عصاره‌‌مقاله‌: «ترومای جانشین در درمانگران[1]»


شنیدن تروما می‌تواند اثرهای مختلفی بر روی فرد بگذارد و منجر به تغییر قابل توجهی در جهان بینی شود که باورهای موجود او را در هم می‌شکند و در دید خود دیگران و جهان فراگیر می شود.

مقاله‌ی «ترومای جانشین در درمانگران» به این موضوع می‌پردازد که چگونه درمانگران می‌توانند هنگام کار با بازماندگان تروما، ترومای نیابتی را تجربه کنند، که به دلیل تغییرات خاص در طرحواره‌ها پس از مواجهه مکرر با تروما، منجر به "علائم" شناختی، عاطفی، فیزیولوژیکی و رفتاری می‌شود.

ترومای جانشین به این اشاره دارد که که کار با بازماندگان تروما می تواند تاثیری بر افرادی که با آن‌ها کار می‌کنند داشته باشد که در آن تجربیات درونی درمانگر به طور منفی و دائمی از طریق گوش دادن مکرر به مطالب آسیب زا در طول زمان تغییر کند.

مضمون های اصلی که در خصوص ترومای جانشین در درمانگران در این مقاله اشاره شده است از جمله:

نگرش تغییر یافته به زندگی و ادراک از خود و دیگران: این مضمون نمایانگر دیدگاه تغییریافته درمانگران از خود، دیگران و جهان بر اساس مواجهه آن‌ها با روایت های تروما است. درمانگران باورهای منفی را که از طریق گوش دادن به تروما درون خود احساس می‌کردند و همچنین احساساتی همچون بی‌کفایتی، عدم عزت نفس و شک نسبت به توانایی های خودشان را تجربه کردند.

مضمون دیگری که به آن پرداخته شد، تجارب عاطفی جالبی بود که درمانگران تجربه کردند؛ آن‌ها به این موضوع اذعان داشتند که احساساتی همچون غم، ترس، تحریک پذیری/ بی قراری، احساس شوک، انزجار، احساس گناه و اضطراب درمورد سلامت و ایمنی خود و دیگران در درونشان رخ داد.

تجربه فیزیولوژیکی: مضمون بعدی که حاکی از این بود برخی از درمانگران از خستگی مفرط خودشان از پس کار با افراد دارای تروما می‌گفتند؛ آنها علائمی همچون درد، حالت تهوع، سرگیجه، میگرن(سردرد)، تنش عضلانی و مشکلات تنفسی توصیف می‌کردند که اغلب آن‌ها هیچ دلیل پزشکی نداشت. احساسات گاهی از طریق گریه به صورت ظاهری بیان می‌شد که شاید برای دور انداختن احساسات اضافی‌ای بود که درمانگران تجربه می‌کردند.

در وهله‌ی بعد به تجارب شناختی درمانگران پرداخته شد که درمانگران خود را آسیب پذیر، دیگران را خطرناک و جهان پیرامون خود را نا امن می‌پنداشتند. برخی از آن‌ها درباره سردرگرمی و فراموشی می‌گفتند، عده‌ای تغییر دیدگاه درباره جهان و کاهش خوش‌بینی نسبت به دنیای پیرامون را مطرح می‌کردند و برخی دیگر روابط شخصی خود را زیر سوال می‌بردند و جای تعجب نبود که پارانویا را احساس کنند.

آخرین مضمونی که به آن پرداخته شد، پاسخ های رفتاری بود که درمانگران گزارش می‌کردند؛ اینکه از دیگران فاصله می‌گیرند و یا تمایل به محافظت از عزیزان خود دارند‌، یک درمانگر درباره‌ی از دست دادن ایمان خود گفت و برخی دیگر از هوشیاری بیش از حد صحبت می‌کردند.

از جهت دیگر برای برخی از درمانگران کار با بازماندگان تروما تأثیر مثبتی بر دیدگاه آن‌ها نسبت به جهان داشت. برخی از درمانگران توانستند مفهوم قدرت و انعطاف پذیری را در دید خود، به دیگران منتقل و حس واقعی امید و خوش‌بینی را در خود تقویت کنند، زیرا شاهد بودند که بازماندگان توانایی کنار آمدن با تروما را دارند و با طی کردن جلسات مشاوره در مسیر رشد و پیشرفت قرار می‌گیرند.

نویسنده: سید محمدمهدی ساداتی، کارشناسی‌ارشد مشاوره خانواده



[1] Vicarious trauma in therapists: a meta-ethnographic review