پزشک عمومی و کارشناس ارشد بهداشت و پزشکی انفورماتیک
گعده دوم: آغاز منطق
در گعدۀ قبل گفتیم که فلسفه مسیری است برای انسان دارای عقلِ رشد یافته تا پاسخ پرسشهای بزرگ جهان را کشف کند. همچنین گفتیم که ابزار فلسفه، اندیشه است و بنا بر این بهتر است قبل از ورود به مباحث فلسفی، در مورد منطق صحبت کنیم؛ زیرا منطق علمی است که از «به اشتباه افتادن اندیشه» جلوگیری و با مغالطه مبارزه میکند.
معنی منطق
واژه منطق در عربی از ریشه نطق به معنی سخن گفتن از روی اندیشه است. در انگلیسی، معادل انگلیسی منطق، واژۀ logic است که از کلمه لاتین «logica» و کلمه یونانی باستان «λoγlk» (با تلفظ logike) به معنای هنر استدلال گرفته شده است.
پیدایش منطق
در حدود 500 سال پیش از ولادت حضرت مسیح (ع)، هنر سخنرانی به دلیل امور سیاسی و قضایی بسیار رواج یافته بود. در آن زمان گروهی از سخنوران به نام «سوفسطائی»ها یا «سوفیست»ها پدیدار شدند (سوفیست در لغت به معنای دانشمند است). سوفسیتها در فن سخنرانی قوی بودند و با توضیحات پیچیده و مغالطه میخواستند هر آنچه را به نفع خودشان بود، صحیح نشان دهند.
سوفیستها وجود حقیقت یا شناخت آن را انکار میکردند و حقیقت را نتیجهٔ انتزاع ذهن میدانستند.
شهید مطهری در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم در مورد سوفیستها مینویسد:
پیدایش سفسطه در یونان در قرن پنجم قبل از میلاد در اثر دو چیز صورت گرفت: یکی ظهور آراء و عقاید فلسفی گوناگون و ضد و نقیض و حیرتآور و یکی دیگر رواج فوقالعادۀ فن خطابه و مخصوصا خطابه قضایی... منازعات مالی زیادی واقع میشد که کار را به محکمه میکشانید و گروهی از دانشمندان به سمت وکالت در محاکم عمومی با حضور جمعی کثیر از تماشاچیان به دفاع از حقوق موکلین خود میپرداختند و خطابههای مؤثر ایراد مینمودند. کار خطابه به تدریج بالا گرفت و اساتید فن، کلاسها برای تعلیم فن خطابه افتتاح کردند و به تدریس اصول آن پرداختند و از شاگردان اجرت گرفتند و از این راه ثروت زیادی به چنگ آوردند. این گروه سعی میکردند برای هر مدعایی، اعم از حق و باطل، دلیل بیاورند و برهان اقامه نمایند و گاهی برای دو طرف دعوا دلیل میآوردند و کم کم کار به جایی کشید که معتقد شدند حق و باطل و راست و دروغی در واقع نیست که گاهی با رأی و نظر انسان مطابقت کند و گاه نکند، بلکه حق آن چیزی است که انسان او را حق بداند و باطل آن چیزی است که انسان او را باطل پندارد، و به تدریج این عقیده در سایر امور عالم نیز سرایت کرد و گفتند حقیقت بهطور کلی تابع شعور و ادراک انسان است و هر کسی از امور عالم هر چه ادراک میکند درست است و اگر دو نفر بر خلاف یکدیگر ادراک میکنند، هر دو درست است!
دو تن از سوفیستهای معروف، گرگیاس (Gorgias) و بروتاغورث یا پروتاگوراس (Protagoras) بودند.
گرگیاس به سه برهان پی در پی باور داشت: اولاً هیچ چیز وجود ندارد؛ ثانیاً اگر هم وجود داشته باشد، برای انسان غیرقابل فهم است؛ ثالثاً اگر وجود قابل فهم باشد، قابل تعریف و توصیف برای دیگری نیست.
پروتاگورس معتقد بود که «انسان معیار همه چیز است. معیار هستی آنچه هست و این که چگونه است و معیار نیستی آنچه نیست و این که چگونه نیست». او میگفت: «در برابر هر استدلالی، یک استدلال متقابل هم هست». او معتقد بود حقیقت یک چیز از فردی به فرد دیگر متغیر است یعنی واقعیت معیاری ثابت ندارد.
گرگیاس و پروتاگورس اگر چه هر دو سوفیست بودند، اما در مورد واقعیت اختلاف نظر داشتند. پروتاگوراس معتقد بود هر کس هرچه بپندارد، همان واقعیت است، در حالی که گرگیاس میگفت هیچ واقعیتی را نمیتوان یافت.
نمونهای از مغالطههای سوفسطاییها از کتاب «منطق صوری» دکتر محمد خوانساری:
پرتوگراس شاگردی به نام اوالت داشت. این شاگرد نزد استاد فن بیان میآموخت. شاگرد نصف شهریه خود را پرداخته بود و پرداخت بقیه را به وقتی موکول کرده بود که در اولین ادعای خود نزد حریف پیروز شود. پس از خاتمه دوره آموزش، برای شاگرد موقعیتی برای اقامه دعوی پیش نیامد و استاد برای گرفتن اجرت خود، ادعانامهای علیه او تنظیم کرد و به او گفت: «تو چه در این دعوی پیروز شوی و چه محکوم، در هر دو صورت بقیه اجرت را باید بپردازی. زیرا اگر در این دعوی غالب شوی، چون در نخستین دعوی خود غلبه کردهای، مطابق پیمانی که با هم داشتیم، باید دین خود را ادا کنی. اگر هم مغلوب شوی، قاضی تو را به ادای دین مجبور خواهد کرد.» گویا پرتوگراس شاگرد خوب و زبدهای تربیت کرده بود. جواب شاگرد در مقابل استاد شنیدنیتر و جالبتر است. شاگرد در جواب استاد گفت: «چنین نیست و در هر دو صورت مرا دینی نسبت به تو نخواهد بود. زیرا اگر غالب شوم، با دلیل اثبات کردهام که دینی بر عهده ندارم و قاضی مرا معاف خواهد کرد. در صورتی که محکوم شوم، باز هم نباید چیزی بپردازم. زیرا شرط ما این بود که در نخستین جلسهای که در دعوی خود پیروز شوم، مدیون شما باشم.»
شهید مطهری میگوید:
سقراط، افلاطون، و ارسطو به شدت به مبارزه با سوفسطائیان پرداختند و مغلطههای آنان را آشکار ساختند و ثابت کردند که اشیاء قطع نظر از ادراک ما واقعیت دارند و دارای کیفیت مخصوصی میباشند و حکمت عبارت است از علم به احوال اعیان موجودات آن طور که هستند و اگر انسان به طرز صحیحی فکر خود را راه ببرد میتواند «حقایق» را دریابد.
در قرن چهارم قبل از میلاد، ارسطو قوانین منطق را گرداوری کرد. پس از وی نوشتههای فیلسوفان «رواقی» علم منطق را گسترش داد و در قرن دهم و یازدهم میلادی (چهارم و پنجم هجری قمری)، ابوعلی سینا نقش مهمی در پیشرفت منطق داشت. گوتلوب فرگه، دانشمند آلمانی قرن نوزده و بیست، منطق را در ریاضیات نیز وارد کرد. امروزه منطق جزئی از فلسفه، ریاضیات، مهندسی الکترونیک، مدارها، مهندسی سخت افزار، هوش مصنوعی و است و در روانشناسی، فقه، حقوق، علوم اجتماعی و... نیز استفاده میشود.
تعارف ابتدایی در منطق
دانستههای ذهن ما دو گونه هستند: تصور و تصدیق.
تصور: واژهای که چیزی را به ذهن متبادر کند. مثلا واژۀ «درخت» که ذهن ما معنای آن را میفهمد و درک میکند.
تصدیق: ابراز یک حکم یا قضاوت یا توضیف. مثلاٌ «درختان در مقابل نور، فتوسنتز میکنند».
به طور کلی هر ادراکی که حکمی در آن بیان شود، تصدیق صورت گرفته است و در غیر این صورت تصور است.
توجه نمایید که تصدیق میتواند مطابق با واقع باشد (صادق باشد) یا مطابق با واقع نباشد (کاذب باشد).
تصور و تصدیق میتوانند معلوم یا مجهول باشند. معلوم یعنی آن چه برای گوینده و مخاطب مشخص است و همگی آن را قبول دارند. مجهول یعنی آنچه برای همه معلوم نیست و عدهای آن را نمیشناسند یا قبول ندارند.
در منطق، دو حیطۀ اصلی وجود دارد: تعریف و استدلال.
تعریف: شناخت تصورهای مجهول با استفاده از تصورهای معلوم.
استدلال: کشف تصدیقهای مجهول با استفاده از تصدیقهای معلوم.
در گعدۀ بعدی در بارۀ تعریف و بعضی مغالطههای مرتبط با آن، صحبت خواهیم کرد.
خواندنیهای بیشتر
منابع
- کتاب منطق پایۀ دهم رشتههای ادبیات و علوم انسانی آموزش و پرورش
- صدر، میرشهرام. خواستگاه تدوین منطق. رشد برهان دورۀ متوسطه دوم. دورۀ 30، شماره 2، زمستان 1399
- فیلسوفیار. مقالات آموزشی منطق: تصور و تصدیق. 1397
مطلبی دیگر از این انتشارات
گعده نخست: فلسفه چیست و منطق چه میگوید؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
گعدۀ سوم: مغالطات عامیانۀ پر استفاده
افزایش بازدید بر اساس علاقهمندیهای شما
مروری بر آذر ماه ویرگول، قصههایی که ساختیم و خاطراتی که ماندگار شدن