آموزش دبیره میخی هخامنشی - بخش دوم

خوانش و ترجمه زبان های باستانی همواره با سه مفهوم ۱) Transliteration (نویسه گردان یا حرف نویسی)، ۲) Transcription (آوا نویسی یا آوانگاری) و ۳) Translation (برگردان - ترگمان یا ترجمه) همراه است. این برای هر زبان باستانی همانند پارسی باستان، اوستایی، سانسکریت، پارسی میانه، زبان های دیگر مانند آرامی، اَکدی و ... می شود.

گام نخست: نویسه گردان - حرف نویسی

برای زبانی مانند پارسی میانه، این گام دربرگیرنده نگارش تک تک هر یک از نویسه ها (یا حرف های) آن زبان به شناسه های شناخته شده میان زبان شناس ها است.

گام دوم : آوانگاری

نگارش چگونگی خوانش و تلفظ واژگان در یک زبان. "آوانویسی" بیشتر روایی دارد.

گام سوم: ترجمه

ترجمه ی نوشته باستانی به یکی از زبان های کنونی و زنده.

آوانگاری - آوا نویسی زبان پهلوی

نگاره زیر آوانگاری پارسی میانه را نشان می دهد که برای دبیره میخی پارسی باستان کارایی ندارد زیرا دبیره میخی پارسی باستان هجایی است.

اگر بخواهیم از دید دبیره به کار رفته برای نگارش اوستا (نسک دینی مزدیسنا) و زبان پهلوی (پارتی و ساسانی) نگاه کنیم، برای نمونه در نگاره بالا نویسه a برای اَ، نویسه ā برای آ، نویسه č برای چ، نویسه x برای خ، نویسه ž برای ژ، نویسه š برای ش و نویسه y برای غ هستند.

بنابراین آوانگاری واژه āp در پهلوی اشره به آب امروزی دارد. واژه ایرانشهر امروزی در زبان پارسیگ اِران شَتْرْ نوشته می شده است که آوا نوسی آن ērānšatr است. توجه کنید این آوانگاری است و از روی آن واژه امروزی شناخته می شود.

حرف نویسی دبیره میخی پارسی باستان

دبیره میخی پارسی باستان، هجایی است به دین گونه که حرف همراه آوای آن یک نشانه خواهد بود. برای نمونه نشانه میخی که به بَ اشاره دارد با ba حرف نویسی می شود. همچنین در آوانگاری بسته به واژه شاید خود همین ba به کار رود.

برای نمونه در پارسی باستان واژه بَگَ به چم خدا است و به گونه baga آوانویسی می شود زیرا از دو هجای بَ و گَ ساخته شده که هر یک در دبیره میخی یک نشانه دارند و آوانویسی آن نیز baga خواهد بود و در پایان خدا ترجمه می شود.

واژه دیگر ثاتی است که به چم " می گوید" امروزی است. این واژه در واقع از هجاهای ثَ اَ تَ ئی یَ ساخته شده است و برابر با θa a ta i ya که این نویسه گردانی (حرف نویسی) می شود که تک تک نویسه های میخی نوشته شده اند. اکنون باید آوا نگاری شود.

آونگاری آن برابر با θātiy می شود که این خود دربرگیرنده دو چیز است: نخست آنکه دو هجای θa (ثَ) و آوای a (اَ) با یکدیگر θā خوانده می شوند. همچنین آوای i (ئی) و هجای ya (یَ) با یکدیگر ایی (ئی) کشده خوانده می شوند.

  • در دبیره میخی تک نشانه ای که برای آواهای اَ و آ هست بسته به جایی که در واژه باشد آوای اَ یا آ می دهد. همیشه در میان یا پایان واژه آوای آ می دهد زیرا شاید با یک هجای پیشن فتحه دار همراه شده است.
  • در دبیره میخی تک نشانه ای که برای آواهای اِ و ایی (ئی) هست بسته به جایی که در واژه باشد آوای اِ یا ئی می دهد. همیشه در میان یا پایان واژه آوای ئی می دهد زیرا شاید با یک هجای پیشن کسره دار همراه شده است.
  • در دبیره میخی تک نشانه ای که برای آواهای اِ و او (ئو) هست بسته به جایی که در واژه باشد آوای اِ یا ئو می دهد. همیشه در میان یا پایان واژه آوای ئو می دهد زیرا شاید با یک هجای پیشن ضمه دار همراه شده است.
  • نویسه θ برای ث است .
  • در زبان پارسی میانه ث نبوده ولی در زبان های پارسی باستان و اوستایی هست. ث در زبان های پارسی باستان و اوستایی همسان با th در انگلیسی است که زبان میان داندها قرار می گیرد.
  • اَ (a) - آ (ā) - ئی (i) - ئو (u)
  • بَ (ba) - تَ (ta) - پَ (pa) - ثَ (θa یا گاهی tha) - ثْرَ (ça) - جَ (ja) - چَ (ča یا گاهی ca) - خَ (xa یا گاهی kha) - کَ (ka) - گَ (ga) - سَ (sa) - شَ (ša یا گاهی sha) - دَ (da) - رَ (ra) - زَ (za) - وَ (va) - هـَ (ha) - مَ (ma) - نَ (na) - فَ (fa) - لَ (la) - یَ (ya
  • ۷ تا دارای ضمه هستند: رُ (ru) - مُ (mu) - نُ (nu) - دُ (du) - تُ (tu) - کُ (ku) - گُ (gu).
  • ۴ تا نیز دارای کسره هستند: جِ (ji) - دِ (di) - وِ (vi) - مِ (mi)

در نگاره بالا آشکار است که نخست نویسه گردانی (Transliteration) و سپس آوانگاری (Transcription) انجام شده است. برای نمونه نخستین واژه دبیره میخی به بَگَ اشاره داد که برابر با خدا امروزی است. این واژه از دو نشان ba و ga ساخته شده که در نویسه گردانی نوشته شده اند. بنابراین نویسه گردانی (حرف نویسی) نوشتن تک به تک نویسه های آن دبیره باستانی است.

سپس در آوانگاری واژه baga نوشته شده است که سپس از روی این واژه در زبان کنونی را بدست می آورند. در دومین واژه که دارای سه نشان است، حرف نویسی آن به گونه ka و a و ra یا کَ اَ رَ نوشته شده ولی در آوانگاری چون هجای آوای اَ پس از هجای کَ آمده، پس "کا" خوانده شده است که روی هم رفته واژه پارسی باستان کارَ را نشان می دهد.