدیریتی بر سر بگذارید و نقش یک فرد تصمیم گیرنده و کاریزماتیک را بازی کنید که در شرایط عدم اطمینان باید سریعا تصمیم‌گیری کند. گاهی باید کلاه حسابداری بر سر بگذارید و به حساب و کتاب بپردازید. گاهی باید کلاه یک برنامه‌نویس، معمار، طراح، بسته به آنکه در چه زمینه‌ای فعال هستید بر سر بگذارید، و گاهی باید نقش یک منتور را بپذیرید و بر احساسات و ترس‌هایتان غلبه کنید و به خودتان انگیزه دهید تا به این مسیر ادامه دهید. ممکن است تا مدت‌ها یا شاید هم برای همیشه مجبور باشید نقش این افراد را خودتان بازی کنید. آیا برای این کارها آمادگی کافی دارید؟


در این که آزادکاری یا فریلنسری شغلی جذاب است، شکی نیست. اما این کار هم همانند هر کاری دیگری مناسب همه نبوده و باعث موفقیت برای همه نخواهد بود. برای شروع این کار همواره دو روی یک سکه را بررسی کنید، تا در نهایت بتوانید آگاهانه بهترین تصمیم را بگیرید.