معنی درس هفت خان رستم فارسی ششم ابتدایی

معنی درس هفت خان رستم
معنی درس هفت خان رستم


معنی شعرهای درس هفت خان رستم در کتاب فارسی ششم ابتدایی:


خروشید و جوشید و برکند خاک *** ز سمش زمین شد همه چاک چاک

رخش خشمگین شد شیهه کشید سپس به نشانه یورش، سُم خود را به زمین کوبید و زمین زیر سُم‌‌هایش تکه تکه شد.


بزد تیغ و بنداخت از بر ،سرش *** فرو ریخت چون رود ،خون از برش

رستم با شمشیر سر اژدها را از بدنش جا کرد و خون مثل رودخانه از بدن اژدها جاری شد.


بینداخت چون باد، خم کمند *** سر جادو آورد ناگه به بند

رستم با سرعت زیاد طناب را حلقه کرد و به سمت جادوگر پرتاب کرد و او را اسیر کرد.


میانش به خنجر به دو نیم کرد *** دل جادوان زو پر از بیم کرد

رستم با خنجر کمر جادوگر را دو قسمت کرد. با این کارِ رستم، بقیه جادوگران بسیار از او ترسیدند.


چو رستم بدیدش بر انگیخت اسب *** بدو تاخت مانند آذرگشسب

رستم تا او را دید اسبش را به حرکت درآورد و با سرعت و مثل آتش به سمت او...