طراح ارشد محصول
رودمپ یا نقشه راه تجربه کاربری : تعریف و مولفهها
خلاصه: نقشه راه تجربه کاربری (UX Roadmap) سندی مهم و زنده است که کارها و فرآیندهای حل مشکلات را برای تیم UX نمایش میدهد و آن را اولویت بندی میکند.
نویسنده : Sarah Gibbons مترجم : Arash Rad
اولین نقشههای راه در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی به عنوان کمک راننده (Motorist aids) به وجود آمدند. اولین نقشههای راه، دستورالعملهایی را فهرست میکردند که شامل: چگونه از شهری به شهر دیگر بروید، کجا بنزین پیدا کنید و کجا یک تعمیرگاه پیدا کنید. بسیاری از ما به طور معمول از نقشههای راه استفاده میکنیم که البته امروزه دیجیتالی شدهاند.
در سال ۱۹۸۷ شرکت موتورولا (Motorola) اصطلاح (فرآیند نقشه راه تکنولوژی /Technology-roadmap process) را معرفی کرد. فرآیندی برای تولید و مستندسازی استراتژیهای محصولی که نیازهای بازار را برآورده میکند.
در اوایل دهه ۱۹۹۰، نقشهراه در میان شرکتهای سختافزار و نرمافزار به عنوان راهی برای برنامهریزی و اطلاعرسانی کارهای آتی محبوبیت یافت. از آنجایی که نقشهراه رفته رفته محبوبیت پیدا کرده است صرف نظر این نیاز، راهی برای همسو کردن، اولویتبندی و ارتباط استراتژی محصول و کارهای آتی بین اعضای تیم و سهامداران و ذینفعان شده است.
این مقاله مقدمهای برای استفاده از نقشهراه در تجربهکاربری ارائه میدهد.
یک رودمپ یا نقشه راه تجربه کاربری (UX Roadmap) چیست؟
تعریف: نقشه راه تجربه کاربری، یک سند زنده و استراتژیک است که کارهای و فرآیند های حل مشکلات را در تیم UX مشخص کرده و آنها را همسو و اولویتبندی میکند.
نمونهای از یک نقشهراه تجربهکاربری که کارهای آینده تجربه کاربری (UX) را برای پرتال مشتری (تجربه ورود به سیستم) در nngroup نشان میدهد.
نقشهراه تجربهکاربری همانند ستاره شمالی برای تیم UX عمل میکند که به طراحان، پژوهشگران، توسعه دهندگان و سهامداران کمک میکند حول یک چشمانداز و مجموعه اولویتهای واحد حرکت کنند.
ساختار نقشهراه و مولفههای اصلی (Roadmap Structure and Primary Components)
نقشهراه یا رودمپ میتواند در فرمهای مختلف قابل ارائه باشد :
- لیستهای سازمان یافته (Organized lists)
- صفحات جدولی مانند اکسل (spreadsheet)
- اسلاید دک (Slide decks)
- مصورکردن با کیفیت بالا (High-fidelity visualizations)
- دیوار کاغذ یادداشتها (sticky-note walls)
- ترکیبی از رسانهها (Mix of media)
بنابراین همه نقشههای راه شبیه به هم نیستند. با این حال، صرف نظر از ظاهر بصری، همه نقشههای راه تجربه کاربری معمولا ساختار اصلی یکسانی دارند. آنها بر اساس زمینه (Context) که شامل (محدوده و زمان Scope&time) میباشد و تِم یا موضوع(Theme) سازماندهی میشوند. به این ساختار به عنوان چهارچوب نقشهراه خود توجه کنید :
۱. بُعد زمینه (Context dimension). بُعد زمینه مفهوم و استفاده از نقشهراه شما را در چهارچوبی قرار میدهد تا برای همه قابل درک باشد.
محدوده (Scope) مالک و هدف آیتم نوشته شده ما را مشخص میکند و چندین مولفه دارد :
- عنوان (Title) : تیم محصول یا ذینفعان که نقشهراه توسط آنها استفاده خواهد شد (احتمالا ترکیبی از محققان، طراحان و توسعهدهندگان بالقوه)
- مالک نقشهراه (Roadmap owner) : تیم یا شخصی که نقشهراه را ساخته است (به عنوان مثال سوال در مورد نقشه راه باید به چه کسی ارسال شود)
- تاریخ (Date) : زمانی که نقشهراه ایجاد شده و یا تاریخ آخرین بروزرسانی
- اهداف و چشمانداز اصلی (High-level goals or vision) : استراتژی سطح بالای شرکت یا سازمان که نقشهراه بایستی در جهت آن عمل کند.
زمان (Time) نقشهراه را با یک چهارچوب زمانی مشخص می کند و شامل ۳ افق زمانی است :
- هم اکنون (Now) : کارهای تجربهکاربری (تحقیقات یا طراحی) که در حال حاضر در حال انجام است و بزودی تکمیل خواهد شد. این کار به خوبی تعریف شده و ماهیت آن مشخص است.
- بعدی (Next) : کارهای بعدی که در آینده نزدیک انجام خواهد شد.
- آینده (Future) : کارهای آینده که ۶ ماه یا بیشتر به آنها مانده است (تِم و موضوعات این بخش به احتمال زیاد تغییر خواهد کرد و ماهیت مبهم دارند)
۲. بُعد تِم یا موضوع (The theme dimension) نشانگر کارهای آینده UX ، شامل حوزههای تمرکز، ابتکارات، یا مشکلاتی که باید حل شوند و بسته به زمانی که کار قرار است تکمیل شود در ستونهای افق زمانی قرار خواهند گرفت.
نقشههای راه تجربهکاربری معمولا در ۳ ستون سازماندهی میشوند : هماکنون (Now) ، بعدی (Next) ، آینده (Future) . در این ستونها، کارهای فوری و آینده UX بر اساس اولویت نوشته میشود.
تِم ها مجموعه کارهای مهمی هستند که باید شامل ۳ جزء باشند :
تِم ها دارای یک فرمول ۳ بخشی هستند : ۱. یک ذینفع ( اغلب کاربر نهایی) و نیاز مربوطه ۲. نتیجهای که بیزینس بدست میآورد ۳. شخص یا تیمی که مشکل را حل میکند.
۱. ذینفع و نیاز (Beneficiary and need)
- ذینفع : گیرنده یا گیرندگان اولویتبندی شده کارهای UX (به عنوان مثال، کاربران نهایی، همکاران و یا حتی ذینفعان داخلی)
- نیاز : مشکلی که حل خواهد شد (بیانگر هدف کار UX)
۲. اهداف بیزینس (Business objectives)
اهداف و نتایج بالقوه (از دید بیزینس) که پس از تکمیل آن تم بدست خواهد آمد (به عنوان مثال، بینش از بازاری جدید، رشد کاربران، افزایش تعامل، تسهیل اکتشافات یا درآمد و غیره) به این موارد به عنوان معیارهای موفقیت برای کار فکر کنید.
۳. مالکیت (Ownership)
- چه کسی (Who) : شخص یا تیمی که کار را تکمیل خواهد کرد.
- چه چیز (What) : کارهای مهمی که باید انجام شود (توسط Who) که نباید یک لیست، از کارهای جدا از هم باشد بلکه باید یک فهرست اولویت بندی شده کارها باشد به عنوان مثال، تحقیقات اکتشافی، جریان کار، طراحی بصری ( e.g., discovery research, workflows, visual design )
مولفههای ثانویه (Secondary Components)
فراتر از مولفههای اولیه، مولفههای ثانویه ای وجود دارند که میتوانند بسته به زمینه (Context) و مخاطب (Audience) به نقشههای راه تجربه کاربری اضافه شوند:
۴. تکمیل شده و آینده دور (Completed and Future++) دو ستون از افقهای زمانی اضافه هستند (محدوده قبل و بعد از نقشهراه را در نظر بگیرید). ستون تکمیل شده، کارهای UX را نشان میدهد که قبلا تحویل داده شده است و ستون آینده دور (Future++) کارهایی است که میتواند به طور بالقوه در ستون آینده (Future) قرار گیرد.
ستونهای تکمیل شده و آینده دور، اجزاء ثانویه نقشهراه هستند که چشمانداز گسترده ای را برای کارهای UX ارائه میدهد.
۵. ناحیه محصول (Product areas) بخشی از محصول است که هدف کار UX قرار گرفته است. زمانی ناحیه محصول مشخص میشود که محصول ما، خدمات یا تجربههای پیچیدهای دارد و دارای بخشها و اجزای مختلف است. روش نامگذاری برای ناحیه های محصول باید با زبان مخاطب و نقشه راه هماهنگ باشد.
به عنوان مثال، برای محصولی مانند Facebook Marketplace، ناحیه های محصول میتواند شامل Groups، Stores، Buying، یا Selling باشد.
در نقشهراه NNGroup که در بالا آمده است، ناحیههای محصول شامل Virtual Conferences، Online Seminars، UX Certification، و Reports میباشد.
۶. تِمهای فرعی (Subtheme) ویژگیهایی هستند که به یک تِم بزرگتر اضافه می شوند و شامل :
- اهداف فرعی متعددی که تم اصلی آنها را در بر میگیرد
- یک کاربر خاص یا پرسونا
- راهحلهای مشخص شده از کارهای گذشته
- یا ویژگیهای دیگری که از قبل آزمایش شده و تایید شده اند.
تمهای فرعی اغلب در درون تمهای ستون هم اکنون(Now) قرار میگیرند، در جایی که تِم ها معمولا کاملا تفکیک شده و ملموس هستند زیرا هم اکنون در حال انجام هستند.
۷. تخمینهای اطمینان (Confidence estimates) ارزیابیهای غیررسمی از تاثیرات احتمالی و نیاز های مشخص شده برای تم های مختلف هستند. تخمینهای کم اطمینان معمولا به بر اساس فرضیات یا سوالات باز شکل میگیرند و تخمینهای با اطمینان بالا معمولا بر اساس تحقیقات و یا دادههای دیگر تایید میشوند. بنابراین اگر این موارد بر پایه تحقیقات و بینشهای قبلی است، در نظر بگیرید در مرحله تخمین اطمینان به آن نمره بالایی بدهید(مثلا ۷/۶) . اگر موارد نیازمند کشف و فاقد تحقیقات قبلی است به آن نمره کم تا متوسط اختصاص دهید.(مثلا ۷/۴) . تخمینهای اطمینان به ذینفعان اجازه میدهد تا بفهمند چه مواردی در نقشه راه بر اساس تحقیقات قبلی است و چه مواردی ریسک های بیشتری دارد ( اما پتانسیل این را دارد که تجربه کاربر شما را از دیگران متمایز کند).
تمها میتوانند شامل اجزای اضافی مانند ناحیه محصول (Product area) باشند که محدوده کار UX را مشخص میکند. تمهای فرعی (سایر جنبههای تم اصلی) یا تخمینهای اطمینان (کارهای UX آینده چقدر پشتوانه تحقیقاتی دارند).
۷. سلب مسئولیت (Disclaimers) شرایط یا خطرات مرتبط با تِم و یا جزئی از نقشه راه را بیان میکند. این موارد میتواند در یک تم گنجانده شود و یا به طور کلی در نقشه راه اعمال شود. تعداد سلب مسئولیتها اغلب به طور مستقیم با تعداد افرادی که نقشهراه را میبینند ،متناسب است.هرچه نقشه راه عمومی تر باشد تعداد سلب مسئولیتها بیشتر است.
انطباق ها (Adaptations)
نقشههای راه تجربهکاربری (UX Roadmaps) انعطافپذیر است و باید بر اساس شیوه استفاده و کسی که آن را طراحی میکند، تنظیم شود. نقشههای راه معمولا با تغییر محدوده (Scope) و دیدگاه (Lens)، انطباق پیدا میکنند.
- محدوده (Scope) . نقشههای راه میتوانند گسترده و یا محدود باشند. یک نقشه راه محدود، بر روی یک خلاقیت یا ابتکار منحصربهفرد تمرکز میکند. در حالی که یک نقشه راه گسترده، طراحی مجدد تجربهکاربری یا مفهوم یک سرویس کاملا جدید را پوشش میدهد. هرچه محدوده کوچکتر و دقیقتر باشد، افقهای زمانی در نقشهراه مشخصتر است. (ستون بعدی(Next) ممکن است در ۶ ماه آینده تکمیل شود و احتمال تغییر کمتر باشد) و برعکس، هر چه نقشه راه گسترده تر باشد، افقهای زمانی طولانیتر خواهد بود ( ستون آینده (Future) در یک سال یا بیشتر تکمیل میشود و به احتمال زیاد تغییر میکند).
- دیدگاه (Lens) . نقشههای راه، میتوانند کارهای UX را از دیدگاههای مختلف به تصویر بکشند که معمولا توسط متخصصین یا تیم محصول انجام میشود. به عنوان مثال یک مدیر تحقیقات تجربهکاربری ممکن است یک نقشهراه یکساله برای گروهی از محققان ایجاد کند که به چندین تیم، خدمات میدهند. تمها شامل برنامهریزی، هدایت و اجرا، و تجزیه و تحلیل تحقیقات در چندین محصول سازمان است. همچنین یک نقشهراه میتواند از دیدگاه یک محصول خاص ایجاد شود. در این مورد تمها میتوانند شامل کارهای تخصصی (مانند تحقیق، استراتژی محتوا، و طراحی)، اما همه در یک محصول یکسان.
نقشههای راه در مقایسه با مفاهیم مشابه (Roadmaps vs. Similar Concepts)
نقشههای راه در مقایسه با برنامههای انتشار (Release Plans)
نقشهراه و برنامههای انتشار دو هدف متفاوت دارند، بنابراین باید دو سند متفاوت باشند. نقشههای راه سندهایی استراتژیک هستند که یک چشمانداز (Vision) (یا به عبارتی مشکلاتی که حل خواهند شد) را به نمایش میگذارند. برنامههای انتشار ، سندهای اجرایی هستند که در مورد ویژگیهایی که در نسخههای آینده ارائه میشوند، شرح میدهند.
- نقشههای راه باید پاسخ دهند : چه چیزی را باید حل کنیم ؟
- برنامههای انتشار باید پاسخ دهند : چگونه باید آن را حل کنیم ؟
نقشههای راه در مقایسه با برنامههای مدیریت پروژه (Project Management Plans) شامل بُردهای کانبان (Kanban)
مشابه برنامههای انتشار، برنامههای مدیریت پروژه و بُردهای کانبان، سندهای اجرایی و ردیابی هستند، در حالی که نقشهراه سندهای استراتژیک و چشمانداز، هستند. بُردهای کانبان که توسط دیوید اندرسون (David Anderson) رایج شده و عمدتا در مدیریت پروژه اجایل (Agile) استفاده میشوند، کارهای مشخص شده را پیگیری میکنند.
در حالی که هر دو یعنی نقشهراه UX و بُردهای کانبان قالب یکسانی دارند (ستونهای زمان و مالک آیتمهای کاری) آیتمهای درون ستونها از نظر جزئیات و هدف، متفاوت هستند. آیتمهای نقشههای راه مشکلات مهمی هستند که باید حل شوند. نقشهراه چشماندازی از محصول را ارائه میدهد. آیتمهای نقشهراه فاقد تعریفی مشخص و گسسته از وظایف است و احتمالا طیفی از کارهای بالقوه آینده (از تحقیق تا تجزیه و تحلیل و طراحی و توسعه) را نشان میدهد که هنوز تعریف نشده است.
آیتمهای برنامههای مدیریت پروژه، خاص با جزئیات و تغییرات کم که اغلب شامل وظایفی گسسته و قابل اندازهگیری هستند. به مقایسه محصول (نقشهراه) و پروژه (بُرد کانبان) بیشتر فکر کنید.
نقشههای راه در مقایسه با بکلاگ محصول (Product Backlogs)
بکلاگ محصول، لیست دقیق و رتبهبندی شدهای از کارهای توسعه است که باید تکمیل شوند، از جمله نیازهای مشتری و نیازهای زیرساختی (مواردی که تاکنون مشتریان آن را ندیدهاند). بکلاگها درواقع مدل تکامل یافته اسناد الزامات سنتی (Traditional requirements documents) هستند و به عنوان لیست اصلی کارهای تیمهای توسعه استفاده میشوند. یک لیست بکلاگ محصول موثر، چشمانداز مهم نقشهراه را به موارد قابل اجرایی تقسیم میکند که تیم توسعه میتواند انجام دهد.
توجه داشته باشید که ،بکلاگهای محصول اغلب در اسکرام (Scrum) استفاده میشود، جایی که محدودیت های زمانی تحمیل میشوند.) باید از نقشههای راه برای کمک به اولویتبندی آیتمهای بکلاگ محصول استفاده کرد.
نقشههای راه در مقایسه با نقشههای سفر مشتری (Customer-Journey Maps)
حتی اگر هردوی این اصطلاحات در نام خود عبارات مشابه راه و سفر (Road vs Journey) داشته باشند در مفهوم، هم از نظر هدف و هم ساختار بسیار با هم متفاوت هستند. نقشههای راه استفاده شده در تیمهای تجربهکاربری برای نمایش چشم اندازی از کارهای آینده بین تیم خود و ذینفعان استفاده میشود. نقشههای راه سفر مشتری برای درک سفر کاربران هنگام تعامل با یک محصول یا خدمات استفاده میشود.
ساختار نقشه سفر مشتری مطابق با زمان استفاده تشکیل میشود در حالی که نقشهراه دارای ساختار زمانی هم اکنون، بعدی و آینده (Now,Next,Future) است.
ویژگیهای نقشهراه موفق
نقشههای راه زمانی موفق هستند که وعدههای واقع بینانه بدهند، ارزشی که ایجاد میکنند بیش از ظاهر زیبای آن باشد، و یا سندهای استراتژیک باشند به جای برنامههای انتشار ویژگیهای جدید.
نقشههای راه تجربهکاربری موفق باید :
براساس تحقیقات کاربران باشد (Based on user research) . با اینکه نقشههای راه معمولا برای همسو شدن در داخل یک شرکت یا سازمان استفاده میشوند، باید کاربر محور باشند. اگر به تمها به عنوان مشکلات کاربرانی که باید حل شود فکر کنیم، مشکلاتی که در یک نقشهراه تجربه کاربری قرار گرفته است باید برگرفته از ترکیبی از تحقیقات کیفی و کمی باشد. فراموش نکنید، نه تنها تمهای موجود در نقشه راه باید توسط تحقیق، هدایت شوند، بلکه نقشهراه باید تحقیقات آتی را که باید انجام شوند را نیز مشخص کند.(و از منظر تئوری تمهای آینده نقشهراه را هدایت کند.)
تمرکز بر کاربران، نه تمرکز بر ویژگی و فیچر (User-focused, not feature-focused) . به خود و دیگران یادآوری کنید که نتایج را بر خروجیها اولویت دهید. نقشههای راه نباید هر ویژگی خاصی را ترسیم کنند، که احتمالا منجر به وعدههای غیر واقعی یا جلوگیری از تکرار در طراحیها در جهت بهبود شوند. در عوض اقدامات مبتکرانه را ترسیم کنید.
بر طبق شواهد قابل استناد باشند (Contextually appropriate) . نقشهراه باید ریشه در استراتژی بزرگتر سازمان داشته باشد. نقشهراه باید با نیاز مخاطبان سازگار شود.در صورت نیاز از مولفههای ثانویه استفاده کنید.
مشارکتی و زنده باشند (Collaborative and living) . همانطور که وایرفریمها (Wireframes) نمونههای اولیه (Prototypes) برای وب سایتی در آینده و بلوپرینتهای سرویس (Service blueprints) نمونه اولیه برای یک پروسه آینده است، نقشهراه نمونه اولیه برای استراتژی ما در طول زمان است. مهم است که انتظار داشته باشیم که تمهای موجود در نقشهراه (به خصوص موارد آتی که در ستون آینده آورده شده است) به طور بالقوه با ظهور متغیر ها و بینشهای جدید تغییر کنند. در حالت ایدهآل، نقشه راه خود را با نظرات دیگران برای افزایش پذیرش و پشتیبانی آنها ترسیم کنید.
نتیجهگیری
اگر شما لیستی از ویژگی هایی را که شرکت به آن علاقه دارد تهیه کرده اید و آن را در یک جدول زمانی خاص در اکسل مرتب کرده اید، بدانید که این کار را به اشتباه انجام داده اید. نقشهراه تجربه کاربری یک برنامه انتشار نیست، یک سند استراتژیک است. این سند باید به عنوان منبعی واحد از حقیقت برای طراحان، محققان، توسعه دهندگان و ذینفعان برای تعریف، سازماندهی، اولویتبندی و سپس تعریف کارهای آینده در راستای چشمانداز تیم UX عمل کند.
منابع
nngroup.com / UX Roadmaps: Definition and Components (July 5, 2020)
Lombardo, C. Todd, et al. "Product Roadmapping: a Practical Guide to Prioritizing Opportunities, Aligning Teams, and Delivering Value to Customers and Stakeholders." O'Reilly, 2017.
Moore, Geoffrey. “Crossing the Chasm.” Collin Business Essentials. 1991
Willyard, Charles; McClees, Cheryl. Motorola's Technology Roadmap Process, Research Management. 1987.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ارزیابی کاربردپذیری رقابتی: یادگیری در حین رقابت
مطلبی دیگر از این انتشارات
۶ اشتباه در طراحی سوالات مصاحبه تحقیقات تجربهکاربری
مطلبی دیگر از این انتشارات
برگه تقلب تحقیقات تجربه کاربری