معنی شعر نی نامه فارسی دوازدهم

معنی شعر نی نامه فارسی دوازدهم
معنی شعر نی نامه فارسی دوازدهم

بشنو این نی چون شکایت می‌کند *** از جدایی‌ها حکایت می‌کند

از این نی بشنو که چگونه از فراق سخن می‌گوید و از جدایی‌ها و ایام هجران شکایت می‌کند.

کز نیستان تا مرا ببریده‌اند *** در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

از روزی که من را از نیستان (عالم معنا) جدا کرده‌اند، همه آفرینش همراه با من از درد فراق نالیده‌اند.

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق *** تا بگویم شرح درد اشتیاق

برای بیان درد اشتیاق، شنونده‌ای می‌خواهم که دوری از حق را درک کرده و دلش از درد فراق سوخته باشد.

هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش *** باز جوید روزگار وصل خویش

هر کس از اصل و مبدأ خودش دور افتاده باشد، همواره روزگارِ وصال خود را جستجو می‌کند و به اصل خود باز می‌گردد.

من به جمعیتی نالان شدم *** جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم

من برای اینکه همدم و هم‌رازی پیدا کنم و درد فراق را با او در میان بگذارم، در میان هر جمعیتی حاضر شدم. خواه آنان که در راه شناخت خدا کند هستند و خواه آنان که حالات قلبی عالی و شکوهمند دارند.

هر کسی از ظن خود شد یار من *** از درون من نجست اسرار من

هر کسی در حد فهم و ادراک خود با من همراه و یار شد اما حقیقت حال مرا درنیافت.

سر من از نامه من دور نیست *** لیک چشم و گوش را آن نور نیست

اسرار من در ناله‌های من نهفته است. اما با چشم و گوش و حواس ظاهری نمی‌توان به حقیقت این ناله و اسرار درونی من پی برد.

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست *** لیک کس را دید جان دستور نیست

با اینکه جسم و جان به هم پیوسته‌اند و هیچ کدام از دیگری پوشیده نیست، ولی کسی اجازه ندارد که جان را ببیند.

آتش است این بانگ نای و نیست باد *** هر که این آتش ندارد، نیست باد

صدایی که از این نی برمی‌خیزد، آتش عشق است و باد و هوا نیست. هر کس این آتش عشق در وجودش راه نیافته‌است، امیدوارم نابود شود.

آتش عشق است کاندر نی فتاد *** جوشش عشق است کاندر می فتاد

سوز و گداز آتش عشق است که ناله نی را اثر گذار کرده است و هر جوشش و شوری که در شراب ایجاد می‌شود، از همین اثر عشق است.

نی، حریف هر که از یاری برید *** پرده‌هایش پرده‌های ما درید

نی همدم کسانی است که از معشوق خود جدا مانده‌اند. نغمه نی، راز عاشقان را فاش می‌کند.

همچو نی زهری و تریاقی که دید؟ *** همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟

آیا کسی تاکنون زهر و پادزهری مانند نی دیده است؟ آیا تاکنون کسی همدم و مشتاقی مانند نی دیده است؟

نی حدیث راه پرخون می‌کند *** قصه‌های عشق مجنون می‌کند

نی داستان راه پر خطر عشق را بیان می‌کند و عشق عاشقان حقیق مانند مجنون را بازگو می‌نماید.

محرم این هوش جز بی‌هوش نیست *** مر زبان را مشتری جز گوش نیست

حقیقت عشق راه هر کسی درک نمی‌کند، تنها عاشق (بی‌هوش) محرم است. همانطور که گوش برای درک سخنان زبان ابزاری مناسب است.

در غم ما روزها بی‌گاه شد *** روزها با سوزها همراه شد

همه عمر ما عاشقان، با سوز و گداز عشق سپری شد و روزگارمان با غم و اندوه به پایان رسید.

روزها گر رفت، گو رو، باک نیست *** تو بمان، ای آن که جز تو پاک نیست

اگر عمر ما گذشت و از دست رفت اهمیتی ندارد. اما ای عشق تو بمان! زیرا هیچ کس پاک‌تر و مقدس‌تر از تو نیست. (معنی دوم: اما تو ای معشوق ازلی که هیچ کس مانند تو پاک و منزه نیست، امیدوارم عنایات و الطاف تو همراه متوجه ما باشد.)

هر که جز ماهی، ز آبش سیر شد *** هر که بی‌روزی است، روزش دیر شد

تنها ماهی دریای حق (عاشق) است که از غوطه خوردن در آب عشق و معرفت سیر نمی‌شود. هر کس از عشق بی‌بهره باشد، روزگارش تباه و بیهوده می‌شود.

درنیابد حال پخته هیچ خام *** پس سخن کوتاه باید، والسلام

از آنجا که حال عارف کامل را انسان‌های خام و غیر عاشق درک نمی‌کنند، پس بهتر است سخن را کوتاه کنم و به پایان برسانم.

معنی کلمات نی نامه:

شکایت: گلایه

نفیر: ‌آواز و فریاد

شرحه شرحه: پاره پاره

فراق: دوری

نالان: گریان و ناله کننده

ظن: گمان

مستور: پنهان

دستور: فرمان و اجازه

بانگ: صدا و آواز

نای: حلق و گلو

حریف: هم‌آورد، هم‌پیاله

تریاق: پادزهر

دمساز: دوست و مونس

مشتاق: خواهان

حدیث: داستان و قصه

محرم: رازنگهدار

باک: ترس و بیم