معنی شعر صبح ستاره باران فارسی دوازدهم
ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران *** بیداری ستاره، در چشم جویباران
ای کسی که مهربانیات از مهربانی باران با برگ درخت بیشتر است، تو مانند انعکاس نور ستاره در آب جویبار هستی.
آیینه نگاهت، پیوند صبح و ساحل *** لبخند گاهگاهت، صبح ستاره باران
نگاه تو مانند آیینهای است که زیبایی صبح و ساحل را منعکس میکند و لبخندی که گاهی بر لب داری، مانند صبح پر از ستاره است.
باز آ که در هوایت خاموشی جنونم *** فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران
ای یار! برگرد که در آرزوی تو، سکوت دیوانهوار من، سنگ کوهسار را وادار به فریاد کرده است.
ای جویبار جاری! زین سایه برگ مگریز *** کاین گونه فرصت از کف دادند بیشماران
ای آب جاری! از سایه درخت گریزان نباش، بسیاری مانند تو فرصت با هم بودن را از دست دادهاند و پشیمان شدند.
گفتی: «به روزگاران مهری نشسته» گفتم: *** «بیرون نمیتوان کرد حتی به روزگاران»
تو گفتی: به مرور زمان عشق و علاقهای در دلم به وجود آمده است و من گفتم: عشق را حتی با گذر زمان نیز نمیتوان از دل بیرون کرد.
پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند *** دیوار زندگی را زین گونه یادگاران
قبل از من و تو افراد زیادی بودند که در زندگی خود یادگاریهای فراوانی از خود به جا گذاشتهاند.
وین نغمه محبت، بعد از من و تو ماند *** تا در زمانه باقیست آواز باد و باران
سخن عشق و محبت من و تو، بعد از ما تا وقتی روزگار باقی است و تا زندگی جریان دارد، خواهد ماند.
معنی کلمات صبح ستاره باران:
پیوند: اتصال
مگریز: فرار نکن
مهر: عشق و محبت
نغمه: ترانه و سرود
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی حکایت انشاءالله فارسی هشتم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی درس چهارم زبان انگلیسی هفتم + معنی لغات
مطلبی دیگر از این انتشارات
معنی حکایت آفتاب جمال حق فارسی دوازدهم