معنی درس اول عربی هفتم
اَلدَّرسُ الأَوَّل : درس اول
هذِهِ صورَةٌ جَمیلَةٌ.
این عکس زیبایی است.
هذا جَبَلٌ جَمیلٌ.
این کوه زیبایی است.
قیمَةُ الْعِلْمِ : قیمت علم
اَلْعالِمُ بِلا عَمَلٍ کَالشَّجَرِ بِلا ثَمَرٍ.
عالم بدون عمل، مانند درخت بدون میوه است.
حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ.
خوب پرسیدن نیمی از دانش است.
مُالَسَةُ الْعُلَماءِ عِبادَةٌ.
همنشینی با دانشمندان عبادت است.
طَلَبُ الْعِلْمِ فَريضَةٌ.
طلب علم، واجب دینی است.
آفَةُ الْعِلْمِ النِّسْيانُ.
فراموشی آفت علم است.
هٰذَا الرَّجُلُ، طَبيبٌ. / هٰذَا الطَّبيبُ، ناجِحٌ.
این مرد، دکتر است. / این دکتر، موفق است.
هٰذِهِ الْمَرأَةُ، طَبيبَةٌ. / هٰذِهِ الطَّبيبَةُ، ناجِحَةٌ.
این زن، دکتر است. / این دکتر موفق است.
ذٰلِكَ الرَّجُلُ، شاعِرٌ. / ذٰلِكَ الشّاعِرُ، سَعديٌّ.
آن مرد، شاعر است. / آن شاعر، سعدی است.
تِلكَ الْمَرأَةُ، شاعِرَةٌ. / تِلكَ الشّاعِرَةُ، بَروينُ.
آن زن، شاعر است. / آن شاعر، پروین است.
هٰذَا الصَّفُّ،کَبیرٌ.
این کلاس بزرگ است.
هٰذِهِ الشَّجَرَةُ، عَجيبَةٌ.
این درخت، عجیب است.
ذٰلِكَ الْجَبَلُ، مُرْتَفِعٌ.
آن کوه بلند است.
ذٰلِكَ الْجَبَلُ، مُرْتَفِعٌ.
آن تابلو، زیبا است.
نورُ الْکَلامِ : نور سخن
۱. نِعْمَتانِ مَْهولَانِ، الصِّحَّةُ وَ الَْأمانُ.
دو نعمت ناشناختهاند، سلامتی و امنیت.
۲. رِضَا اللهِ في رِضَا الْوالَِيْنِ.
رضایت خداوند در رضایت پدر و مادر است.
۳. أَدَبُ الْمَرْءِ، خَيْرٌ مِنْ ذَهَبِهِ.
ادب انسان بهتر از طلای او است.
۴. اَلدَّهْرُ يَومانِ؛ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ.
روزگار دو روز است؛ روزی به سود تو و روزی به زیان تو.
۵. رَأیان خَيْرٌ مِنْ رَأیٍ واحِدٍ.
دو نظر از یک نظر بهتر است.
هٰذانِ وَلَدانِ. / هٰذانِ الْوَلَدانِ، نَظیفانِ.
اینها دو پسر هستند. / این دو پسر تمیز هستند.
هاتانِ بِنْتانِ. / هاتانِ الْبِنْتانِ، نَظیفَتانِ.
اینها دو دختر هستند. / این دو دختر تمیز هستند.
هٰذانِ کُرسيّانِ. / هٰذانِ الْکُرسيّانِ، خَشَبیّانِ.
اینها دو صندلی هستند. / این دو صندلی چوبی هستند.
هاتانِ وَرْدَتانِ. / هاتانِ الْوَرْدَتانِ، جَمیلَتانِ.
اینها دو گل هستند. / این دو گل زیبا هستند.
کَنْزُ الْکُنوزِ : گنج گنجها
۱. تَفَکُّرُ ساعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعينَ سَنَةً.
یک ساعت فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادت است.
۲. عَداوَةُ الْعاقِلِ خَيْرٌ مِنْ صَداقَةِ الْجاهِلِ.
دشمنی عاقل بهتر از دوستی نادان است.
۳. اَلْعِلْمُ فِي الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِي الْحَجَرِ.
دانش در کودکی مانند کنده کاری در سنگ است.
۴. خَيرُ الُْأمورِ وْسَطُها.
بهترین کارها، میانهترین آنها است.
۵. اَلَْجهْلُ مَوْتُ الَْحْياءِ.
نادانی، مرگ زندگانی است.
أوُلئِٰكَ، مُجاهِدونَ. / أوُلئِٰكَ الْمُجاهِدونَ، صابِرونَ.
آنها رزمندگان (مرد) هستند. / آن رزمندگان (مرد)، صبور هستند.
أوُلئِٰكَ، مُجاهِداتٌ. / أوُلئِٰكَ الْمُجاهِداتُ، صابِراتٌ.
آنها رزمندگان (زن) هستند. / آن رزمندگان (زن)، صبور هستند.
هٰؤلاءِ، إیرانيّونَ. / هٰؤلاءِ اللّاعِبونَ، فائِزونَ.
اینها ایرانی هستند. (مذکر) / این بازیکنان (مرد) برنده هستند.
هٰؤلاءِ، إیرانیّاتٌ. / هٰؤلاءِ اللّاعِباتُ، فائِزاتٌ.
اینها ایرانی هستند. (مونث) / این بازیکنان (زن)، برنده هستند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر ای مادر عزیز فارسی ششم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر دلیران و مردان ایران زمین فارسی دهم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی حکایت حقه راز فارسی دهم