معنی شعر خاک آزادگان فارسی دهم

معنی شعر خاک آزادگان فارسی دهم
معنی شعر خاک آزادگان فارسی دهم

به خون گر کشی خاک من، دشمن من *** بجوشد گل اندر گل از گلشن من

ای دشمن، اگر خون مردم کشورم را بریزی و آن‌ها را بکشی، در سرزمینم از خون شهیدان گل‌های زیادی خواهد رویید. (جوانان وطنم راه شهیدان را ادامه خواهند داد.)

تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی *** جدا سازی‌ ای خصم، سر از تن من

ای دشمن، اگر بدنم را بسوزانی و مرا تیرباران کنی و سرم را از بدنم جدا کنی

کجا می‌توانی ز قلبم ربایی *** تو عشق میان من و میهن من؟

هرگز نخواهی توانست این عشقی را که میان من و میهنم است، بدزدی و از بین ببری

من ایرانی‌ام آرمانم شهادت *** تجلی هستی است جان کندن من

من ایرانی هستم و آرزوی من شهادت است. مرگ من باعث زندگی دوباره است. (به زندگی و جاودانگی راستین دست می‌یابم.)

مپندار این شعله، افسرده گردد *** که بعد از من افروزد از مدفن من

تصور نکن که شعله عشق من نسبت به وطنم، سرد و خاموش می‌شود. این شعله پس از مرگ نیز از قبرم زبانه خواهد کشید. (عشق به وطن در وجودم پایان‌ناپذیر و جاودانه است.)

نه تسلیم و سازش، نه تکریم و خواهش *** بتازد به نیرنگ تو، توسن من

ای دشمن، من از تو فرمان نمی‌برم و با تو صلح نمی‌کنم. تو را گرامی نمی‌دارم و از تو خواهشی نمی‌کنم. به حیله و فریب تو هجوم می‌آورم و در برابر آن پایداری می‌کنم.

کنون رود خلق است، دریای جوشان *** همه خوشه خشم شد خرمن من

اکنون مردمی که چون رود جاری بودند، تبدیل به دریای مواج (متحد) شده‌اند. وجود من نیز از خشم و نفرت نسبت به دشمنان پر شده است.

من آزاده از خاک آزادگانم *** گل صبر می‌پرورد دامن من

من آزاده‌ای از سرزمین آزادگان (ایران) هستم. صبر و بردباری را مثل گلی پرورش می‌دهم و همیشه صبور خواهم بود.

جز از جام توحید هرگز ننوشم *** زنی گر به تیغ ستم گردن من

تنها به یگانگی خداوند اعتقاد دارم (یکتا پرستم) حتی اگر به خاطر باورم، ظالمانه مرا بکشی.

معنی لغات خاک آزادگان:

گلشن: باغ و گلزار

خصم: دشمن

آرمان: آرزو

تجلی: جلوه‌گری، روشنی

هستی: زندگی و وجود

مدفن: آرامگاه

تکریم: بزرگداشت

سازش: سازگاری و صلح

نیرنگ: فریب

توسن: اسب سرکش

توحید: یگانگی