معنی درس چهارم عربی هفتم
اَلدَّرسُ الرّابِعُ: درس چهارم
کَيفَ حالُكِ؟ أَنا بِخَيرٍ وَ کَيفَ أَنتِ؟
حالت چطور است؟ من خوبم و تو چطوری؟
حِوارٌ بَيْنَ وَلَدَيْنِ: گفتگو بین دو پسر
سَمیر: اَلسَّلامُ عَلَيكَ.
سمیر: سلام بر تو.
حميد : وَ عَلَيكَ السَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
حمید: سلام و رحمت و نعمتهای خدا بر تو باد.
-صَباحَ الْخَيرِ.
صبح بخیر.
-صَباحَ النّورِ.
صبح بخیر.
-کَيفَ حالُكَ؟
حال تو چطور است؟
-أَنا بِخَيرٍ وَ کَيفَ أَنتَ؟
من خوبم و تو چطوری؟
-أَنا بِخَيرٍ؛ مِنْ أَیْنَ أَنتَ؟
من خوبم؛ تو کجایی هستی؟
-أَنا مِنْ إیران و مِنْ أَیْنَ أَنتَ؟
من ایرانی هستم و تو کجایی هستی؟
-أَنا مِن الْعِراق؛ هَلْ أَنتَ مِنْ مشهد؟
من عراقی هستم. آیا تو مشهدی است؟
-لا؛ أَنا مِن مازندران في شَمالِ إیران.
نه من اهل مازندران در شمال ایران هستم.
-وَ أَنا مِنَ الْبَصرة في جَنوبِ الْعِراق.
و من اهل بصره در جنوب عراق هستم.
-مَا اسْمُكَ؟
اسم تو چیست؟
-اِسْمي سميرٌ و مَا اسْمُكَ؟
اسم من سمیر است و اسم تو چیست؟
-اِسمي حميدٌ.
اسم من حمید است.
-أَیْنَ أُسَْرتُكَ؟
خانواده تو کجا هستند؟
-هُمْ جالِسونَ هُناكَ.
آنها آنجا نشستهاند.
ذٰلِكَ أَبي وَ تِلْكَ أُمّي.
آن پدرم و آن مادرم است.
ذٰلِكَ جَدّي و تِلْكَ جَدَّتي.
آن پدربزرگم و آن مادربزرگم است.
-أَینَ فُندُقُکُم؟
هتل شما کجاست؟
-في نِهایةِ هٰذَا الشّارِعِ.
در آخر این خیابان.
-کَم یَوماً أَنتم في کربلاء؟
شما چند روز در کربلا هستید؟
-ثلَاثةَُ أَیّامٍ.
سه روز.
-مَنْ هٰذَا الْوَلَدُ؟
این پسر کیست؟
-هوَ أَخي.
او برادرم است.
-مَا اسْمُهُ؟
اسم او چیست؟
-اِسْمُهُ جعفرٌ.
اسم او جعفر است.
-في أَمانِ اللّهِ .
خداحافظ.
-إلَی اللِّقاءِ. مَعَ السَّلامَةِ.
به امید دیدار. به سلامت.
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر در مکتب حقایق فارسی دوازدهم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی شعر رستم و اشکبوس فارسی دهم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی حکایت عمر گران مایه فارسی ششم ابتدایی