نه به فریلنسری !!!


همون اوایل کرونا بود که اگه یادتون باشه حرف از قرنطینه و بسته شدن شرکت ها درمیون بود و خیلیا از کارگر بگیر تا صاحب شرکت و کارخونه دار نگران تعطیلی های مکرر بودن و تا حدودی میشه گفت که اقتصاد فلج شده بود.

همین وسط مسط ها بود که گفتن اون مشاغلی که امکانش هست که دورکاری انجام بشه رو دیگه حضوری نکنید تا با فاصله گذاری اجتماعی و کاهش حضور افراد در شرکت ها بشه کرونا رو مدیریت کرد.

حالا با مشکلاتی که پیش اومد کاری ندارم ولی تا حدودی جامعه با دورکاری آشنا شدن و این نوع سبک کاری رو راحتتر قبول میکردن.

اینجاها بود که فریلنسری توی جامعه ما هم یه مقدار بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفت (البته نه دقیقا از همینجا، ولی میشه گفت یه محرک بود).

منم مثه خیلی از افرادی عاشق این طرز فکر بودم که چی بهتر از این که رئیس خودت باشی؟ هر موقع خواستی کار کنی و هرجا که خواستی بری؟!!!
فریلنسری چیست رو توی اینترنت جستجو کنید کلی نتیجه براتون میاره، ولی به زبان ساده اگه بخوام بگم یه سبک کاریه که اون شخص یا همون فریلنسر، قرار نیست الزاما حضوری کار کنه و حتی تعهد بلند مدتی به یه شرکت نداره و میتونه دنبال پروژه های ریز و درشت بگرده و انجامش بده.

واقعا چی بهتر از این که بشه هرجا که خواستی و هر زمان که خواستی کار کنی؟

ولی این همه ماجرا نیست!!!

شما مطمئنا با مشکلات زیادی توی فریلنسر مواجه میشید که بهتره یه سری از اونا رو بگم.

۱- پیدا کردن پروژه

بذارید رو راست بهتون بگم که اگه نمونه کار و تجربه کار زیادی ندارید همین اول کار ممکنه با چالش های زیادی مواجه بشید،‌ چون تا وقتی یه چیزی برای ارائه نداشته باشید خیلی سخت میشه کارفرما رو قانع کرد که به شما پروژه رو بده،‌ طبیعی هم هست.

۲- بیمه نمیشی

چه بخوایم، چه نخوایم این روزا هم میگذره و اگه بیمه نداشته باشیم و برای دوران بازنشستگی برنامه ای نداشته باشیم کلاهمون پس معرکه‌س،‌ از اونجایی که وقتی فریلنسر هستی الزاما برات بیمه رد نمیشه پس با مشکل مواجه میشید.

همینجا بگم که بهتره از بیمه های خویش فرما و اختیاری یا بیمه های عمر که شرکت های مختلف ارائه میدن استفاده کنید تا یه اندوخته ای برای کهنسالی خویش داشته باشید

۳- کلاه برداری مدرن

بله،‌ توی فریلنسری شما با کارفرماهای کلاه بردارِ پرو مکس مطمئنا مواجه میشید، این دسته از کارفرماها با چنان روی خوشی میان و از شما میخوان که پروژه رو انجام بدید که شما فکر میکنید که اون شخص بهترین کارفرمای دنیاس ولی بعد از انجام پروژه و رسیدن به بحث شیرین پرداخت پول،‌ چنان دبه میکنن که صد رحمت به داستان علی اکبر صالحی و دبه کردن آمریکا.

۴- رئیس خود یا عروس هزار داماد

درسته که شما رئیس خودتون هستید، ولی فقط تا زمانی که پروژه نگرفتید :) بعدش اگه پروژه های مختلفی از کارفرماهای دیگه‌ای بگیرید احتمالا با چالش مدیریت پروژه و زمان بندی و کمبود منابع مواجه بشید.

اینجا شما نقش حسابدار،‌ مدیر پروژه،‌ بازاریاب و نیروی کار رو باید ایفا کنید، پس باید ۲ برابر بیشتر از قبل برای این کسب و کار تک نفره وقت بذارید تا با پرسونال برندینگ بتونید پروژه های بهتری بگیرید.

۵- مارکتینگ و سختی هاش

شما تا نتونید خودتون و مهارت هاتون رو درست و حرفه ای تبلیغ کنید زیاد به فکر موفقیت توی فریلنسری نیفتید، دلیلش رو هم بهتر میدونید.

حتما سعی کنید که توی شبکه های مجازی خیلی فعالیت داشته باشید،توی گروه هایی تخصص خودتون عضو بشید، لینکدین رو هم دست کم نگیرید، احتمالا بتونید از این چنلها (کانالهای مارکتینگ مختلف) پروژه های بزرگتری بگیرید.

تا این جا سعی کردم که درباره چالش هایی که من به عنوان یه فریلنسر باهاش مواجه بودم حرف بزنم ولی اینو بدونید که چالش های دیگه‌ای هم هستش که زیاد درباره ش حرف نزدم.

توی نوشته‌ی بعد درباره اینکه چرا اصن باید بریم سمت فریلنسری بیشتر میگم، ولی به قول معرف جنگ اول به از صلح آخره.

شما خودتون چه مشکلاتی داشتید توی فریلنسری؟ چه راه حلی دارید؟ چرا؟