انسان زیر پای رقابت کمپانیها و دانشگاهها
امین بهجتی | کارشناسی مهندسی کامپیوتر شریف
در ماه مارس سال ۲۰۱۹، «تیم کوک»، مدیرعامل شرکت اپل، هنگام بازدید از کاخ سفید به رئیسجمهور آمریکا گفت: «کمپانی ما، همانطور که میدانید، توسط یک انصرافی از دانشگاه به وجود آمدهاست. ما هیچوقت فکر نمیکردیم که باید مدرک دانشگاهی داشت تا خوب کار کرد.» او حتی مطرح کرد که حدود نیمی از استخدامشدههای شرکت اپل در سال گذشته، افرادی بودند که مدرک ۴ سالهی کالج (معادل مدرک کارشناسی) ندارند. امروزه برای استخدام در بسیاری از فرصتهای شغلی شرکتهای بزرگی نظیر گوگل، اپل و آیبیام، نیازی به داشتن مدرک کارشناسی نیست و داشتن مهارتها، دانش و یا تجربهی عملی برای آنها کافیست.
با توسعه و پیشرفت تکنولوژیهای آموزشی در دههی اخیر، شیوههای جدیدی برای یادگیری، عمومیسازی، و شخصیسازی آموزش به وجود آمده است که گسترش روزافزونی در تعداد مخاطبین این پلتفرمها رقم زدهاست. پلتفرمهایی نظیر Coursera و Edx علاوه بر همکاریهای گستردهشان با دانشگاهها و کمپانیهای مطرح جهانی در ارائهی دروس، با همکاری برخی دانشگاهها مدرک تحصیلی ارائه میدهند و برای کسب و کارها برنامههای آموزشی تعریف میکنند.
در گذشته، آموزش عالی بخشی از نردبان مسیر تحصیلی انسانها بود که به عنوان تنها مسیر رسیدن به جایگاه اجتماعی و شغلی مناسب در جامعه از آن یاد میشد؛ تصور جامعه اینچنین بود که برای به دست آوردن شغل مناسب باید تا مدرک دکترا پیش رفت و علاوه بر آن، دانشجویان برای به تعویق انداختن مواجهه با چالش یافتن شغل مناسب و حتی به تعویق انداختن سربازی، به تحصیل خود ادامه میدادند. این رویکرد در کشور ما همراه با سیاستهای نادرست وزارت علوم و بحران بیکاری در کشور، منجر به فربهی آموزش عالی، شکلگیری مشاغل دروندانشگاهی و افزایش فارغالتحصیلان بیکار شد.
اکنون بنظر میرسد که این انحصار در طی کردن مسیر تحصیلی دانشگاهی که تغییرات و اثرات اجتماعی بسیاری داشته، در حال تزلزل است و مسیرهای متفاوتی برای توانمندشدن و کسب مهارتهای لازم برای اشتغال در خارج از گسترهی آموزش عالی شکل گرفتهاست. این تغییر نیاز در مشاغل صنعتی، گسترش مسیر برای رسیدن به اشتغال و شکسته شدن انحصار سیستم آموزش عالی، میتواند راهحلی برای بحران شکل گرفته در نهاد دانشگاه باشد تا بتواند جایگاه و نقش مناسب خود را با توجه به مأموریتها و شرایط کشور بازیابی کند و به تکاپو بیفتد که بیش از پیش خود را برای پرورش دانشجویان توانمند در فضای صنعتی تغییر دهد؛ برای مثال دانشگاه شریف با الگوگیری از دانشگاههایی مثل واترلو در کانادا، شیوهی تحصیلی جدیدی تحت عنوان کوآپ (کار و آموزش پایدار) راهاندازی کرده است که دانشجویان در برههای از فضای تحصیلی خود، تجربهی کار تمام وقت داشته باشند.
اما از سویی دیگر دانشگاه مأموریت ویژهای در راستای پرورش نیروی انسانی جوامع، فراتر از نگاه دانشمحور و مهارتمحور معطوف به فضای اشتغال دارد که کمتر مورد بررسی قرار میگیرد و در مواجهی با این تغییر، تحت خطر است. دانشگاه، به عنوان ویژهترین نهادی که با نسل جوان جامعه سر و کار دارد، این مأموریت را به عهده دارد که نه تنها خروجی انسانی مطلوب فضای کار تربیت کند، که انسانهایی را تربیت کند که بتوانند فعالانه هدف و جهت خویش را یافته، در راستای آن آزادانه حرکت و در جمیع ابعاد زندگی رشد کنند. یک نگاه، «کارگری مدرن» تربیت میکند که صرفا در فضای علمی و کاری محدود خود توانمند باشد و بتواند چرخدندهی توسعهی صنعتی جوامع شود؛ اما نگاه دیگر «انسانی مولد و محرک» تربیت میکند که در مهارتها و روابط اجتماعی، نسبتگیری با مسائل عمومی جامعه، یافتن و برطرفسازی خلأهای علمی و فناورانه، و ...، توانمند باشد.
چنین نگاهی به دانشگاه مغفول و تحت خطر است، چرا که تاکنون دانشگاه در نیل به این مأموریت خویش موفق نبوده و خروجی انسانی آن، نه تنها از منظر مهارتهای اجتماعی، مسئولیتپذیری و نقشآفرینی مؤثر در جوامع، و پیشبرندهی مسائل کشور بودن توانمند نیست، که حتی ورودی مطلوب فضای صنعتی نیز نیست. وضعیت فعلی دانشگاهها این پرسش را پررنگ میسازد که آیا اساساً نگاهی به اینکه «چه دانشجویی باید تربیت شود؟» وجود داشته یا این عملکرد صرفا گرتهبرداری ناقصی از دانشگاههای پیشینی بوده است؟ به نظر میرسد که با انحصارزدایی از دانشگاهها به عنوان تنها مسیر تحصیلی پیش از ورود به فضای شغلی، مسیرهای دیگر نمیتوانند حامل این مأموریت انسانی دانشگاه باشند و چنین هدفی را در فضای صنعتی و یا آموزش مجازی نمیتوان دنبال کرد. در صورتی که دانشگاه نتواند در راستای تحقق این هدف، تغییری در خود ایجاد کند، مغلوب روشهای جایگزین رشد تحصیلی و ورود به فضای کاری میشود و مخاطبش به طیف محدودی از انسانها محدود میشود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
شاید اساتید از اول اینطور نبودند...
مطلبی دیگر از این انتشارات
بیایید دانشگاه آمریکایی را بهتر بشناسیم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
من به شما اعتماد نمیکنم!