معنی شعر مهر و وفا فارسی دهم

معنی شعر مهر و وفا فارسی دهم
معنی شعر مهر و وفا فارسی دهم

هر آن که جانب اهل وفا نگه دارد *** خداش در همه حال از بلا نگه دارد

هر انسانی که بندگان خدا را یاری کند، خداوند در همه حال او را در درماندگی‌ها یاری خواهد کرد.

حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست *** که آشنا سخن آشنا نگه دارد

تنها در حضور دوست، از عشق سخن می‌گویم، زیرا دوست راز دوست را فاش نمی‌کند.

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای *** فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد

ای دل، به گونه‌ای زندگی کن که اگر خطا و گناهی از تو سر زد و پایت لغزید، فرشتگان با دعا کردن به درگاه خدا، تو را از گزند حوادث حفظ کنند.

گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان *** نگاه دار سر رشته تا نگه دارد

اگر در آرزوی آن هستی که معشوق به عهد و پیمان خود وفا کند، به پیمان و محبت خود پای‌بند باش تا او نیز چنین کند.

صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی *** ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد

ای باد صبا! وقتی به حریم یار من راه یافتی و در زلف او پیچیدی، به دل من که در زلف او آشیان دارد سفارش کن که آن پناهگاه امن را از دست ندهد.

چو گفتمش که دلم را نگاه دار، چه گفت؟ *** ز دست بنده چه خیزد، خدا نگه دارد

وقتی به او گفتم دلم را نگه دار، چه پاسخی داد؟ گفت از دست من کاری بر نمی‌آید، خدا باید نگه دارد.

سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری *** که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد

تمام وجود و اموال من فدای آن یاری باد که حق دوستی و وفاداری را نگه دارد و قول و قرارهای قبلی را فراموش نکند.

غبار راهگذارت کجاست تا حافظ *** به یادگار نسیم صبا نگه دارد

ای یار! غبار گذرگاهی که تو بر آن قدم نهاده‌ای کجاست؟ تا حافظ، آن را به رسم یادگاری از بوی خوش نسیم، برای خود نگه دارد.

معنی لغات شعر مهر و وفا:

جانب: طرف

حدیث: روایت

معاش: زندگانی

هوا: هوس

نگسلد: از هم نپاشد

پیمان: عهد

صبا: باد مشرق

زلف: موی سر

زر: طلا

نسیم: باد ملایم، بوی خوش