هر چه میخواهد دل تنگت ...
شب عشق
نمی دانم چرا شب که فرا می رسد?
نوبت تنهایی ما می رسد?
گویی که در فال فنجان ما?
یار مصمم شده بر جان ما?
هرکسی کز کوچه ی یار رد شود?
یک شبه چون ملحد مرتد شود?
قصه تکفیر او شهره ی آفاق شود?
عاقبت هرزگیش،نقش ب اشراق شود?
دل که به چشم دیده بس اینکار او?
باز به وقت نگاه ،مصر انکار او?
-حامیم-
مطلبی دیگر از این انتشارات
حقوق و دستمزد۱۴۰۱
مطلبی دیگر از این انتشارات
من نمی تونم با آدم ها دوستی کنم ، با سگ ها چرا .
مطلبی دیگر از این انتشارات
عشقی