مشاور و مدیر فروش و بازاریابی در شهرستان کاشان - در تلگرام و واتس آپ با من در ارتباط باشید 09138612467 - پست های من در اینجا حاصل تجربیات و مطالعات شخصی خودم هستش و به قلم خودم نگاشته می شوند
معرفی و خلاصه ای از کتاب باباي دارا، باباي ندار (به روايت رابرت كيوساكي)
سلام
این کتاب رو دوستی معرفی کرد که سرشار از انگیزه بود برای راه اندازی یک کار و کسب و من رو به روی اون نشسته بودم برای مشاوره . برای همین کنجکاو شدم که بخونمش و الان که حدودا 5 ماهی از اون روز می گذره قصد دارم نکات طلایی کتاب رو و پس از اون نظرات شخصیم رو در موردش با دوستداران مطالعه به اشتراک بزارم پس با ادامه متن من رو همراهی کنید.
خلاصه کوتاه کتاب:
- امروز دوران دانش و اطلاعات است . كساني كه به اطلاعات تازه و روز دسترسي داشته باشند ثروتمندند
- براي كارآفريني بايد سخت كوش، خوش بين و ريسك پذير بود و بايد هوشمندي مالي داشت
- هوشمندي مالي نيز از چهار عامل آشنايي با حسابداري، روش هاي سرمايه گذاري، بازاريابي و آگاهي از قوانين حاصل مي شود
- براي پول كار نكنيد، بگذاريد پول برايتان كار كند
- يكي از دلايلي كه دارايان همواره داراتر و ناداران نادارتر مي شوند، اين است كه موضوع كاربرد پول را در خانه (نه در مدرسه ) ياد مي گيرند. بسياري از ما از پدران و مادران خود درباره كاركرد پول چيز مي آموزيم، بنابراين يك پدر و مادر نادار از پول چه مي دانند كه به فرزند خود بياموزند؟
- پول گوشه اي از قدرت است، از آن قدرتمندتر، آموزش مسائل مالي است . پول مي آيد و می رود ، ولي اگر چگونگي كاركرد پول را بياموزيد، بر آن چيره مي شويد و به ثروتمند شدن مي پردازيد
- مقدار پول به دست آمده اهميت ندارد، مقداري كه می ماند مهم است
- ثروتمندان “دارايي” مي خرند. نادارها تنها هزينه به بار مي آورند. طبقه مياني جامعه “بدهي هايي” مي خرد كه گمان مي كند “دارايي” است.
- به كسب وكاري براي خودتان بينديشيد . بسياري از مردم براي ديگران، نه براي خود كار مي كنند .آنان نخست براي دارنده شركت، پس از آن براي دولت گيرنده ماليات، و سپس براي بانک هاي وام دهنده به ايشان كار مي كنند. گرفتاري هاي مالي، اغلب پيامد كار كردن براي ديگران در سراسر زندگي است . بسياري از مردم در پايان روز كاري، چيزي از خود ندارند . براي اينكه در زمينه مالي بي نياز شويد بايد براي خود نيز كسب وكاري به وجود آوريد
- من به پول همانند بازي تنيس خود مي نگرم. سخت بازي مي كنم. اشتباه رخ مي دهد، اصلاح مي كنم،اشتباه هاي تازه اي رخ مي دهد، دوباره اصلاح مي كنم و بهتر مي شوم. اگر مسابقه را باختم، به كنار تور مي روم، دست حريف را مي فشارم و با لبخند مي گويم: به اميد ديدار در جمعه ديگر.
- مشكل اينجا است كه بلوغ مالي خوابيده و نياز به بيدار شدن دارد . خوابيدن آن پيامد تحمل آن انديشه فرهنگي است كه پول را سرچشمه همه بدي ها مي داند. در اين فرهنگ انسان تشويق مي شود تا خوب درس بخواند، شغل درازمدتي بگيرد و براي پول درآوردن كار كند. به ما ياد نمي دهند كه چگونه پول را هم به كار كردن و خدمت خود واداريم.
- در يك فرمول خبره شويد، سپس به يادگيري فرمول تاز هاي روآوريد . نانوايان در پخت نان نسخه اي را پيروي مي كنند، حتي اگر ننوشته و تنها در مغزشان باشد . پول ساختن هم چنين است. به اين دليل است كه پول را اغلب “مايه” مي نامند
- بايد به حرفه اي ها دستمزد خوب پرداخت. كارگزار چشم و گوش شما در بازار است، همواره آنجا هستند و نيازي به حضور من و شما نيست.
- كسي را بيابيد كه راهي را كه شما مي خواهيد برويد، پيش تر رفته باشد . او را به ناهار مهمان كنيد . از وي راهنمايي هاي بكر بخواهيد و چم وخم انجام آن فعاليت را جويا شويد.
- به دنبال موارد مناسب باشيد. سود را بايد هنگام خريد برد نه فروش
و اما نقد و نظرات شخصی من :
این کتاب نوشته رابرت كيوساكي یه دورگه ژاپنی آمریکایی متولد هاوایی آمریکا هستش . این کتاب رو بیشتر می شه در گروه انگیزشی طبقه بندی کرد تا یک کتاب آموزش نکات طلایی فروش!
نکات خوبی در این کتاب مطرح شدن اما به نظر من این کتاب به تنهایی نمی تونه شما رو به حرکت وادار کنه . شما بعد از خوندن این کتاب دارای انگیزه هستید و برای باورکردن این انگیزه و تبدیل اون به یک حرکت در راستای یک هدف مشخص نیاز به مطالعه کتاب های کاربردی تری دارین که فضای کار و کسب رو برای شما بیشتر شفاف کنن .
مشکل بزرگ ما ایرانی های اینه که همواره به ایجاد انگیزه برای تولید و راه اندازی کسب و کار می پردازیم و بعد از اون هم میریم سراغ ارزیابی قیمت تمام شده و میزان سود محصول و سپس سرمایه گذاری! بعد از این مراحله که تازه می فهمیم ای بابا حالا این همه خدمات و یا کالا رو کجا به فروش برسونم ؟!!!!
درکل من پس از خوندن این کتاب از وقتی که براش گذاشته بودم رضایت داشتم اما در طی صحبت هام با دوستی که قرار بود بهش مشاوره بدم به این نکته رسیدم که اون هم فقط چندین کتاب انگیزشی خونده و حالا وارد یه کار نصفه و نیمه شده و سرمایه ای که داره به شکست نزدیک میشه و همین اشاره ای که کردم یعنی عدم ارزیابی بازار هدف و نحوه فروش محصول و تزریق نقدینگی به شرکتش نکته طلایی بود که ازش غفلت کرده بود.
برای کارهای بزرگ ، داشتن انگیزه اولین گاه حرکت هستش و نه تمام آن
مطلبی دیگر از این انتشارات
تناسب میزان تولید محصول و مقدار فروش آن
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست ( کیم وو چونگ )
مطلبی دیگر از این انتشارات
به دنبال یک نیروی فروش خوب! ( قسمت سوم )