معنی درس عشق جاودانی فارسی دوازدهم
آیا چیزی در مخیله آدمی میگنجد که قلم بتواند آن را بنگارد،
اما جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟
هیچ چیزی نیست که در ذهن انسان بگنجد و قلم بتواند آن را بنویسد ولی جان و روح صادق من، آن را برای تو ننوشته باشد و به تصویر نکشیده باشد.
(من عاشق، تمام توانم را به کار گرفتم تا بتوانم با قلم خود، تخیلات خود را بیان و ترسیم کنم و آنچه را که لازم بوده برایت نوشتهام.)
چه حرف تازهای برای گفتن مانده است یا چه چیز تازهای برای نوشتن
که بتواند عشق مرا یا سجایای ارزشمند تو را بازگو کند؟
حرف تازهای برای گفتن نمانده است و چیز تازهای برای نوشتن نیست و دیگر هیچ سخنی که بتواند عشق من و یا خوبیهای ارزشمند تو را به همه نشان دهد، نیست.
(تمام گفتنیها را در باب عشق برای تو بیان کردهام.)
هر روز باید ذکری واحد را مکرر بخوانم
و آنچه را قدیمی است، قدیمی ندانم: «که تو از آن منی، و من از آن تو»،
درست مانند نخستین باری که نام زیبای تو را تلاوت کردم.
با گفتن این سخن (ذکر) که «تو برای من هستی و من به تو تعلق دارم»، من عشق را از قدیم بودن خارج میکنم. حتی اگر هر روز هم بگویم عاشق هم هستیم، تکرار این حرف، آن شکوه و زیبایی را از بین نمیبرد. ابراز عشق، قدیمی و کهنه نمیشود و طراوت دارد. همیشه درست مثل روز اول نام تو را عاشقانه صدا میزنم.
این گونه است که عشق جاودانی همواره معشوق را جوان میبیند
عشق جاودان، در پی ظاهر نیست. این گونه عاشق همیشه معشوق جوان را میبیند، نفس و باطن عشق زیبا است.
و نه توجهی به گرد و غبار و جراحات پیری دارد
و نه اهمیتی به چین و شکنهای ناگزیر سالخوردگی میدهد،
کسی که عاشق است، به نواقص و عیبهای معشوق اهمیتی نمیدهد و در پی ظاهر نیست. به آثار و نشانههای پیری و چین و چروک ناگزیر پیری توجهی ندارد.
بلکه همواره عشق قدیم را موضوع صحیفه شعر خود میگرداند
معشوق همیشه عشق قدیم را موضوع کتاب شعر خود قرار میدهد. تنها چیز ارزشمند دنیا، عشق قدیمی و دیرینه واقعی است.
و نخستین احساس عشق را در جایی میجوید که خود در آنجا به دنیا آمده است،
همانجا که شاید اینک دست زمان و صورت ظاهرش، مرده نشانش بدهند.
عاشق اولین احساس عشق را در جایی میجوید که خود در آنجا متولد شده است و در طلب عشق قدیمی است، همان جایی که شاید حالا گذر زمان (سن تقویمی) و چهره ظاهرش، آن را پیر نشان بدهد.
معنی کلمات عشق جاودانی:
مخیله: تصور و پندار
صادق: راستگو
ترسیم: رسم کردن و کشیدن
سجایا: خوی و عادتها
مکرر: تکرار شده
تلاوت: خواندن
صحیفه: کتاب کوچک
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر آزادگی فارسی هشتم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر شیر خدا فارسی ششم ابتدایی
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر درس از پاریز تا پاریس فارسی دوازدهم