آدما هم جعبه سیاه دارن؟

حریم خصوصی
حریم خصوصی

به نظر شما آدم‌ها هم جعبه سیاه دارن؟ محفظه‌ای که تمام عملکردشون توش ثبت بشه و همیشه از اینکه جعبه باز بشه و رازهاشون برملا بشه هراس دارن.

از نظر فیلم Perfect Strangers که «غریبه‌های کامل» یا «غریبه‌های تمام عیار» ترجمه شده‌، گوشی موبایل افراد، جعبه سیاه اونا محسوب میشه.
داستان این فیلم از این قراره که تعدادی دوست پس از مدت‌ها قرار میذارن خونه‌ی یکیشون دورهم جمع بشن. سر میز شام یه بازی‌ای رو شروع می‌کنن به این ترتیب که همه موبایلاشون رو روی میز بذارن و اگر پیام اومد با صدای بلند بخونن و اگر تماس گرفته شد بذارن روی بلندگو. و ادعا هم کردن که دوستان صمیمی‌ای هستن و چیزی برای مخفی کردن از همدیگه ندارن. البته می‌تونید حدس بزنید که با پیشرفت فیلم رازهای زیادی برملا میشه.

فیلم غریبه‌های کامل
فیلم غریبه‌های کامل
پیشنهاد می‌کنم این فیلم با سناریوی جذابش رو حتما ببینید. مشخصاتش از این قراره:
فیلم ایتالیایی محصول سال ۲۰۱۶ با کارگردانی پائولو جنووِزه (Paolo Genovese) و با بازی مارکو جالینی، آلبا رورواشر، آنا فوگلیئتا، جوزپه باتیستن و ... . ژانر درام و ۹۷ دقیقه. امتیاز ۷.۷ از ۱۰ از سایت IMDB. جوایز متعددی هم بابت فیلم‌نامه‌ش برنده شده.

حالا به نظر شما واقعا جعبه سیاه ما ها چیه؟ گوشی موبایلمون؟ اکانت شبکه مجازیمون؟ چت‌هامون؟ لپتاپمون؟ هارد اکسترنالمون؟ یا مغزمون؟

بعد از دیدن این فیلم سوالاتی که تو ذهنم شکل گرفت این بود که چقدر اطرافیانمون رو می‌شناسیم؟ چقدر می‌تونیم ادعای شناختن کنیم؟ تا کجا اجازه داریم تو زندگی بقیه کنجکاوی کنیم؟ محدوده‌ی حریم شخصی کجاست؟ و و و... {از فیلم‌هایی که بعدش میرم تو فکر خیلی لذت می‌برم. اگه فیلمی می‌شناسید معرفی کنید حتما}

اخیرا مکالمه‌ای با یکی از نزدیکانم داشتم که از رصد شدن اطلاعات پیام‌هاش توسط نرم‌افزارها یا افراد هیچ باکی نداشت و این عقیده رو داشت که وقتی من حرف خاصی توی پیامام نمیزنم برای چی باید بترسم.
شما اگر بودید در جواب چه می‌گفتید؟ بحث حریم خصوصی را به میان می‌کشیدید؟ بحث حقوق شهروندی و حقوق شخصی؟ و یا چه بحثی؟
و اصلا سوال مهم‌تری که مطرح میشه اینه که وجود چنین جعبه سیاهی لازمه؟ یا صرفا نیازیه که برامون ایجاد کردن؟ آیا قلب { که صندوقچه اسراره} می‌تونه جای موبایلمون باشه؟

به پایان آمد این ویرگول، حکایت همچنان باقیست...

حقیقتش دست و دلم به نوشتن نمی‌رفت ولی از جایی که به چالش ۳۰ روزه وبلاگ نویسی دعوت شده بودم، گفتم بذار مطلب روز دومم رو هم بنویسم.
نظرتونو درباره‌ی جعبه سیاهتون برام بنویسید. :)