ما شکیبا بودیم و این است کلامی که ما را به تمامی وصف میتوان کرد.
خجالت نکش... بیا یه شعر واسه عمو بخون!
چند وقت پیش توییتی دیدم مبنی بر اینکه شخصی در شب یلدا تصمیم گرفته بود تا شب یلدای سال بعد دیوان حافظ رو حفظ کنه و حفظ هم کرده بود.
به نظرم ایدهی جالبی اومد. یکی از علائق همیشگیم شعر بوده و هست. اغلب اشعار دوران مهدکودک و کتاب درسیهای دوران مدرسه رو با جون و دل حفظ میکردم و خیلیاشو الان هم حفظم.
ولی تا حالا به طور جدی به حفظ شعر فکر نکرده بودم. کاریه که واقعا دوست دارم انجام بدم. [نشون به اون نشون که تو پست وقتهای مرده را زنده کنید هم اشاره کردم به این موضوع.]
مسئلهای که هست اینه که با چه روشی شعر حفظ کنیم؟
- شعر رو با صدای بلند بخونیم و صدای خودمون رو ضبط کنیم و بعد مدام بهش گوش بدیم تا حفظ شیم.
- یه بیت یه بیت شروع کنیم به حفظ کردن و تا بیت اول رو کامل حفظ نشدیم سراغ بیت بعدی نریم.
- هر بار که بیت جدیدی رو حفظ میکنیم برگردیم شعر رو از اول تا پایان همون بیت بخونیم.
- شعر رو برای خودمون معنی کنیم و اون معنی رو به خاطر بسپاریم و بعدا بتونیم با بازسازی معانی، ابیات رو به یاد بیاریم.
مسئلهی بعدی اینه که وقتی میرم سراغ حفظ اشعار حافظ، دلم هوای سعدی میکنه؛ میرم سراغ سعدی، یاد یکی از اشعار شهریار میفتم. و این سلسله آخر نداره! نمیتونم به یک شاعر بسنده کنم.
حالا،
اگر روش به خصوصی برای حفظ شعر به غیر از روشهایی که گفتم میشناسید، خوشحال میشم راهنمایی کنید!
و اگر شما هم موافق این کار هستید، میتونیم قرار بذاریم با هم شعر حفظ کنیم. شاید همراهی بتونه مقیدمون کنه.
به پایان آمد این ویرگول، حکایت همچنان باقیست...
دبیرستان که بودم معلم زبان عربی مجبورمون کرد یکی از اشعار عربی کتاب رو حفظ کنیم. [ اعتزل ذکر الاغانی و الغزل/ و قل الفصل و جانب من هزل] من فکر کردم ایشون شوخی میکنه. با خودم گفتم آخه کی شعر عربی حفظ میکنه؟! و جلسهی بعد حفظ نکردم. جلسهی بعد و دو جلسهی بعدترش مجبور شدم تو راهرو پشت در کلاس بشینم و تا شعر رو حفظ نکردم حق ورود نداشتم. :)))))
خواستم بگم راههای حفظ شعر به اندازهی آدما متنوعه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
گزارشی از نمایشگاه کتاب ۹۸ و ذوقمرگیهای اخیر
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا باید اتاقی از آنِ خود داشت؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
تنهایی پرهیاهوی اشیا