مدیر برنامهی تکنولوژی در حوزه هوش مصنوعی و علم داده، منتور و کوچ حوزه علم داده و هوش مصنوعی، میزبان پادکست آدمهای معمولی
مشکل این است: در ایران همه میخواهند استیو جابز باشند!

مشکل اینه همه در ایران میخوان #استیو #جابز باشن. هیچکس حاضر نیست استیو #وازنیاک باشه.
استیو وازنیاک کارآفرین #خلاق و درجه یکی بود که در مقوله فنی هیچوقت جابز #دانش او را نداشت. بیشک نقش بسزایی در آنچه امروز از #اپل میبینیم داشته است. اما همیشه با #فروتنی میگفت من کاری نکردم. میگفت نمیدونم چرا مردم با چند کاری که کردم فکر میکنن من آدم مهمی هستم.
امروزه ما بچههای فنی بسیار زیادی رو داریم که میتونن کارهای بینظیری انجام بدن، اما از نبود استیو جابزی در کنارشون رنج میبرند و ندارند کسی رو که ایده پردازی کنه، جسارت داشته باشه، به دنبال مشتری بره، بازار رو بگیره و خلاصه کارهایی رو بکنه که جابز کرد.
نه اینکه جابزها در ایران نباشن. درسته زیاد نیستند اما مطمئنم به قدر کافی هستند که کارهای بزرگی اتفاق بیوفته. اما متاسفانه وازنیاک نداریم. انبوهی از مهندسانِ با قابلیتی رو داریم که فکر میکنن هم جابز هستند و هم وازنیاک. هم میخوان جابز باشن و هم وازنیاک. اما اونها تنها وازنیاکی هستند که باید جابزی باهاشون ترکیب بشه تا اون نتیجه بزرگ اتفاق بیوفته. ولی متاسفانه حاضر نمیشن در کنار جابزها کارهای بزرگی بکنن. و نهایتش این میشه که از این در به اون در و از این شغل به اون شغل میرن. سالها فریلنسری میکنن و استعداد فراوانشون رو میسوزونن.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا استیو جابز همیشه یک لباس میپوشید؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه از کافیشاپ کار کنیم و بازدهمان را هم بالا نگه داریم
مطلبی دیگر از این انتشارات
فهرست نهایی فضاهای کار اشتراکی در اروپا
جابز چکار کرد جز این که یک موبایل ساخت و به دوبرابر قیمت به مردم فروخت؟
چه نبوغی در این کار هست جز نبوغ بازاریابی؟
اولین قدم برای استیو جابز شدن اینه که دست از تلاش برای استیو جابز شدن بردارید. چون اون نمیخواست شبیه کسی باشه.
قصدم این بود که بگم امروزه وازنیاکهای زیادی در کشور داریم که به جای اینکه با جابزهای محدود موجود تیم موفقی بسازند و کارهای بزرگی بکنند میخوان جای جبز باشن. و احتمالا یک تنه نقش وازیناک و جابز رو بازی کنند. اونها فکر می کنند اصل کار اون چیزیه که وازنیاکها میکنند. خوب پس حالا که این اصل کار از دستشون برمیاد، چرا نتیجه این اصل کار رو با کسی تقسیم کنند و کسی رو سر این سفره بنشونن.
مشکل از همینجا شروع میشه. چون اونا واقعا باید وازنیاک باشن و با تمام وجود هنر دستشون رو در پیادهسازی محصول منعکس کنند، و کارهای دیگه رو به جابزهای خوش فکر و با بینش بسپارن.
حتی اگر توان جابز بودن رو هم در کنار وازنیاک بودن رو داشته باشند، باز هم بازی کردن در 2 پست شانس موفقیت رو کم میکنه.
من هم با شما موافقم که جابز بودن هیچ اشکالی نداره. ولی مشکل در این هست که همه قرار نیست جابز باشن وقتی ظرفیت و توانایی جابز بودن رو ندارند. جابز همه چیز و کاملترین نبود. جابز یک آدم فنی و یک متخصص فنی نبود، برعکس چیزی که همه فکر میکنند. جابز در حقیقت سلطان کالا و یک طراح محصول درجه یک بود. آدم پرشوری که میخواست دنیا رو عوض کنه، اما نه با دستهاش که با فکرش و ایدهاش و نگرشش. برای اینکار به کسانی نیاز داشت که با دستان هنرمندشون بتونن چیزها رو هم کنند. نیاز به وازنیاکهای فروتنی داشت که دست به کار بشن و در کنار جابز محصولاتی جاودانه خلق کنند.
کاری که جابز کرد بسیاری از وازنیاکها نمیتونن از پسش بربیان. چیزی که از بیش از ده بار خوندن کتاب رهبری به شیوه استیو جابز و دنبال کردن بسیاری از سخنرانیهاش فهمیدم، و در متن نوشته هم به اون اشاره کردم، اینه که جابز بدون وازنیاک و وازنیاکها نمیتونست اون چیزی که در اَپل اتفاق افتاد رو بسازه. نمونهاش هم در ده سال دوریاش از اپل و تاسیس نِکست کامپیوتر بود، که علیرغم همه هزینههای کلانی که براش کرد نتونست چیزی که در اپل اتفاق افتاده رو در اونجا بسازه.
اما وازنیاکها. اینها متخصصین فنی بسیار خبره و درجه یکی هستند که میتونن هر چیزی رو هم کنند و کارهای بینظیر انجام بدن. اما واقعاً چون میخوان CEO باشن و میخوام هم مدیریت کنند و هم بسازن اون اتفاقی که باید بیفته نمیافته. اگر همراه بشن با جابزها، میتونن به اتفاق کارهای خارقالعادهای کنند که برای خودشون و مردم دنیا جاودانه بشه. اما همونطوری که گفتم راه رو اشتباه میرن و این فرصت طلایی رو در زندگیشون از دست میدن.