معنی شعر دلیران و مردان ایران زمین فارسی دهم

معنی شعر دلیران و مردان ایران زمین فارسی دهم
معنی شعر دلیران و مردان ایران زمین فارسی دهم

چو هنگامه آزمون تازه شد *** دگرباره ایران، پرآوازه شد

وقتی زمان آزمایش تازه‌ای (جنگ تحمیلی و دفاع مقدس) فرا رسید، بار دیگر نام ایران، بر سر زبان‌ها افتاد.

از این خطه نغز پدرام پاک *** و زین خاک جان‌پرور تابناک

از این سرزمین زیبا و شاد و پاک و از این کشور روح‌پرور و نوارنی

از این مرز فرخنده مردخیز *** کنام پلنگان دشمن ستیز

از این کشور مبارک و پر از جوانمرد که مانند پلنگ با دشمن مبارزه می‌کنند

دگر ره، چنان شد هنر آشکار *** کز آن خیره شد دیده روزگار

دوباره ایرانیان چنان برتری و کار بزرگی در جنگ نشان دادند که مردم جهان از آن شگفت‌زده شدند.

دلیران و مردان ایران زمین *** هژیران جنگ‌آور روز کین

دلاوران و مردان شجاع سرزمین ایران، همان پهلوانان زیرک و جنگنده در روزهای جنگ و دشمنی و انتقام

خروشان و جوشان به کردار موج *** فراز آمدند از کران فوج فوج

فریادزنان و خشمگین، مانند امواج، گروه گروه از هر گوشه‌ای پیش‌ آمدند. ( به جبهه و میدان جنگ آمدند.)

به مردی به میدان نهادند روی *** جهان شد از ایشان پر از گفت و گوی

دلیران سرزمین ایران، شجاعانه برای نبرد به جبهه‌ها رفتند و مردم جهان درباره شجاعت و دلاوری آن‌ها بسیار سخن می‌گفتند.

که اینان ز آب و گل دیگرند *** نگهبان دین، حافظ کشورند

(مردم جهان می‌گفتند) که سرشت و آفرینش این دلاور مردان با دیگران تفاوت دارد. آنان نگهبانان دین و پاسداران کشور خود هستند.

بداندیش را آتش خرمن‌اند *** خدنگی گران بر دل دشمن‌اند

رزمندگان، در نبرد با دشمن مانند آتش شعله‌ور شده در خرمن هستند. مانند تیری سخت و کشنده‌اند که بر قلب دشمن می‌نشینند.

ز کس جز خداوندشان بیم نیست *** به فرهنگشان حرف تسلیم نیست

جز خداوند از کسی ترسی ندارند و در فرهنگشان سخنی از تسلیم در برابر دشمنان وجود ندارد.

فلک در شگفتی ز عزم شماست *** ملک، آفرین‌گوی رزم شماست

ای رزمندگان، آسمان (روزگار) با مشاهده اراده استوار شما شگفت‌زده شده است. فرشته‌ها هم ستایشگر جنگ و رزم شما هستند.

شما را چو باور به یزدان بود *** هم او مر شما را نگهبان بود

ای رزمندگان، چون شما به خداوند باور دارید، اون نیز یاور و نگهبان شما است.

معنی لغات دلیران و مردان ایران زمین:

هنگامه: زمان

پرآوازه: مشهور

خطه: خاک و سرزمین

نغز: نیکو و بدیع

پدرام: خوش و خرم

تابناک: درخشان

فرخنده: خجسته

کنام: جایگاه

دلیر: شجاع

هژیر: پسندیده و نیکو

کین: کینه و دشمنی

کردار: عمل و رفتار

فراز: بلندی

فوج: گروه

کران: جانب و طرف

بداندیش: بدخواه

خدنگ: پیکان و تیر

بیم: ترس

تسلیم: رام و مطیع شدن

فلک: آسمان

عزم: اراده

ملک: فرشتگان

رزم: جنگ

یزدان: خدا