قوانین مورفی: هر خطای ممکن رخ خواهد داد

شاید بعضی اوقات فکر کنید چقدر بدشانسید یا چقدر در موقعیت‌های مختلف ضایع می‌شید. برای من خیلی پیش میومد. گوشیم آنتن نمیداد و موقعی که می‌خواستم به پدرم نشون بدم که آنتن نمیده، آنتنش کامل پر میشد. یا موقعی که دستم پر از خرید و کیف و اینا بود و می‌رسیدم دم خونه، کلید دورترین نقطه‌ی ممکن به دست آزادم بود. تا اینکه یه دوستی من رو با قوانین مورفی آشنا کرد.

قوانین مورفی
قوانین مورفی

اینجا می‌خوام با قوانین مورفی آشناتون کنم؛ که حتی اگر اسمشم نشنیده باشید حداقل یکبار براتون پیش اومده:

فلسفه‌ی مورفی: لبخند بزن، فردا روز بدتری است.
  • قانون صف:

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد. ( در

  • قانون تلفن:

اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچ‌گاه اشغال نخواهد بود.

  • قانون کارگاه:

اگر چیزی از دستتان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه‌ی ممکن خواهد خزید.

  • قانون دروغگویی:

اگر بهانه‌ی دروغی‌تان پیش رئیس برای دیرآمدن، پنچر شدن ماشینتان باشد، روز بعد واقعاً به‌خاطر پنچر شدن ماشینتان دیرتان خواهد شد.

  • قانون روبه‌رو شدن:

احتمال روبه‌رو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید، افزایش می‌یابد.

  • قانون اثبات:

وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد.

  • قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

  • قانون ترافیک:

وقتی در ترافیک گیر کرده‌اید لاینی که تو در آن هستی دیرتر راه می‌افتد.

  • قانون وسایل نقلیه:

وسایل نقلیه اعم از اتوبوس، قطار، هواپیما و ... همیشه دیرتر از موعد حرکت می‌کنند، مگر آنکه شما دیر برسید. در این صورت درست سر وقت رفته‌اند.

  • قانون اتوبوس:

مدت زیادی منتظر اتوبوس می‌مانی و خبری نیست. پس سیگاری روشن می‌کنی. به محض روشن شدن سیگار، اتوبوس می‌رسد. (به عبارت ساده، اگر سیگار را روشن کنی اتوبوس می‌رسد. اگر برای زودتر رسیدنِ اتوبوس سیگار را روشن کنی اتوبوس دیرتر می‌آید)

  • قانون کار:

اگر به نظر می‌رسد همه‌ی چیزها خوب پیش می‌روند، حتماً چیزی را از قلم انداخته‌ای.

  • قانون نتیجه:

احتمال بد پیش‌رفتن کارها نسبت مستقیم با اهمیت آن‌ها دارد.

  • قانون یادگیری:

شما چیزی را یادنمی‌گیرید، مگر بعد از این‌که امتحان آن را دادید.

  • قانون جستجو:

هر وقت دنبال چیزی می‌گردید، همیشه در آخرین مکانی که جستجو می‌کنید آن را می‌یابید.

  • قانون خرید:

اهمیتی ندارد که چقدر دنبال جنسی بگردید، به محض اینکه آن را خریدید آن را در مغازه دیگری ارزان‌تر خواهید یافت.

  • قانون چیزهای خوب:

هر چیز خوب در زندگی یا غیرقانونی است یا غیراخلاقی یا چاق‌کننده.

  • قانون ضایع شدن:

احتمال آنکه کاری را که انجام می‌دهید دیگران ببینند نسبت مستقیم دارد با میزان احمقانه بودن آن کار.

  • قانون پمپ بنزین:

هنگام ورود به پمپ بنزین جایگاهی که انتخاب می‌کنید کندتر و طولانی‌تر از جایگاه‌های دیگر خواهد بود.

  • قانون لکه:

زمانی که می‌خواهید لکه‌ی روی شیشه‌ی پنجره را پاک کنید، لکه در سمت دیگر شیشه خواهد بود.

  • قانون دسترسی:

هر گاه چیزی را دور بیندازید، به محض آنکه دیگر به آن دسترسی نداشته باشید، به آن نیاز پیدا خواهید کرد.

  • قانون صبحانه:

همیشه نان از طرفی که به آن کره مالیده‌اید روی زمین می‌افتد.

  • قانون تعمیر:

زمانی که دستگاه معیوب خود را نزد تعمیرکار می‌برید، کاملاً درست و بی‌عیب کار خواهد کرد.

  • قانون اجتناب:

اگر به هر دلیل در جایی قانون مورفی عمل نکند، قراره اتفاق خیلی بدتر و بزرگتری بیفتد.

قانون مورفی
قانون مورفی

قانون تله (فیناگل): اگر بدترین زمان خراب شدن برای چیزی وجود داشته باشد، همان زمان است که خراب می‌شود.

به پایان آمد این ویرگول، حکایت همچنان باقیست...

مصادیق این قانون رو از صفحه‌ی ویکیپدیاش برداشتم که تاریخچه‌اش رو هم نوشته. ولی تقریبا میشه گفت همشون برای خودمم پیش اومده.
اگر تجربه‌ی مشابهی از این قانون براتون رخ داده حتما به اشتراک بذارید :)))))