پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم.
دوستت میدارم هنوز.

با تمام خوشگلی و زیباییهایت که به یاد میآورم، دوستت میدارم هنوز.
با اینکه به تو گفتم تغییر خواهم کرد، تغییر کرده و نکرده دوستت میدارم هنوز.
با تمام وجودت که تمام وجودم را فرا میگرفت، با تمام وجودم دوستت میدارم هنوز.
با همه اخمهایت که ناراحتم میکرد، به اندازه زاویه کمان اخمهایت دوستت میدارم هنوز.
با بهانهگرفتنهایت که حواسم را مجذوب خودش میکرد، با هر 5 حواسم دوستت میدارم هنوز.
با وجود دعواهایمان که اعصابمان را خط خطی میکرد، با آن اعصاب خطاطی دوستت میدارم هنوز.
با اینکه صفحه نقاشی روزگارت را کمی تیره کردم، پیکره رنگارنگ زندگیام هستی، دوستت میدارم هنوز.
با خواندن چند باره من به نتیجه جدیدی نرسیدی، مثل کتاب چندبار خوانده شده دوستت میدارم هنوز.
با تمام عشقی که به من داشتی نامید شدی، به تعداد اتمهای قطرهی اشکت دوستت میدارم هنوز.
با این همه فاصله که بود زجرها میکشیدیم، مثل نیمفاصلههای این نامه دوستت میدارم هنوز.
با غیرتی که داشتی اوضاع سخت میشد، با همان سفت و سختی دوستت میدارم هنوز.
با بیدار ماندن چه صحبتها که میکردیم، به بلندای شب چله دوستت میدارم هنوز.
با نامههایی که نوشتیم و خاطره شد، به خدوندگارشان قسم دوستت میدارم هنوز.
با اینکه به من نگفتی که دوستم میداری، ولی من تو را دوستت میدارم هنوز.

مطلبی دیگر از این انتشارات
برای دختر جنوب و تمام کسانی که بی خداحافظی رفتند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
انگار دیروز بود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
سپیده دم !