گاهی چنان غرق می شوی...

بعضی وقت ها چنان پرت می‌شوی به درون یک خاطره که زمان از دستت می رود.

آنقدر درون آنها شنا می کنی که ناگهان غرق می شوی..

به درون یک رؤیا، یک خاطره، یا یک آرزو..

***********

نام کتاب را سرچ کردم.. دوست داشتم جلدش را دوباره ببینم.. سال ها می گذشت از آن روزی که آن کتاب را خوانده بودم..

عکس کتاب را روی صفحه نمایشگر دیدم.. ناگهان حس عجیبی به من دست داد.. دوست داشتم دوباره آنها را بخوانم.. دوباره پرتاب می شوم به همان کتاب های کانون.. کمی فکر کردم.. دیدم چرا به جز اسم یکی دوتا از آنها، اسم بقیه شان را به یاد نمی آورم؟

آن موقع بچه بودم و عقلم قد نمی داد که نام آن همه کتاب را بنویسم که شاید روزی دلم تنگشان شود..

سریع جستجو کردم :"لیست کتاب های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان"

صفحه ای برای من باز شد..

دیدمشان..

خودشان بودند..

کتاب هایی که چندسال با آنها زندگی کرده بودم و بخشی از وجودم شده بودند..

صفحه را پایین تر آوردم..

دیدمشان..

همین که جلد کتاب را می دیدم داستانشان در ذهنم تکرار می شد..

ناگهان گذشت..

گذشت از ذهنم صدای مربیان مهربان کانون..

صدای دورهمی های معرفی کتاب..

صدای مهر زدن کارت های برای امانت کتاب..

صدای به هم خوردن درهای ورودی کانون..

بعدازظهرهای گرم که با خوشحالی به دنیای کتاب ها می رفتم...

به خودم آمدم

به ساعت روبه رویم نگاه کردم.. یک ساعت گذشته بود و من با چشمانی پر از اشک که نمی دانم از خوشحالی پیدا کردن نام کتاب هایی بود بود که پیدا کرده بودم یا از افسوس آن روزها به نام کتاب ها خیره شده بودم.

چندصفحه از آن لیست کتاب را نگاه کردم و کتاب هایی که خوانده بودم را ذخیره کردم..

انگار آن بخش از کودکی ام برایم فراموش شده بود اما دوباره زنده اش کردم..

این ها گنج های من هستند.. همان هایی که داشت از ذهنم پاک می شد اما دوباره برگشت و آن شب حدود ساعت 12 بامداد به خودم قول دادم که هرگز آنها را فراموش نکنم..

1-قصه دیگچه و ملاقه

2-کاش خانه های شکلاتی وجود داشتند

3-آش سنگ

4-جزیره هزار داستان

5-رمان من و عجیب و غریب

6-رمان پریانه های لیاسند ماریس(چقدر دوستش داشتم)

7-قیافه های بامزه

8-خانواده آقای چرخشی

9-زرد مشکی

10-رمان قطور سیاه دل

11-رمان قلب های نارنجی

12-دختری دارم شاه نداره

13-گوسفندی که می خواست بزرگ شود خیلی بزرگ

14-رمان لالایی برای دختر مرده

15-خوشمزه ترین کلوچه

16-آقای بی رویه

17-جزیره بی تربیت ها

18-رمان دختری با روبان سفید

19-کاش یک برادر داشتم

20-رمان چوپان کوچک

21-شاه میداس و انگشتان جادویی

22- رمان پیش از بستن چمدان

23-رمان بازگشت هرداد

24-رمان آرزوی سوم

25-خشم قلمبه

26-قلب مترسک

27-آتش و دریا

28-اردک کشاورز

29-رمان گورستان

30-قیافه های بامزه

31-رمان توران تور

32-رمان بردیا و ملکه ی سرزمین عاج (جزو بهترین رمان هایی که خواندم)

33-رمان امیرحسن و چراغ جادو(اولین رمانی که خوندم. امیدوارم یه روز بتونم به دستش بیارم!)

اسم آنهایی که در آن زمان در کانون خوانده بودم و از سایتی که گفته بودم را نوشتم..

دوست دارم یک کتابخانه پر از این ها داشته باشم.. کتاب هایی که هرکدامشان برای من خاطره ای دارند..

پ. ن: اگر که متن عشق به کتاب مرا نخوانده اید، بهتر است آن را بخوانید تا از دنیای من و کتاب ها بیشتر بدانید.