معنی درس ششم زبان انگلیسی هفتم + معنی لغات
Lesson 6 / درس ۶
My House / خانه من
Conversation / گفتگو
Listen to Farid and his mother talking at home.
به فرید و مادرش گوش دهید که در خانه صحبت میکنند.
Farid: Mom, where are you?
فرید: مادر، کجایی؟
Mom: I’m in the kitchen.
مادر: من در آشپزخانه هستم.
Farid: Hello. Where’s Dad?
فرید: سلام. پدر کجاست؟
Mom: In the garage.
مادر: در پارکینگ (گاراژ) است.
Farid: What’s he doing? I’m so hungry.
فرید: چه کاری انجام میدهد؟ من خیلی گرسنهام.
Mom: OK, wash your hands and come for lunch.
مادر: خیلی خوب، دستهایت را بشور و برای ناهار بیا.
I’ll call Dad; he’s fixing the car.
من پدر را صدا خواهم کرد؛ او در حال تعمیر کردن ماشین است.
Farid: OK.
فرید: خیلی خوب.
Practice 1 : Talking about Where People Are
تمرین ۱: صحبت در مورد مکان مردم
Listen to the examples.
به این مثالها گوش دهید.
Then ask and answer with a friend.
سپس با یکی از دوستان خود بپرسید و پاسخ دهید.
Where are you?
کجا هستی؟
I’m in the bedroom.
من در اتاق خواب هستم.
Where is he?
او کجاست؟
He’s in the living room.
او در اتاق نشیمن است.
Where is she?
او کجاست؟
She is in her office.
او در دفتر کار خود است.
Where are they?
آنها کجا هستند؟
They’re in the garage.
آنها در پارکینگ (گاراژ) هستند.
Practice 2 : Talking about What People Are Doing
تمرین ۲: صحبت در مورد آنچه مردم انجام میدهند.
Listen to the examples.
به این مثالها گوش دهید.
Then ask and answer with a friend.
سپس با یک دوست بپرسید و پاسخ دهید.
What are you doing?
چه کار میکنی؟
I’m cooking.
آشپزی میکنم.
What is he doing?
او چه میکند؟
He’s watching TV.
او در حال تماشا تلویزیون است.
What is she doing?
او چه میکند؟
She’s reading a book.
او در حال خواندن یک کتاب است.
What are they doing?
آنها چه کار میکنند؟
They’re playing football.
آنها در حال بازی فوتبال هستند.
Sounds and Letters / صداها و کلمات
Listen to the conversation between Fatemeh and her teacher.
به مکالمه بین فاطمه و معلمش گوش دهید.
Teacher: Fatemeh, look at this picture. What’s the man doing?
معلم: فاطمه، به این تصویر نگاه کن. مرد در حال چه کاری است؟
Fatemeh: He’s working.
فاطمه: او در حال کار کردن است.
Teacher: Say it again.
معلم: دوباره بگو.
Fatemeh: He’s working.
فاطمه: او در حال کار کردن است.
Teacher: He’s working. It’s /w/, not /v/.
معلم: او در حال کار کردن است. w است نه v.
Do you know any other words in English with the letter w?
شما حروفی در انگلیسی میشناسید که حرف w داشته باشد؟
Example: window, wall, …
مثال: پنجره، دیوار، ...
Talk to Your Teacher
با معلم خود صحبت کنید.
Pardon? Can you say that again?
ببخشید؟ میتوانید این را دوباره بگویید؟
معنی لغات درس ششم انگلیسی هفتم:
house: خانه
mom (mother): مادر
kitchen: آشپزخانه
dad (father): پدر
garage: گاراژ
hungry: گرسنه
lunch: ناهار
wash: شستن
hands: دستها
car: ماشین
fixing: درست کردن / تعمیر کردن
people: مردم
example: مثال
bedroom: اتاق خواب
living room: اتاق نشیمن
stairs: پلهها
bathroom: حمام
flat(apartment): آپارتمان
villa: ویلا
tower: برج
bookcase: قفسه کتاب
blanket: پتو
table: میز
clock: ساعت
computer: رایانه
television: تلویزیون
radio: رادیو
mirror: آینه
comb: شانه
newspaper: روزنامه
office: دفتر
cooking: آشپزی کردن
watching: دیدن / تماشا کردن
book: کتاب
playing: بازی کردن
football: فوتبال
picture: تصویر
eating: خوردن
reading: خواندن / مطالعه کردن
studying: درس خواندن
drinking: نوشیدن
man: مرد
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر با بهاری که میرسد از راه فارسی هفتم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر چشمه و سنگ فارسی پنجم ابتدایی ❤️
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی حکایت تیرانا! فارسی دوازدهم