معنی حکایت ای رفیق! فارسی دهم
روزی حضرت عیسی روح الله میگذشت. ابلهی با وی دچار شد و از حضرت عیسی سخنی پرسید؛ بر سبیل تلطف جوابش باز داد و آن شخص مسلم نداشت و آغاز عربده و سفاهت نهاد.
روزی حضرت عیسی، روح خدا، در حال عبور بود که مرد نادانی با او برخورد کرد و از حضرت سوالی پرسید؛ آن حضرت از سر مهربانی جوابش را داد ولی آن شخص باور نکرد و از روی نادانی شروع به فریاد و دعوا کرد.
چندان که او نفرین میکرد، عیسی تحسین مینمود.
هر چه او حضرت عیسی را لعنت میکرد، آن حضرت در مقابل او را ستایش میکرد و به او آفرین میگفت.
عزیزی بدان جا رسید؛ گفت:«ای روح الله، چرا زبون این ناکس شدهای و هر چند او قهر میکند، تو لطف میفرمایی و با آنکه او جور و جفا پیش میبرد، تو مهر و وفا بیش مینمایی؟»
مردی گرامی به آنجا رسید؛ گفت:« ای روح خدا، چرا به این نامرد دچار شدی و در مقابلش ناتوان شدی و هر چه او خشم از خود نشان میدهد تو با مهربانی برخورد میکنی، و با اینکه او به تو ستم میکند و آزار میرساند تو مهربانی را در پیش گرفتی؟»
عیسی گفت:«ای رفیق! کل اناء یترشح بما فیه، از کوزه همان برون تراود که در اوست؛ از اون آن صفت میزاید و از من این صورت میآید. من از وی در غضب نمیشوم و او از من صاحب ادب میشود. من از سخن او جاهل نمیگردم و او از خلق و خوی من عاقل میگردد.»
عیسی گفت:«ای دوست من! هر ظرفی آنچه را در خود دارد به بیرون تراوش میکند، از کوزه همان چیزی بیرون میتراود که در آن است؛ از او این ویژگیهای بیرون میآید و از من این رفتار. من از او خشمگین نمیشوم و او از من ادب یاد میگیرد. من بخاطر حرفهای او نادان نمیشوم ولی او از رفتار من عاقل میشود.»
معنی لغات حکایت ای رفیق:
روح الله: روح خدا، لقب حضرت عیسی
ابله: نادان
سبیل: راه
تلطف: مهربانی
عربده: فریاد خشمگین
سفاهت: نادانی
زبون: عاجز و بیچاره
ناکس: نامرد
جور: ستم
جفا: ظلم و ستم
غضب: خشمگین شدن
جاهل: نادان
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر یاد حسین فارسی هشتم
مطلبی دیگر از این انتشارات
جواب سوالات درس سوم دین و زندگی دوازدهم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی درس دوم عربی هفتم