همین الآنِ من > ازدواج > مرحله آشنایی

اصلا فکرشم نمیکردم که یکروزی بخوام جلوی یک دختر بشینم و در مورد ریزترین مسایل شخصی خودم که تابحال با کسی درمیون نذاشتم صحبت کنم ..... وَووووو

عجب حسی داره ...... و عجب استرسی !

جلسه اول و دوم و سوم تقریبا میتونم بگم فقط همو نگاه می کردیم و خیلی چیز بدرد بخوری نگفتیم ... خیلی بلد نبودیم حرف بزنیم فقط درحد یه سرچ اینترنتی اطلاعات داشتیم... البته تواین سه جلسه فقط فهمیدیم که از لحاظ اعتقادی بهم نزدیکیم که خب همینم بهتر از هیچیه....[علامت خنده ملیح]

جلسه چهارم اما مصادف شد با خستگی من از کار و خیلی بی حوصله بودم (چون خسته فکری بودم از کار) و یه کوچولو ایرادگیر(از خودم).... خلاصه چیزایی به طرف گفتم که وقتی از خودم تلبکار بودم به خودم میگفتم...

ولی تهش به این نتیجه رسیدیم که حتما با یک مشاور در رابطه با خودمون و آینده صحبت کنیم و از طریق یک فرد باتجربه تر خودمون رو بهتر بشناسیم.... قراره هفته بعد یه سری بزنیم مشاور.

وقتی موضوع رو به پسرخاله گفتم بهم پیشنهاد کرد که حتما قبل از مشاوره تست های MBTI رو هم برای خودم و هم برای همسر آیندم انجام بدم که خیلی به شناختمون کمک میکنه و البته من قبل از نوشتن این مطلب تست رو انجام دادم ودر نتیجه من یک ISTP هستم .... میتونم بگم دهنم سرویس شد تا همه سوالا رو جواب دادم ولی درعوض اطلاعات خوبی راجع به خودم فهمیدم و میتونم این اطلاعات رو در اختیار همسر آینده ام بزارم تا اونم منو دقیق تر بشناسه ... تقریبا با احتمال خطای ۵ درصد میتونم بگم ۹۵ درصد مطالبی که این تست بیان کرد دررابطه با من صدق میکنه بخصوص اون قسمتش که گفت [شغل مورد علاقه این افراد : مهندسی کامپیوتر ، برنامه نویس ، طراح نرم افزار ،... ] اصن عاشق این قسمتش شدم چون برنامه نویسی رو زندگی دومم میدونم.‍

راستی اینم لینک تست من ، اگر دوست داشتید مطالعه کنید:

خلاصه منتظر فردام تا جواب همسر آیندم رو ازین تست بفهمم و توی یک پست بعدی به اشتراک بزارم ...

و اینکه سعی میکنم این مطلب رو ادامه بدم و از تجربیاتم تا آخر این راه برای شما بنویسم.

خیلی دوست دارم اگر تجربه ای تو این زمینه داشتید با من و بقیه دوستان هم به اشتراک بزارید...